آرمان: آقای روحانی! رحمانی، وزیر کشور شماست؟
روزنامه آرمان نوشت: وزارت کشور از همان ابتدای کار در دولت یازدهم و بعد از آن در دولت دوازدهم، یکی از مهمترین کانونهای انتقاد بخش مهمی از حامیان دولت بوده است. اگر رحمانی فضلی نمیتواند بر این مدیران چشم بپوشد، بدیهی است که خود روحانی باید وارد کار شود. روحانی باید دقت بیشتری را بهکار گیرد تا با عملکرد روشن پاسخ کسانی داده شود که میگویند مگر رحمانی فضلی وزیر شما نیست!
روزنامه آرمان نوشت: وزارت کشور از همان ابتدای کار در دولت یازدهم و بعد از آن در دولت دوازدهم، یکی از مهمترین کانونهای انتقاد بخش مهمی از حامیان دولت بوده است.
عبدالرضا رحمانی فضلی در سادهترین بیان، نتوانسته است انتظارات را برآورده کند. سهل است که روش کار او، عملکرد او و تصمیمگیریهایش محل حاشیه هم گاه بوده است. مسائلی که در چند مورد کار به واکنش نمایندههای مجلس هم کشید. هر چند استیضاح رحمانی فضلی به دور نهایی نرسید اما این همه موجب نشد که او در انتصابهایش جانب حامیان اصلی روحانی را نگه دارد. انتصابهایی که هر یک به تنهایی برای زیر سوال بردن عقبه رای رئیس دولت کافی بود.
از برکشیدن رئیس شورای شهری کوچک در یکی از استانهای حاشیه کشور به موقعیتی ممتاز و حساس در وزارت کشور( قائم مقام) تا آوردن داماد به وزارت کشور. این ماجرا چنان پیچیده در حساسیت بود که وقتی وزیر اقتصاد پسر جوان رحمانی فضلی را به مشاورت خود گمارد، فامیل او را از وسط نصف کرد تا جلو حاشیه را بگیرد. نصف کردن فامیل و اکتفا به رحمانی در معرفی فرزند وزیر کشور نشان دهنده میزان مقبولیت چنین انتخابی در افواه است؛ حتی اگر دژپسند در شایستگی فرزند وزیر، شرحی کشاف در نِعَت بیاورد.
در اوج مسائل خوزستان نگاهها به وزارت کشور و شخص رحمانی فضلی متمرکز شد اما وی بعد از دو سه بحران در استان خوزستان هم به خوزستان سفر نکرد. مسئولان استان نتوانستند هشدارها را بشنوند و آن قدر امور پیش پا افتاده آنها را مشغول و جلسات شبانه وقت آنها را تلف کرده بود.
که در روز روشن متوجه وضع بحرانی کارون نمیشدند. هر چند وزیر محترم کشور باید در این زمینه احساس مسئولیت بیشتری میکرد اما داستان عمق بیشتری دارد. انتصابهایی که وزیر کشور داشته، از جنس فرماندار تهران بوده است که در روز روشن، چشم میبندد و دهان میگشاید و برای مستمعان رئیس دولت اصلاحات را وابسته به صهیونیستها خطاب میکند. هر بیننده و هر کسی که حرفهای فرهادی را شنیده، از خود سوال کرد، گیرم خود فرهادی نمیداند چه میگوید، وزیر کشور که میداند.
از کنار هم گذاشتن آنچه که گفته شد میتوان به وزارت کشور در مرحله اول و به رئیسجمهور در مرحله دوم تذکر داد. شرایط دشوار اقتصادی کمکم با دشواریها و ناهنجاریهای اجتماعی ممزوج میشود و مدیرانی که وظیفه کاستن از مشکلات دارند، هر یک به نوعی سر در کار وصل کردن این و آن به صهیونیستها دارند.
اگر بخشی از عملکرد وزارت کشور در گرماگرم انتخابات ریاست جمهوری و ابهاماتی که در روز رایگیری به وجود آمد را آغاز حرکت رحمانی فضلی در مسیری دیگر در نظر آوریم، ناهماهنگی با سیاستهای راهبردی و استراتژیک دولت در ادامه با انتصابها بشدت برجسته شده است. اگر رحمانی فضلی میتواند خود را با رئیس جمهور هماهنگ کند تا پاسخگوی بخشی از مطالبات رای دهندگان باشد، باید هر چه زودتر این کار را شروع کند و گرنه آقای روحانی باید خیلی زود از دوراهی عبور کند؛ ماندن با رحمانی فضلی و ادامه شرایطی که میبینیم یا سیاستی دیگر و رفتن به سوی افزایش امید در بدنه اجتماعی و حامیان دولت.
به نظر میرسد بخشی از مدیران انتخاب شده توسط رحمانی فضلی نه تنها هماهنگ با سیاستهای دولت نیستند که هر یک به نوبه خود به مانعی در راه دولت تبدیل شدهاند. اگر رحمانی فضلی نمیتواند بر این مدیران چشم بپوشد، بدیهی است که خود روحانی باید وارد کار شود. روحانی باید دقت بیشتری را بهکار گیرد تا با عملکرد روشن پاسخ کسانی داده شود که میگویند مگر رحمانی فضلی وزیر شما نیست!
ارسال نظر