نادر مشایخی: موسیقی آمریکا سطحی است
رئیس سابق ارکستر سمفونیک تهران با انتقاد از آموزش متد و هارمونی موسیقی امریکایی توسط اساتید ایرانی گفت: کتابهای ضعیف موسیقی امریکایی را ترجمه میکنیم؛ درحالیکه شمارِ آهنگسازان خوب امریکایی از انگشتان یک دست تجاوز نمیکند.
خبرگزاری ایلنا: نادر مشایخی با حضور در برنامه «گفتاهنگ» رادیو گفتگو با اشاره به سختیهای کار آموختن موسیقی گفت: کسانی که وارد این عرصه می شوند، بدانند دیر یا زود باید بسیاری از علایق خود را قربانی کنند تا به یک موسیقیدان بزرگ تبدیل شوند.
این آهنگساز ادامه داد: در ابتدای حضورم در کشور مکانیزم تفکری ایران را در ارکستر تهران می دیدم. این ارکستر در ماهیت، نهادی اروپایی و متعلق به قرن نوزدهم است، ولی فعالان ارکستر تهران به وادی اروپا و ویژگیهای قرن نوزده پا نمیگذاشتند؛ بنابراین باید روی یکسری مسائل در ارکستر تهران کار میکردم.
مشایخی درباره تغییر شکل و ماهیت این ارکستر گفت: بعد از مدتی دریافتم این ارکستر تنها در شرایطی استثنایی و خاص پیشرفت خواهد کرد و امروز متاسفم که هنوز این اتفاق نیفتاده است. البته امیدوارم این اتفاق با دست توانمند جوانان ایرانی رخ دهد.
موسیقی ایران در مسیر خودباوری است
مشایخی افزود: به جوانان امیدوارم و همواره تاکید دارم که باید از شاگردانم یاد بگیرم. از آنها میآموزم که در این زمانه چگونه باید تفکر کرد و یا به کدام متد برای انتقال سیستم موسیقی نیاز است.
مشایخی ادامه داد: موسیقی امروز ما در مسیر خودباوری است و معتقدم خودباختگی مزمنِ دورههای گذشته، کم کم رنگ میبازد و کمرنگ میشود. همین روند امیدوارم میکند تا کار موسیقی را در ایران ادامه دهم.
وی در پاسخ به تاثیر خانواده در رشد سواد موسیقیایی فرزندان اظهار کرد: همواره به شاگردانم میگویم جذابیت و لذت بردن از موسیقی کافی نیست؛ یک فردِ علاقمند به موسیقی زمانی میتواند نام موزیسین را بر خود بگذارد، که هیچ چیز جز قطعهای که باید بشنود، در ذهن نداشته باشد و این اتفاق برای من افتاده بود. هیچ چیز برایم جالب نبود جز اینکه موسیقی بشنوم و اتفاقا خانواده این شرایط را فراهم میکرد.
یاد گرفتم موسیقی را بشنوم و ببینم
مشایخی با انتقاد از شنیدن کارهای ضبطی توسط دانش آموختگان رشته موسیقی گفت: گوش دادن موسیقی با هِدفون، مشابه صدایی نیست که از سازهای همنوای یک ارکستر برخاسته است؛ ارکستر صدایی دیگر به مخاطب ارزانی میدارد و متاسفانه جوانان ما شرایط استفاده از چنین امکانی را ندارند. همین مسئله مرا رنج می دهد.
وی تصریح کرد: مخاطب موسیقی را فقط با گوش نمیشنود؛ با چشمها هم به موسیقی گوش فرا میدهد. مخاطب و خاصه دانشآموخته موسیقی باید به صورت حرفهای نوازنده را حین نواختن ببیند ولی جوانان چنین امکاناتی ندارند.
مشایخی افزود: خانواده مرا به موسیقی دیدن و شنیدن تشویق میکرد. عمهها و عموهایم در این زمینه فعال بودند و موسیقی را دنبال میکردند. دو سه ساله بودم که نوازندگی عمو علی را با آکاردئون میدیدم. مشوق دیگر من، مادرم بودند. چنان صدای رسایی داشتند که در زمان کودکی گاه از ترس درمیرفتم.
به موسیقی توهین نکنید
این مدرس موسیقی اظهار داشت: برای بنده موسیقی خوب یا بد مطرح نیست؛ بلکه شنیدن خوب در وهله اول اهمیت دارد؛ مخاطب باید درست شنیدن را فرا گیرد. گوش کردن فعالیتی است که باید از سایر کارها جدا شود. از این رو فرد نمیتواند همزمان کتاب بخواند، رانندگی کند و موزیک گوش دهد؛ چراکه شنیدن موسیقی فرایندی است که تمام قدرت مغز را به خود اختصاص میدهد. بنابراین ابتدا باید گوش کردن به موسیقی را فرا بگیریم.
مشایخی ادامه داد: شرط ما این نیست که موسیقی خوب بشنویم؛ بلکه موسیقی باید الهام بخش باشد. این موسیقی باید انسان را خوشبخت کند. موسیقی برای من سرگرمی نیست. این توهین به موسیقی است. قصد ندارم موسیقی را همچون لالایی برای فرزندم استفاده کنم. کودک من باید بیدار باشد و موسیقی را مشاهده کند.
بن بست، پیش روی آموزش موسیقی است
رئیس سابق ارکستر سمفونیک تهران افزود: معتقدم امروز آموزش موسیقی به بن بست رسیده و لذا کسی نمیتواند با متدهای کنونی آموزش ببیند؛ جوانان با سایر متدها آشنا شدهاند. همچنین اشتباهی بزرگ در ایران اتفاق افتاده و آن، ترجمه کتابهای موسیقی آمریکاست. این در حالی است که شمارِ آهنگسازان خوب امریکایی از انگشتان یک دست تجاوز نمیکنند.
مشایخی گفت: آمریکا در موسیقی سرآمد نیست؛ ولی اساتید ایرانی کتاب هارمونی موسیقی یک فرد آمریکایی را ترجمه کردهاند؛ خب این چه کاریست؟ دانشآموختگان موسیقی در ایران این هارمونی را فرا میگیرند؛ بدون اینکه یکبار آن را بشنوند. یادگیری هارمونی برای آنها گویی یک اثر نقاشی است که روی کاغذ میکشند یا یک مسئله را حل میکنند.
وی با انتقاد از اینکه کتب تدریس شده در کشور عمقی ندارند و کاملا بی مفهوم هستند، گفت: موزیسین برای قضاوت موسیقی به ابزار گوش و شنوایی نیاز دارد. زیرا با هارمونی نمیتوان یک موسیقی بد را به دانش آموز انتقال داد. ما آثار غربی را ترجمه میکنیم؛ بدون اینکه از فرهنگ موسیقیایی صاحب سبک جهان در زمینه موسیقی اطلاع داشته باشیم.
نظر کاربران
چقد بت میدن تا خط بگیری ازشون ؟؟
کارو زندگی ورفاه وکوشش
چنان عمیق است که همه نمی توانند ببینند
حالا موسیقی ما خیلی عمقی هست فقط بلدیم همه رو تحقیر کنیم آقای مثلا هنرمند بسه بابا.
اگه موسیقی آمریکا سطحیه پس مال ما چیه حتما خیلی تو عمقیم