معضلات دوجنسیتیها در جامعه ایرانی
آنها نه بیمارند و نه اختلال جنسیتی دارند، بلكه مانند تمام مردان و زنانی که در این دنیا پا گذاشتهاند دارای هویت جنسيتی هستند اما شاید در گذشته کمتر کسی این را می فهمید. شاید مجبور بودند هویتشان را حتی در خلوت و پیش خودشان نادیده بگیرند و با همان جنسیتی که وقت تولد آنها را با آن نامیدند، زندگی کنند.
روزنامه قانون: آنها نه بیمارند و نه اختلال جنسیتی دارند، بلكه مانند تمام مردان و زنانی که در این دنیا پا گذاشتهاند دارای هویت جنسيتی هستند اما شاید در گذشته کمتر کسی این را می فهمید. شاید مجبور بودند هویتشان را حتی در خلوت و پیش خودشان نادیده بگیرند و با همان جنسیتی که وقت تولد آنها را با آن نامیدند، زندگی کنند اما علم ژنتیک هویت جنسيتی آنها را تایید می کند و میگوید دوجنسیتی هستند. فرزانه ارسطو، زنی که تا سالهای سال با هویت زنانه در زندگی شخصی و در سالن های تئاتر ایران نقش های زنانه را بازی میکرد، دوجنسيتي بود اما مدتها طول کشید تا بر این ماجرا آگاه شود و سرانجام در ۴۱ سالگی بعد از ازدواجی ناموفق تصمیم می گیرد تا عمل تغییر جنسیت را انجام دهد.
او با این کار حداقل به هویت جنسی ای که سال ها در جستوجویش بود، رسید. او بارها در صحبتهایش گفته است:« برای من مهم این است که انسانم. با این دیدگاه است که میتوانم با جامعه درست برخورد کنم؛ اما وقتی به عنوان یک ترنس خودم را جدا از دیگران ببینم و اگزجره (بزرگنمایی بیش از حد) هویت جنسیام را نشان دهم، جامعه نسبت به من حالت دافعه نشان میدهد». در ایران برخلاف بسياري از كشورها تغییر جنسیت مجاز است. فریدون ملکآرا، اولین زنی بود که برای انجام عمل تغییر جنسیت در سال ۱۳۶۴ نزد امام خمینی(ره) رفت و او برای انجام این عمل کمک خواست.
فریدون مُلکآرا (مریم خاتون پور مُلکآرا)
امام خمینی(ره) نیز پس از تایید پزشکان متخصص مورد اعتمادش به او اجازه چنین کاری را داد. از آن پس مساله تغییر جنسيت از نظر فقهی در ایران آسان شد اما هنوز هم مشکلاتی برای زندگی طبیعی آنها در جامعه وجود دارد. ما باید حضور آنها را در کنار هویت های جنسی مرد یا زن بپذیریم و به آنها حق زندگی در جامعه را بدهیم. در تاریخ 21 تیر سال 94 ،حبیب ا...مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در مورد حمایت از دوجنسيتيها از تدوین لایحهای در وزارت رفاه برای حمایت از حقوق ترنسها یا (دوجنسیتیها) خبر داده بود. قرار بود این لایحه بعد از اصلاحات نهایی از سوی دولت به مجلس برود اما حالا که نزدیک به سه سال از صحبت های او میگذرد، هنوز مجلس تصمیمی برای این لایحه نگرفته یا اینکه اصلا لایحه به مجلس نرفته است.
یک نفر از ۵۰ هزار نفر تمایل به تغییر جنسیت دارد
حال بعد از مدت ها دوباره توجه مسئولان به حل مشکلات دوجنسیتی ها در کشور جلب شده است. در این راستا دیروز مسعودی فرید بعد از مدتها درباره چگونگی پرداخت کمک هزینه عمل جراحی به دوجنسیتی ها خبر داد. به گزارش ایسنا معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، ضمن بیان اینکه متقاضیان عملهای جراحی تغییر جنسیت چندان زیاد نیستند، گفت:« سالانه از میان هر 50 هزار تولد، یک نفر تمایل دارد جنسیت «زن» داشته باشد که این میزان در میان زنانی که تمایل دارند جنسیت آنها به «مرد» تغییر کند، بسیار کمتر، از بین هر 70 تا 100 هزار تولد، یک نفر است. بنابراین از بین یک میلیون و 500 هزار تولد در سال، 22 تا 23 نفر تمایل به تغییر جنسیت دارند».
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور تعداد افراد دارای هویت دوجنسيتی که سالانه برای دریافت کمکهای مالی به سازمان بهزیستی مراجعه میکنند، بین 50 تا 60 نفر اعلام کرد و گفت: «سازمان بهزیستی به این افراد حداکثر سه تا پنج میلیون تومان برای انجام عمل جراحی به متقاضیانی که پرونده آنها تایید شده است، کمک مالی پرداخت میکند». مسعودی فرید از مراجعه سه هزار نفر دارای هویت دوجنسيتی در 10 تا 15 سال گذشته به بهریستی برای دریافت کمک های مالی خبر داد و در ادامه صحبتهایش تعداد این افراد را سالانه 50 تا 60 نفر اعلام کرد. البته طبق گفتههای او، سالانه 50 تا 70 نفر به این سازمان مراجعه می کنند تا برای عملهایشان از این سازمان کمک مالی بگیرند. البته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در صحبت هایش گفته که انجام این عملهای جراحی در بسیاری از کشورهای دنیا چندان متداول نیست.
فرزانه ارسطو (سامان ارسطو)
او درباره دلیل این موضوع هم گفته که چون بیشتر این افراد از نظر روحی و روانی دچار تمایلات جنسیتی می شوند و جراحان نیز تمایلی برای وارد شدن به عمل جراحی این افراد ندارند. مسعودیفرید، هزینه انجام عمل های جراحی دوجنسیتی ها را بسیار بالا اعلام کرد و گفت:« بیمه تنها بخشی از هزینه این عمل ها را به عهده می گیرد». او در ادامه گفت:« در بسیاری از کشورها این عمل ها را انجام نمی دهند چون ممکن است بعضی از افراد بعد از عمل جراحی از ظاهرشان راضی نباشند». البته بخش زیادی ازعملهای جراحی برای تغییر جنست عمل زیبایی محسوب می شود و بیمه آن را قبول نمی کند. مسعودی فرید هم به این موضوع اشاره می کند و می گوید: بیمه تنها هزینه عمل هایی را می دهد که خارج از عملهای زیبایی باشد.
او همچنین اشاره میکند که افراد باید هر چه زودتر به هویت جنسی خود آگاه شوند و برای درمان اقدام کنند چون این عمل ها بسیار راحت تر انجام می شود و نتیجه بهتری گرفته میشود اما هر چه بیشتر طول بکشد، مشکل مزمن تر می شود و اقدام های پزشکی و روانپزشکی کارایی کمتری خواهد داشت. معاون سازمان بهزیستی کشور، شرط ارائه خدمات بهزیستی به کسانی که میخواهند از خدمات این سازمان استفاده کنند ، رفتن به پزشکی قانونی می داند. او می گوید:« این یک اختلال است و کسانی که مراحل پزشکی و پزشکی قانونی را انجام داده و اختلال آنها تایید و مشخص شده باشد و معلوم شود که مشکل آنها با جلسات روانکاوی قابل درمان نیست و نیازمند تغییر جنسیت هستند، مشمول این حمایت ها می شوند». او بهترین اقدام برای شناسایی هویت جنسيتی را در سنین دوران مدرسه عنوان می کند و می گوید در آن سن با مداخلات روانشناختی می شود این افراد را درمان کرد.
دوجنسیتیها باید شرعی و قانونی برای عمل اقدام کنند
چندی پیش نیز دکتر احمد شجاعی، ريیس سازمان پزشکیقانونی کشور در گفت و گو با شرق درباره مراحلی که دوجنسیتی ها در پزشکی قانونی برای گرفتن مجوز عمل های جراحی شان باید انجام دهند، گفت:« بالاخره ساختمان بدن یک انسان، ممکن است ظاهرش مرد باشد، ولی تمایلات ذاتیاش زنانه باشد یا برعکس. در اینجا (پزشکی قانونی) هم شرعا و هم قانونا این اجازه داده شده که اگر پزشک تشخیص بدهد، میتوان عمل تغییر جنسیت را انجام داد». شجاعی درباره نحوه تشخیص فوریت عمل برای دوجنسیتیهایی که باید هر چه زودتر عملهایشان انجام شود در این سازمان گفت: «در ابتدا این افراد به وسیله روانپزشک ما معاینه میشوند و البته در این معاینات خیلی سخت میگیریم. آنجاکه درواقع تشخیص دادند که این دوجنسیتی باید تغییر جنسیت بدهد، این کار را انجام میدهند؛
چون انجام ندادن عمل مفسده به دنبال دارد. کسی که فرضا ظاهرش مردانه است، اما تمایلات زنانه دارد، ممکن است در جامعه مفسده ایجاد کند و ما باید به تمایلات ذاتی او بیشتر توجه کنیم. آن را متخصصان بررسی میکنند و وقتی دیدند که تمایلات زنانگیاش غالب است، این اجازه را میدهند که تغییر جنسیت داده شود». او درباره اینکه تمایلات زنانه یا مردانهای که در کاربرد برعکسش وجود دارد، بیشتر حالت روانی یا ژنتیکی است، گفت:« ژنتیکی است و با انجام آزمایش معلوم میشود» اما همه این صحبت ها در صورتی است که سازمان پزشکی قانونی با دوجنسیتی ها همکاری کند و مجوزها لازم را برای حمایت از آنها بدهد.
این در حالی است که در آذر سال 94 ريیس کل دادگاههای عمومی و انقلاب تهران با اشاره به تشکیل یک مجتمع ویژه قضایی برای رفاه حال افراد دوجنسیتی در گفت و گو با میزان گفته بود:« این اشخاص میتوانند با مراجعه به این مجتمع قضایی، روند تغییر جنسیت خود را پیگیری کنند. ما با ایجاد مجتمع قضایی امور حسبی، یکسری پروندههای خاص از جمله پروندههای افراد دوجنسیتی که دادخواست تغییر جنسیت میدهند، به دليل رفاهشان همگی در این مجتمع رسیدگی میشود». عباس پوریانی گفته بود: «در واقع رسیدگی به این نوع دادخواستها در مجتمعهای مختلف و پراکنده بود که ما یک مجتمع ایجاد کردیم تا پراکنده نباشد و همه یک جا بروند و در این مجتمع به صورت تخصصی به آن رسیدگی شود».
نمیتوانند دوجنسیتی ها را منزوی کنند
سامان ارسطو حالا چندین سال است که عمل تغییر جنسیتش را انجام داده و ازدواج کرده است. شریک زندگی اش، او را درک می کند و حالا بعد از سال های زندگی آرامتری را میگذراند اما هنوز خاطرات تلخش را به یاد دارد. روزهایی که او را بیمار روانی تشخیص دادند و به بیمارستان روزبه بردند و در اندک زمان کوتاهی چهار بار به او شوک الکتریکی وارد كردند.
او بعد از شوک الکتریکی تا ماهها دچار فراموشی شد.او درباره آن روزها می گوید:« مثلا می دانستم این لیوان آب است اما نمیتوانستم آن را بگویم» یا وقت هایی که پزشک ها یا روانپزشک های ناآشنا به هویت جنسيتی، او را مجبور به طی دوره های سخت دارودرمانی می کردند که البته او خودش از این کار جلوگیری می کرد. او در صحبت هایش در گفت وگو با ایسنا گفته که میخواستند من را منزوی کنند و نتوانستند.
نظر کاربران
من که تا حالا با اینجور افراد روبرو نشدم ولی حس میکنم حرف زدن باهاشون خیلی سخت باشه
حکایت عجیبیه زندگیه این عزیزان تو ایران..
ما تو ایران همجنسباز ندارییییم!....
بنظر بنده باید هر کسی که تجربه دارد.در هر زمینه ای در ان مورد .اظهار نظر بفرمایید.بیمار باید از دردش بگوید ودرمانگر از نوع درمانش.هیچ وقت یک.تعمیرکار ماشین نمیتونه ازدرمان یک نفر.نظر بدهد باید تجربه داشته باشد.وقتی بفهمیم که یک ترنس.بخاطر جامعه سنتی دست بخودکشی.میزنه عمق فاجعه رو در میابیم.چقدر خوبه در هر زمینهای مطالعه واگاه باشیم .حرف زدن ونظر دادن بدون اگاه بودن در ان زمینه حذف کردن اصل مساله است وخرافات...در تمام دنیا ودر هر جامعه ای ما انسانهای ترانس داریم از امریکا گرفته تا عربستان منظورم از جامعه ازاد گرفته تا کشور بسته وواپسگرایی مثل عربستان در این زمینه..حال بفرمایید .ان کجا واین کجا.شما فکر کنید یک فردی با دو انگوشت اضافی بدنیا میاد(درایران وجود داره ومشاهده کردم)ایا با دیدن اون یک ان تعجب خواهید کرد .یانه ؟پس ترنس هم همین طوره.مخلوخی از خلقت است.وکم کم باید جوامع دینی وبسته از ان اگاه باشند.وحمایت کنند.نه این که یک ترانسی از وجود ترس ومثلا ابروریزی دست بخودکشی بزنه.باید انجمنهایی باشه ازاین قشر حمایت کامل انجام بده وحتی اگه مردی نخاهد بهر دلیلی تغییر جنسیت بده بتونه باهم جنس خودش هم دوست باشه وزندگی بکنه.وهیچ مشکلی نه برای جامعه است نه.برای گرایشهای دیگر
کسی که سنی ازش گذشته وپدر بزرگ شده.ودیگه نمیتونه حتی بفکر تغییر جنسیت باشه.اون باید تو این جامعه چکار بکنه.این افراد زیادند ودارند بخاط نداشتن یک زوج همدرد.زندگی براشون زجر اوره....