سرنوشت مشقهای به درد بخورِ دوست داشتنی
شاید جالب باشد بدانید مدرسهای در تهران وجود دارد که در آن کسی به مشق شب اعتقادی ندارد و مسئولان مدرسه ترجیح میدهند دانشآموزان وقتشان را در خانه به جای درس خواندن، صرف آموختن مهارتهای زندگی کنند.
خبرگزاری ایرنا: شاید جالب باشد بدانید مدرسهای در تهران وجود دارد که در آن کسی به مشق شب اعتقادی ندارد و مسئولان مدرسه ترجیح میدهند دانشآموزان وقتشان را در خانه به جای درس خواندن، صرف آموختن مهارتهای زندگی کنند.
وزیر آموزش و پرورش در مراسم ملی روز پژوهش از اینکه دانشآموزان در مدرسه باید یاد بگیرند گردن زرافه چقدر است یا هزارپا واقعاً چند پا دارد، گلایه کرده و تأکید دارد دانشآموزان باید مهارتهای زندگی را فرا بگیرند. این شاید موجزترین جمله برای بیان واقعیتی تلخ و ترسیم کننده نظام تعلیم و تربیتی است که سالهاست در عمل یک سیستم آموزشی مبتنیبر نمره بوده و پرورش مورد غفلت قرار گرفته است.
بدون شک حاکمیت چنین وضعیتی در مساعد شدن زمینه برای فعالیت مؤسسات آموزشی کنکور و کتب کمک آموزشی دخیل است که پولهای سرشاری را به سمت این مراکز سرازیر کرده و خواهناخواه سبب ظهور مافیای کنکور شده است.
سیستم آموزشی که فقط شاگرد زرنگ میسازد
اما آرام آرام هم مسئولان و هم خانوادهها متوجه شدهاند که این سیستم آموزشی بچهها را توانمند نمیکنند و به آنها زندگی کردن را یاد نمیدهد. بلکه سعی میکند از آنها شاگردهایی زرنگ بسازد، نه انسانهای موفق. همین میشود که وقتی فرزند ما کمی بزرگتر میشود، از کوچکترین مهارتهای لازم برای زندگی کردن برخوردار نیست؛ چون نه در سیستم آموزشی و نه در نهاد خانواده یاد نگرفته مسئله را حل کند.
اما در این میان، مدارسی هم هستند که توانستهاند با روش متمایز خود، فصل نویی در روش تعلیم و تربیت دانشآموزان رقم بزنند.
یکی از این مدارس، مدرسه هدایت میزان است که با سبک اختصاصی خود (روش میزان) توانسته تجربهای نو که مورد اقبال دانشآموزان و والدینشان قرار گرفته، بیافریند. مسئولان این مدرسه اعتقادی به مشق شب ندارند و برای آن دلیل هم دارند؛ « دانشآموز نباید مثل یک فرد دوشغله باشد که بخشی از کارش را به خانه میآورد. درس خواندن باید در فضای مدرسه انجام شود و دانشآموز باید در خانه، به امور خانوادگیاش بپردازد.»
دانشآموزان این مدرسه مشق ندارند
سید حسین رحیمی، مدیر دبستان دوره دوم میزان در گفتوگو با ایرناپلاس از این روش میگوید: دانشآموزان مدرسه میزان مشق ندارند، اما در خانه نیز به حال خود رها نمیشوند؛ «مشق به معنای خودمانی، تمرین و ممارست برای به دست آوردن مهارت است. این مهارت میتواند آموزشی یا تربیتی باشد. از یادگیری جمع اعداد گرفته تا یادگرفتن یک هنر. حالا اگر با این تعریف به موضوع مشق شب نگاه کنیم، ممارستی معنا مییابد که لزوماً جایگاهی در خانه ندارد.»
وی معتقد است آنچه سبب شد تکلیف به سمت منازل تغییر مسیر دهد، یکی میتواند این باشد که برای آنکه مهارت یا آموزشی در بچهها تثبیت بشود، نیازمند تمرین هستیم و این تمرین نیازمند زمان است، اما چون برای آموزش در کلاس درس با کمبود زمان مواجه میشویم، این زمان را در منزل مییابیم و درنتیجه این تکالیف و تمرینها به خانه تغییر مسیر میدهد. البته عوامل دیگری مانند پرکردن وقت و در خانه بیکار نبودن دانشآموز نیز میتواند مطرح باشد و حتی بهانهای برای پیشرفت مضاعف دانشآموزان.
زمان کم آموزش مشق را به خانه آورد
با این وجود آنچه مهم است فاکتور زمان است، یعنی چون زمان برای آموزش کم است بخشی از کار به منزل منتقل شده و یک سرفصل جدید باز شد که آرام آرام به یک رویه اجباری و الزامی تبدیل و تثبیت شده است.
«اما ما در مدرسه میزان میگوییم باید این تمرین و ممارست را طوری برنامهریزی کرد که در فضای مدرسه اتفاق بیفتد. زیرا در صورتی که این تمرینهای درسی به منزل برده شود، اتفاقی که میافتد این است که دانشآموز مانند یک فرد دو شغله میشود. یا دو جا به مدرسه میرود مدرسه اول که اصلی است و مدرسه دوم که در خانه است و تمام حال و هوای خانه نیز مانند حال و هوای مدرسه میشود و فقط جنس معلم فرق کرده و پدر و مادر جای آن را گرفته است.»
به گفته این مدیر مدرسه، هر موضوعی که آموزشی باشد و مخاطب آن دانشآموز و خانواده باشد بلاشک تنش ایجاد میکند و نقش پدر و فرزندی به معلم و شاگردی تغییر میکند و این بهشدت در درازمدت روی روابط خانواده تأثیرگذار است.
در سالهای اخیر، تب کنکور از دبیرستان به دبستان هم کشیده شده است. این روند سبب میشود زمانی که این افراد به کنکور میرسد دچار یک بیرمقی و بیحوصلگی نسبت به مسائل درسی شود.
بهجای مشق نوشتن به پدربزرگ و مادربزرگتان سر بزنید
رحیمی توضیح میدهد که دانشآموزان در مدرسه میزان از ۸ صبح تا ۳ بعد از ظهر در مدرسه هستند و تمام تلاش مسئولان مدرسه این است که این تمرین و ممارست در مدرسه اتفاق بیفتد و دانشآموز در منزل به زندگیاش برسد.
اما در عین حال این دانشآموزان در خانه به حال خود رها نمیشوند. ما میگوییم باید فعالیتهایی در خانه برای دانشآموزان طراحی کنیم که اتفاقاً غیرمستقیم بتواند توانایی آنها را حتی در مسائل آموزشی بالا ببرد ولو اینکه تمرین درسی هم نباشد.
مثلاً به بچهها میگوییم دو روز در هفته با پدربزرگ و مادربزرگشان صحبت کنند و حال و احوالشان را بپرسند. این خود درس تعلیمات اجتماعی است. یا در خانه، سیب پوست بکنند. در این روش، یک سری مهارتها بهصورت غیرمستقیم به بچهها آموزش داده میشود. پوست کندن سیب در افزایش دقت و تمرکز بچهها تأثیرگذار است. با افزایش قدرت تمرکز، وقتی دانشآموز به سرکلاس ریاضی در مدرسه میآید، مفاهیم این درس را راحتتر یاد میگیرد.
ما بهجای حفظ کردن شعرهای بلند کتابهای درسی از بچهها میخواهیم دوبیتیهای کاربردی با موضوعات مختلف، مثلاً برای حسادت حفظ کنند تا هر جا در مکالمات روزانهشان لازم شد به فراخور زمان و مکان از آن استفاده کنند و مهارت سخنوری خود را بالا ببرند. برای آموزش برنامهریزی به افراد ساعت کوک کردن برای بیدار شدن و خواندن نماز صبح را یاد میدهیم یا برای بالا بردن سواد مالی، پرداخت قبوض و انتقال وجه با عابر بانک را بهعنوان فعالیت خانگی در نظر گرفتهایم.
وی معتقد است اینها بهظاهر کارهای سادهای است، ولی در عمل یک فرآیند است که طی آن فرد مهارت میآموزد. زیرا همه آنچه دانشآموز باید بیاموزد آموزش نیست، بلکه باید مهارتهایی را بیاموزد که چهبسا اگر هیچیک از درسهایی که خوانده (در بزرگسالی)به دردش نخورد، این مهارتها به کارشان بیاید.
دانشآموزان یک جور آموزش نمیبینند
روش میزان تفاوت جالب دیگری هم دارد که رحیمی در مورد آن میگوید: هر دانشآموزی خصوصیات مختص به خود دارد و یادگیری وی با بقیه دانشآموزان فرق دارد. تفاوت فردی بسیار مهم است چون توانایی افراد متفاوت است. بنابراین مثلا وقتی میخواهیم جمع اعداد را به دانشآموزان در یک سن و یک کلاس واحد آموزش دهیم یکی در یک هفته یاد میگیرد یکی در دو هفته. این موردی است که در نظام تعلیم و تربیت دیده نشده و همه را با یک چوب میرانیم. اما ما این تفاوتها را میدانیم و در مدرسه میزان برای آن برنامه داریم.
وی در مورد روش میزان میگوید: روش میزان درواقع مانند سند است که از قضا همگام با سند تحول آموزش و پرورش ارائه شد. کتمان نمیکنیم که اجرای این روش آسان نیست. اما ما میتوانیم بهطور کامل از آن دفاع کنیم.
خانوادهها هم آموزش میبینند
رحیمی در مورد مشکلات پیش روی این روش تعلیم و تربیت میگوید: یکی از مهمترین اجزای مؤثر در تعلیم و تربیت خانواده هستند، ما در این بخش انرژی فوقالعاده گذاشتیم تا آنها را آموزش دهیم و به عبارتی فضای فکری آنها را تغییر دهیم. خیلی از والدین ما عادت کرده بودند بچهها را در حال درس خواندن ببیند حتی پدری به من میگفت وقتی میبینم کتاب درسی در دست فرزندم است آرامش میگیرم. ما باید چنین فضایی را عوض میکردیم که بهمرور زمان توانستیم توانمندیها و سطح سواد خانوادهها را بالا بردیم. بهطوری که در حال حاضر یکی از حامیان پر و پا قرص این روش، خانوادهها هستند.
واقعیت این است که غیر از اطمینان خاطر خانوادهها، این روش سبب میشود استرس دانشآموزان برای انجام تکالیف درسی در خانه از بین برود. شاید به چشم نیاید ولی میتواند در درازمدت مشکلات جبرانناپذیری برای بچهها ایجاد کند.
«ما مرتب برای خانوادهها کلاسهای آموزشی داریم و ارتباطمان را با آنها حفظ میکنیم. حالا پس از این کشوقوسها کارمان قدری راحتتر شده است.»
به گفته مدیر مدرسه میزان، اوایل مقاومتهایی از سوی آموزش و پرورش برای این سبک تعلیم و تربیت بود ولی بعدها که طرحها را به آموزش و پرورش ارائه کردیم، آقای مهندس نوید ادهم و آقای بطحایی که آن زمان معاون وزیر بودند طرح را بررسی کردند. حتی آقای نوید ادهم تأکید داشتند که پایلوت اجرایی سند تحول آموزش و پرورش مدرسه میزان باشد چون همان اهدافی را دارد که در سند تحول آموزش و پرورش دیده شده است.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا این روش فراگیر نمیشود میگوید: واقعیت این است که اجرای آن سخت است. شما باید نیرویی داشته باشید که توانایی اجرای این سیستم را داشته باشد. این در حالی است که ما با نیروهایی طرف هستیم که ۳۰ تا ۳۵ سال داشته و روش مخصوص خودشان را دارد. حالا شما باید به او بگویید آن روش را کنار بگذار و به روش ما عمل کن. برای همین هم دورههای تربیت نیرو داریم و تمام نیروهایمان را از میان افراد بکر و جوان جذب میکنیم.
نظر کاربران
چقدر عالی! همان چیزی که در تمام کشورهای پیشرفته اجرا می شود! همیشه فقط دلمون خوشه که وقتی وارد دانشگاه های خارجی میشیم ضرب و تقسیممون از بقیه خیلی بهتره، ولی از طرفی هم می بینیم یه بچه دبستانی اونا از چه منطق و اعتماد به نفس بالایی نسبت به بزرگتر های ما برخوردارن!
مهارتهای زندگی و راه و رسم برخورد با مشکلات و مردم و .....درست ،وباید یاد بگیرند اما مشق نوشتن وتکلیف اگر نباشه مثل بعضی به اصطلاح دکترها که در نوشته هاشون چند تا غلط املایی وجود داره میشن