کلید ابرچالشهای اقتصادی در ایران چیست؟
محسن جلال پور؛ تحلیلگر ارشد اقتصادی در روزنامه ایران نوشت: نخستین نشست شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه تشکیل شده و سؤال این است که با تشکیل این نشست آیا گام مؤثری برای حل و فصل ابر چالشهای کشور برداشته میشود؟
محسن جلال پور؛ تحلیلگر ارشد اقتصادی در روزنامه ایران نوشت: نخستین نشست شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه تشکیل شده و سؤال این است که با تشکیل این نشست آیا گام مؤثری برای حل و فصل ابر چالشهای کشور برداشته میشود؟
در سالهای گذشته بارها از سوی اقتصاددانان و ناظران توسعه درباره وجود چند چالش جدی در کشور هشدار داده شده اما دولتها معمولاً از کنار هشدارها گذشته یا درنهایت با تدابیر کوتاه مدت بر مسأله سرپوش گذاشتهاند.
با گذشت زمان چند چالش اقتصاد ایران به ابرچالشهای نگرانکننده تبدیل شدهاند که امروز شرایط نگران کنندهای برایمان به وجود آوردهاند. به نظر میرسد با تمهید رهبری چهار ابرچالش جدی در دستور کار سران قوا قرار گرفته است که به این شرح هستند:
۱-کسری بودجه دولت ۲- بحران نظام بانکی ۳- موانع کسب وکار و تولید ۴- فقر و نابرابری.
کسری بودجه بزرگ و افزایش هزینههای جاری در بودجه، هزینههای عمرانی را به کمترین حد ممکن رسانده است.به گونهای که دولت مجالی برای انجام وظایف خود ندارد. کسری صندوقهای بازنشستگی نیز بشدت روی بودجه سنگینی میکند.سه سال دیگر، ۵۰ درصد بودجه را باید صرف پرداخت حقوق به بازنشستگان کنیم. پس بیخود نیست که از کسری بودجه به عنوان «ام المصائب» اقتصاد کشور یاد میشود، چون به تنهایی بر ابرچالشهای بحران آب، محیط زیست، صندوقهای بازنشستگی و نظام بانکی تأثیر میگذارد و بیکاری را نیز تشدید میکند.
فقر و بیکاری عواقب سیاسی و امنیتی دارد. ابعاد این ابرچالش دامنگیر حوزههای دیگر شده به گونهای که رئیس جمهوری به درستی میگوید هیچ خطری بالاتر از بیکاری نیست. انبوهی از جمعیت جوان در صف انتظار کارند و این نگرانی وجود دارد که بیکاری از دایره اقتصاد خارج شده و ابعاد اجتماعی و امنیتی پیدا کند.
ارزیابیهای داخلی و خارجی در مورد فضای کسبوکار مؤید این نکته است که اقتصاد ایران در شاخص آزادی اقتصادی و رقابت پذیری در شرایط نامساعدی قرار دارد. این جایگاه نامناسب مؤید این نکته است که تولید در بنگاههای اقتصادی ما با محدودیتهای پیچیده و سختی همراه است. بخش خصوصی مدام از دولت میخواهد که این فضا بهبود پیدا کند.
وضع نظام بانکی هم اصلاً خوب نیست. فساد و مدیران نالایق دست به دست هم دادهاند تا نظام بانکی ایران را نابود کنند. داراییهای منجمد و موهوم در ترازنامه بانکها که منجر به جنگ قیمتی شده و در کنار آن، سیاستهای مداخلهجویانه دولت در بازار ارز و پایین نگاه داشتن دستوری نرخها منجر به التهاب در بازار و تشدید مشکلات نظام پولی کشور و آتشزنهای برای ایجاد بحران شده است.
واقعیت این است که هرکدام از این ابرچالشها برای ساقط کردن یک ساختار سیاسی کافیاند و ما در حال حاضر این همه چالش را یکجا و با هم داریم.
در چنین شرایطی رهبری با تشکیل شورایی سعی کردهاند نارساییهای حکمرانی موجود را برای حل ابرچالشهای اقتصادی برطرف کنند. چه آنکه با این تمهید، برخی ناهماهنگیها و اختلاف نظرها درباره مسائل اقتصادی برطرف میشود و تصمیمگیران کشور درباره مهمترین ابرچالشهای اقتصادی به تقریب ذهنی و اجماع راه حلی میرسند. در این شرایط حساس، انتظار از حاکمیت این است که در مسیر اصلاح و ترمیم گام بردارد و مردم نیز باید صبوری کنند. ما وسط پیچیدهترین و حساسترین بازی یک قرن گذشته قرار داریم و در جهان پر آشوب فعلی، هیچ سناریویی به نفع ما نوشته نمیشود. به گمانم درهیچ زمانی، مردم ایران تا این اندازه تنها نبودهاند. پس همبستگی و اتحاد و صبوری را برای چه زمان و چه شرایطی تجویز کردهاند؟
نظر کاربران
خودتان ابرچالش دریت کردین چه طور قبل از ۹۲سروصدا نمیشد کسری بودحه دولت چه کارداره میکنه دیگه چه میخواین اصلاح کنید اینقدر صبر کنیم تاکی اخه تجمعات نمیبیند بازم میکین صبر کنید متاسفم
تمام پول مملکت جای دیگری خرج می شود و شما دنبال عامل هستید.
عوامل بوجود امدن این ابر چااس ها. را باید در درون سیستم جستچو کرد (فساد) نه بیرون از مرزها .
بسیار روشنه که تمام کارشناسان داخلی دقیقا از شرایط وخیم کشور کاملا مطلع هستند و ریشه تمام مشکلات رو بخوبی و خیلی بهتر از ما درک و شرح و بسط میدن ...... اما بحرانها ادامه داره و معمای اقتصاد ایران حل نشدنی بنظر میآد .
مشکلات اقتصادی ایران
۱ وابستگی به درآمد نفتی و خام فروشی
۲ عدم رشد صنعت و ناکارامدی صنایع
۳ اختلاس و هدر رفت بودجه ها
۴ نبود تیم مدیریت اقتصادی متخصص و کارآمد در دولت
۵ قاچاق کالا و ارز
۶ عدم مدیریت قیمت ارز و نواسانات بازار