شیوه های اعتراضی ایرانیان چگونه است؟
خودسوزی یک شیوه اعتراضی معروف در سطح جهان به ویژه در شرق آسیاست و حتی در خود ایران ما نیز از این شیوه برای نشان دادن اعتراض به شرایط زندگی خانوادگی به ویژه از سوی زنان مورد استفاده قرار میگرفته است.
نامهنیوز در ادامه نوشت: همانطور که در بالا اشاره شد، این شیوه در ایران بیشتر از سوی زنان مورد استفاده قرار میگرفته است و کمتر مردم به یاد دارند که یک مرد آنهم به دلیل اعتراض به شرایط سخت اجتماعی خود دست به خودسوزی بزند اما دیروز رسانههای خبری، خبر از یک خود سوزی جلوی وزارت نفت آنهم هنگام بازدید حسن روحانی از این وزارتخانه خبر دادند.
فرد مورد نظر که ۵۸ ساله و کارمند صنعت نفت در جنوب کشور بوده است، پس از این حادثه راهی بیمارستان شد و پزشکان از سوختگی ۵۵ درصدی او خبر دادند. بعد از این ماجرا، شایعات فراوانی در شهر پیچید و هرکسی از علت این حادثه سخن به میان میاورد. در میان این شایعهها یک منبع آگاه در ریاست جمهوری ضمن تایید خبر خود سوزی گفت: «خود سوزی این فرد ارتباطی با حضور رییس جمهور در وزارت نفت نداشته و زمانی اتفاق افتاده که رییس جمهور محوطه وزارت نفت را ترک کرده بود»
حضور حسن روحانی و یا عدم حضور او چندان تاثیری در این ماجرا ندارد، مسئلهای که در این میان مهم است، ظهور یک شیوه جدید در اعتراضهای مردمی به شرایط اجتماعی کشور است. تا بیش از این مردم اعتراضهای خود را با صدای بلند، پرتاب کفش و گاهی هم سنگ و مهر نشان میدادند.
شاید خالی از لطف نباشد که شیوه اعتراضی مردم ایران در مقابل مسئولان را مرور کنیم و ببینیم ایرانیان نقدهای خودرا چگونه به مسئولان نشان میدادند. شایع ترین شیوه اعتراضی مردم ایران، فریاد کشیدن و برهم زدن سخنرانی است. شیوهای که به ویژه بعد از سال ۷۶ و پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری در ایران بسیار رواج پیدا کرد.
در دولت اصلاحات، تئورسینهای چپ سعی کردند که در دانشگاهها و مجامع عمومی حضور پیدا کنند و ایدهها و اندیشههای خود را در میان جوانان، ترویج دهند که این شیوه به مذاق مخالفان خاتمی خوش نیامد و در مخالفت با این کار، سعی کردند با حضور در جلسات این افراد، در سخنان آنان اخلال ایجاد کنند. در گیری، شلوغ کاری و گاهی هم کتک کاری شیوه اعتراضی معمول در آن سالهای ایران بود. اعتراضهایی که حتی به جمع دانشجویان نیز کشیده شد و جمع آنان نیز سرانجام بهتر از شکسته شدن سر و پاره شدن ابرو نداشت.
خشونت اعتراضی در ایران تا پایان دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ به این گونه بود و بعد از روی کار آمدن دولتهای نهم و دهم شیوههای اعتراضی رنگ و بویی دیگری به خود گرفت. ایرانیان اینبار از شیوه اعتراضی وارداتی استفاده کردند و پرتاب کفش جایگزین اعتراضهای دهه ۷۰ شد. بعد از پرتاب کفش خبرنگار عراقی به سوی « بوش» رئیس جمهور آمریکا، ایرانیها به ویژه جوانان با استقبال از این کار، آن را بر روی سیاستمداران ایرانی پیاده کردند.
این گفتمان سیاسی ایران اولین بار در همایشی با حضور صفار هرندی، وزیر ارشاد دولت نهم در دانشگاه تهران رخ نمایی کرد. دانشجویانی که نسبت به حوادث سال ۸۸ اعتراض داشتند و خود را طرفدار جناح بازنده انتخابات میدانستند کفشی را به سمت ستون نویس سابق کیهان روانه کردند و که صفار این کفش را علامت مدنیت دانست و خواهش کرد آن را به سمت وی پرت نکنند.
بعد از کفش پرتاب شده به سوی صفار که به هدف ننشسته بود، کفشی دیگر خبر ساز شد و اینبار رئیس سابق مجلس و نامزد معترض انتخابات یعنی مهدی کروبی هدف کفشهای رها قرار گرفت.
بازدید از نمایشگاه مطبوعات آن هم در زمانی ملتهب همچون سال۸۸ برای مخالفان مهدی کروبی قابل هضم نبود و آنان با کفش به استقبال شیخ اصلاحات رفتند. کفش هایی که تا به حال به هدف ننشسته بود این بار درست به هدف نشست و حتی موجب شکسته شدن سر مهدی کروبی شد و رئیس مجلس ششم اولین کسی بود که با این شیوه اعتراضی صدمه جسمی دید.
احمدی نژاد، رئیس جمهور پیشین ایران، دیگر فردی است که پرتاب کفش به سوی خود را تجربه کرده است. فرد بیکاری در شهر ساری برای اعتراض به فقر و بیکاری کفشی را به سمت رئیس جمهور سابق ایران پرتاب کرد و این بار نیز کفش بر جایی به غیر از هدف نشست و بنز پشت سر احمدی نژاد از کفش پرتاب شده پذیرایی کرد.
بعد از صفار، کروبی و احمدی نژاد، حسن روحانی نیز میزبان این کفشها بوده است. او بعد از گفتوگوی تلفنی با اوباما و در فرودگاه مهرآباد مورد حمله معترضان خود قرار گرفت و آنان با مشت و کفش به استقبال رئیس جمهور ایران رفتند.
بعد از این شیوه مدرن اعتراضی و البته وارداتی، ایرانیان شیوه تازهای را در کنار شیوههای قدیمی خود در دستور کار قرار دادند که میزان خشونت آن به مراتب بیشتر از پرتاب کفش بود. معترضان همراه با کفش اینبار از سنگ و مهر نیز استفاده کردند که مشهور ترین این اعتراض در حرم حضرت معصومه اتفاق افتاد.
۲۲ بهمن سال ۹۱، در حالی که علی لاریجانی در حرم مطهر حضرت معصومه در حال سخنرانی بود، بازهم صدای اعتراضها بلند شد و کفشهایی این بار با چاشنی مهر به سمت رئیس مجلس روانه شد و البته بازهم این کفشها و مهر به هدف ننشست و در میانه راه توسط محافظان علی لاریجانی مهار شد.
احمدی نژاد نیز دیگر سیاسی ایرانی بود که به او با سنگ حمله کردند. یکی از سایتهای خبری در این باره مدعی شد: «در مراسم ختم آیت الله موحد ابطحی با حاشیه هایی همراه بود مهم ترین این حواشی اعتراض مردم به محمود احمدی نژاد هنگام خروج از محل مراسم به دلیل حمایت های بی منطق وی از مشایی بود که در نهایت باعث جدایی جریان اصیل انقلاب اسلامی از دولت وی شد.
در همین راستا جوانان معترض به احمدی نژاد با سر دادن شعار و پرتاب سنگ به سوی خودروی حامل رییس جمهور سابق مراتب اعتراض شدید خود نسبت به حمایت های احمدی نژاد از رحیم مشایی را فریاد زدند. در پی پرتاب های متناوب سنگ به سوی خودروی احمدی نژاد شیشه خودروی وی شکست و تیم حفاظت رییس جمهور سابق احمدی نژاد را به سرعت از محل خارج کردند.
شیوههای اعتراضی در بیشتر مواقع با همراه با خشونت بوده است و کمتر بیش آمده است که اعتراضهای آنان آرام باشد. باید دید که بعد از خودسوزی چه شیوهای وارد فضای انتقادی ایران میشود.
نظر کاربران
به جز مورد آخر(خودسوزی) دربقیه موارد فرد معترض قصد آسیب زدن یا توهین کردن یا اعتراض نه به خود بلکه به فرد مقابل خود را دارد و دیده نشده که معترضی مهریا سنگ یا چوب یا لنگه کفش به سرخود بزند اما درمورد خودسوزی شخص قبل از اینکه به فکر اعتراض باشه به فکر آسیب رسوندن به جسم خودش ولو به قیمت تمام شدن زندگیش هست، این طور اشخاص چون می دونند دستشون از طرف مقابلشون که جزو آقایان مسئول به شمار میان کوتاهه و ازطرفی کسی هم صداشونو نمی شنوه و فشار زندگی هم ناامیدشون می کنه قید زندگی در این دنیا رو زده و به قصد خودکشی و اعتراض خودرا آتش می زنند، چه بسا ممکنه این طور اشخاص پس از زنده ماندن درصورت تداوم فشارهای زندگی باز ممکنه دست به خودکشی بزنن و قسمتی از تقصیر برگردن همان مسئولانی هست که فاصله خودشونو با مردم اینقدرزیاد کردند و موجبات فشار رو فراهم آوردند ودر مقابل خداوند باید جوابگو باشند
شیوه اعتراض ایرونیا فقط در گوشی مخالفت کردنه !!!! عرضه اعتراض جمعی رو ندارن مخصوصا اگه سنبه طرف پر زور باشه !!! مردم ایران در مجالس خیلی خصوصی خیلی معترضن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!