توئیتر و کدخدایی؛ چرا به اینجا رسیدهایم؟
مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: بگذارید قبل از ورود به بحث، بگویم که میدانم این روزها مهمترین مشکل مردم، گرانی و بحرانهای اقتصادی است. با علم به این موضوع میخواهم در این نوشتار به توییتر بپردازم. مسئلهای که سخنگوی شورای نگهبان هم به آن اشاره کرده است و از دلسوزان خواسته است با نیت پاک در این فضا حاضر شوند.
مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: بگذارید قبل از ورود به بحث، بگویم که میدانم این روزها مهمترین مشکل مردم، گرانی و بحرانهای اقتصادی است. با علم به این موضوع میخواهم در این نوشتار به توییتر بپردازم. مسئلهای که سخنگوی شورای نگهبان هم به آن اشاره کرده است و از دلسوزان خواسته است با نیت پاک در این فضا حاضر شوند.
کدخدایی در مورد حضورش در توییتر گفته است:« در شورای نگهبان نه روزنامه داریم و نه خبرگزاری و امکانات برخی از دستگاهها را نداریم. استقبال خوبی شده و امیدواریم بتوانیم در جهت اطلاع رسانی خوب عمل کنیم. اگر کسی میتواند شبههای را برطرف کند و اطلاع رسانی خوبی انجام دهد چرا نشود؟»
نگاه کنید امروز بسیاری از مسؤولان جمهوری اسلامی آنهم در ردههای بالا در توییتر حضور دارند و نظرات خود را بدون واسطه بیان میکنند و مردم هم بدون ترس و لکنت زبان در این فضا با آنها سخن میگویند.
حتی برخی از مسؤولان دعواهای خود را هم در توییتر انجام میدهند.در فضایی که میدانند مردم آن را میبییند و قضاوت میکنند. نکته جالب تر اینکه وقتی تلویزیون از جمله شبکه افق میخواهد بازخوردها به یک اتفاق را در فضای مجازی نشان دهد، به سراغ توییتر و تویتهای مردم میرود.
حالا سوال این است در فضایی که بسیاری از آقایان و خانمها از راست و چپ در آن حضور دارند باید فیلتر باشد؟ کدخدایی به نکته درستی اشاره کرده است. فضای مجازی پر از خوبی و بدیهاست. چرا ما تنها از بدیهای آن میترسیم و کاری به خوبیهای آن نداریم. باور کنید که اگر از این فضا به خوبی استفاده شود دیگر نباید چندان نگران تلخیهای آن بود.
اتفاقی که در تلگرام هم شاهد آن هستیم. واقعا اگر همه رسانههای داخلی و مورد تایید وزارت ارشاد در این پیام رسان که مورد استفاده بسیاری از مردم است، حضور داشته باشند و بتوانند نظرات خود را بیان کنند، دیگر مردم برای کسب اخبار و تحلیل به سراغ رسانههای ضد مردمی مثل « آمد نیوز» نمیروند.
دیگر فکر میکنم باید به این نتیجه رسیده باشیم که نمیشود با فیلتر کردن جلوی نشر اخبار را گرفت. شاید این کار ۱۰ یا ۲۰ سال پیش جواب میداد اما الان روشهای سلبی دیگر جواب قدرت فضای مجازی را نمیدهد. الان فصل ایجاب است.
موسسه اوج نمونه خوبی از کارهای ایجابی است. کسانی که از فضای حاکم بر سینما و تلویزیون راضی نبودند تصمیم گرفتند موسسهای را ایجاد کنند که بتوانند با دیگران رقابت کنند و درنهایت فاتح این میدان شوند. درست است دست این موسسه نسبت به رقبا بازتر است و حرفهایی که دیگران نمیتوانند بزنند را میزند اما حضورش به رونق فرهنگ کمک میکند.
فیلتر توییتر باعث شده است مرد قانونی مثل کدخدایی هم مجبور باعث بیقانونی کند و با فیلتر شکن در توییتر حاضر شود و مردم هم مجبور باشند برای خواندن نظرات مسؤولان دست به فیلتر شکن ببرند.
فضای مجازی باعث شده است بعد از سالها مسؤولان و مردم بدون واسطه با هم حرف بزنند، پس لطفا با سدی به نام فیلتر این فرصت را نسوزانیم.
جامعه امروز ایران بیش از هر زمان دیگری احتیاج به گفتوگو دارد.
ارسال نظر