افشای راز انتقامگیری زنانه از همسران
دو زن که در ماجراهای جداگانه به روشهای عجیبی از شوهران خود انتقام گرفته بودند، دستگیر شدند. یکی از این زنان به صورت اینترنتی از شوهرش اخاذی و زن دیگر نقشه ربودن او را طراحی کرده بود.
روزنامه شرق: دو زن که در ماجراهای جداگانه به روشهای عجیبی از شوهران خود انتقام گرفته بودند، دستگیر شدند. یکی از این زنان به صورت اینترنتی از شوهرش اخاذی و زن دیگر نقشه ربودن او را طراحی کرده بود.
مردی ٤٠ ساله چندی قبل به پلیس فتای استان یزد مراجعه و علیه اخاذ ناشناسی شکایت کرد. او گفت: فردی با تهدید اینکه عکسهای خصوصی مرا در شبکههای اجتماعی پخش میکند تاکنون چهار میلیون تومان از من اخاذی کرده و باز هم به تهدیدهایش ادامه میدهد، به همین دلیل تصمیم گرفتم از او شکایت کنم. مأموران بعد از دریافت این شکایت تحقیقات خود را آغاز کردند و با ردیابیهای اینترنتی فهمیدند عامل این تهدیدها زنی جوان است. وقتی شاکی از هویت این فرد مطلع شد، گفت این زن همسر اوست.
بهاینترتیب متهم دستگیر شد و در بازجوییها به جرمش اعتراف کرد. او گفت: «مدتی بود فهمیده بودم شوهرم مسائل خصوصی زندگی ما را برای زنی غریبه تعریف میکند، از این موضوع بهشدت عصبانی بودم و میخواستم از او انتقام بگیرم. از طرفی میخواستم همسرم را امتحان کنم و ببینم چه واکنشی نشان میدهد، به همین دلیل بهصورت ناشناس با او وارد مذاکره شدم و تهدید کردم عکسهای خصوصیاش را برای همسرش میفرستم و در شبکههای اجتماعی پخش میکنم. اینطوری بود که توانستم چهار میلیون تومان از او اخاذی کنم».
این زن افزود: من آرایشگر هستم و فکر انجام این کار از طریق صحبت با مشتریان و همکارانم به ذهنم رسید و آنها راهنماییام کردند تا بتوانم نقشهام را عملی کنم. بنا بر این گزارش، متهم در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
دومین شاکی مردی به نام علی است که از سوی سه نفر ربوده شده بود. او در شکایت خود گفت: مقابل مدرسه دخترم رفته بودم تا او را به خانه برگردانم که سه مرد به سراغم آمدند و خودشان را مأمور معرفی کردند. آنها گفتند حکم جلب مرا دارند و بهتر است بدون هیچ مقاومتی همراهشان بروم. آنها با این ترفند من را سوار خودرو کردند و دستبند زدند. در طول مسیر آنها بهزور مقداری مشروب در دهانم ریختند و بعد هم سه تیر جنگی داخل وسایلم گذاشتند و مرا به یک پایگاه بسیج تحویل دادند. در آنجا واقعیت را گفتم و وقتی مأموران مطمئن شدند راست میگویم، من را راهنمایی کردند و گفتند به پلیس آگاهی شکایت کنم. من به همسرم مظنون هستم».
این مرد در ادامه گفت: من و همسرم از مدتها قبل با هم اختلاف داشتیم، اما تصمیم گرفتیم بهخاطر بچهمان با هم زندگی کنیم. قرار بر این بود که برای جدایی تا بزرگشدن او صبر کنیم، اما یک روز وقتی به خانه برگشتم دیدم همسرم تمام وسایل را برده و خانه را ترک کرده است، به همین دلیل از او شکایت کردم. بعد از آن بود که اختلافات ما شدیدتر شد تا اینکه آدمربایی اتفاق افتاد.
کارآگاهان با انجام تحقیقات تخصصی توانستند سه آدمربا را دستگیر کنند. آنها گفتند به دستور همسر علی و همچنین مردی دیگر به نام مجید این کار را انجام دادهاند. مجید که در طراحی این آدمربایی شرکت داشت، به دلیل ابتلا به سرطان جانش را از دست داد، به همین دلیل پرونده اتهامی او مختومه شد، اما سایر متهمان به دادگاه کیفری استان تهران معرفی شدند.
سه آدمربا در دادگاه ادعا کردند از ماجرای آدمربایی بیاطلاع بودند و فقط به دستور مجید علی را سوار ماشین کردند تا به مأموران تحویل بدهند. آنها گفتند: مجید به ما گفته بود علی در کارهای خلاف دست دارد و اگر او را تحویل بدهیم به ما شغل مناسبی میدهد.
همسر علی نیز در جلسه دادگاه گفت: من موضوع اختلاف با شوهرم را با مجید که صاحبخانهام بود مطرح کردم و به او گفتم شوهرم از من شکایت کرده است، مجید هم قول داد به من کمک کند، اما از ماجرای آدمربایی بیاطلاع هستم و او به من نگفته بود چنین نقشهای دارد.
بنا بر این گزارش، تحقیقات درباره این پرونده همچنان ادامه دارد.
نظر کاربران
حق مرد خیانت کار همینه من جای این خانم بودم اسید خوردش میدادم دم هر دوشون گرم ی شیر زن پیدا شد حق مارو از این گرکهای نر خیانتکار بگیر مرسی خانم خانما
پاسخ ها
خدا ما رو هم از شر ماده گرگها در امان نگه داره
بز بیچاره انگار بجز گرگ به چیز دیگه نمیتونه فکر کنه
تو بهتره جای کسی نباشی چون تا حالا نتونستی جای خودت رو هم پیدا کنی با این نظر هایی که میدهی معلومه که به یک روانکاو خبره احتیاج داری واقعا دلم به حالت میسوزه معلومه که داری خودت رو آزار میدی
دم این خانمها گرم چه کار جالبی کردن خخخخخخخ
من فکر میکردم زنها فیلمهای عاطفی دوست دارند اشتباه میکردم به فیلمهای خشن هم علاقه دارند.
هرچی بدبختی هست..زیر سر این ارایشگاهای زنانه هست..میرن اونجا بهم چیز یاد میدن. ..بدتر هم میشن.
پاسخ ها
ببین بعضی خانم هابه چ مرحله ای ازبیماری
رسیده اند.ایااین زن ها لیاقت همسربودن را
دارندیابیشتر نقش یک گرگ روانپریش رادر
تقابل باشریک زندگی خودایفا می کنند.ننگ
تان باد که با ولی نعمت خود....
چ خبره.خدایاخودت برسان
مورد اول مرده اگه ریگی به کفش نداشت باج نمیداد
خخخخخ
خوبش کرد
این دفعه پای دو زن در میان است
کاربر۱۳٫۴۲ گرامی هیچ وقت نبایدگناه یکی رابه پای یکی دیگه نوشت همانطورکه درمیان مردهاخوب وبدپیدامیشه درموردخانمهاهم همینطوره ..نمیدونم چرامدشده به اقایون میگن گرگ نروحشی٫وبه خانمهامیگن گرگ ماده ی حیله گر یاهرصفتی که باب حیواناته...کجای گرگ شبیه ادمیزاده.هرکسی خطایی میکنه بایدتاوانشوهم پس بده.البته بایه نظرت هم موافقم که بعضی ازخانمهابه ولی نعمتشون خیانت میکنن چرا چونکه عقل که درسرنباشدتن درعذاب است.درباره ی اقایون میگن طرف بددله ولی خوبیهای دیگشودرنظرنمیگیرن که منجربه فاجعه میشه.درموردخانمهاهم همینطوره.فقط عادت کردیم دست بذاریم رونقطه ضعف طرف
لایک کاربر محمد رضا