مهدي ارجمند روزنامه جوان نوشت: خدابيامرز بابابزرگ يك انگشتر عقيق سرخ يمني داشت كه هيچ وقت حاضر نبود آن را با چيزي عوض كند. هيچ وقت هم آن را از خودش دور نميكرد و هميشه از آن به نحو شايستهاي محافظت ميكرد. وقتي هم كه از او درباره علاقهاش به اين انگشتر و اهميت آن ميپرسيديم ميگفت: «سوغات مشهد است. اين انگشتر را با هيچ چيز عوض نميكنم.»
مهدي ارجمند روزنامه جوان نوشت: خدابيامرز بابابزرگ يك انگشتر عقيق سرخ يمني داشت كه هيچ وقت حاضر نبود آن را با چيزي عوض كند. هيچ وقت هم آن را از خودش دور نميكرد و هميشه از آن به نحو شايستهاي محافظت ميكرد. وقتي هم كه از او درباره علاقهاش به اين انگشتر و اهميت آن ميپرسيديم ميگفت: «سوغات مشهد است. اين انگشتر را با هيچ چيز عوض نميكنم.»
بابابزرگ اين قدر آن انگشتر را دوست داشت كه حتي حاضر نبود آن را يك ساعت به كسي امانت بدهد. هميشه ميگفت: «اين انگشتر متبرك است. سوغات مشهد و يادگار امام هشتم(ع) است. هيچ وقت از من نخواهيد آن را به كسي بدهم. هر وقت دستم از دنيا كوتاه شد ميرسد به يكي از شماها، اما الان نه.»
آن خدابيامرز از مال دنيا اين انگشتر را از همه بيشتر دوست داشت و البته كفني كه آن هم سوغاتي بود كه از مكه براي خودش آورده بود. توي كمدش زير بقچه لباسها مخفي كرده بود. بعضي وقتها آن را برميداشت. چند دقيقهاي به آن نگاه ميكرد، به فكر فروميرفت و دوباره آن را سر جايش ميگذاشت.
در همان سنين كودكي از سر كنجكاوي رفتار بابابزرگ را زير نظر داشتم. وقتي سوغاتي مكه را از كمدش درميآورد با كنجكاوي، نوشته روي آن را ميخواندم كه با خطي آبي رنگ روي آن نوشته بود «خلعت آخرت» و با خطوطي قرمز رنگ نيز روي آن ادعيه و آيات قرآن نوشته شده بود.
بابابزرگ وقتي فوت كرد، سوغات مكهاش را با خودش برد، اما انگشتر عقيق او كه سوغات مشهد بود ماند براي يكي از بازماندگان و الان هم دست يكي از عموهاست كه عين چشمهايش از آن نگهداري ميكند و هر وقت درباره اين انگشتر صحبت ميشود با بغضي در گلو ميگويد: «يادگار خدابيامرز آقاجان است. سوغات مشهد.»
من خيلي وقتها در متن همين رابطه پدر و پسري به رابطه خودم با خدا هم نگريستهام. در واقع اين رابطه پدر و پسري پنجرهاي شده كه به واسطه آن بتوانم رابطه با خالق و مخلوق را هم بهتر ببينم. آنها كه مخالف بچهدار شدن هستند يا نه آن را زحمتي بيش نمييابند كه جز رنج چيزي ندارد اين را هم در نظر بگيرند كه وقتي شما بچهدار ميشويد اتفاقاتي براي شما ميافتد كه اگر بچهدار نميشديد هرگز نميتوانستيد آن رخدادها را در زندگي تجربه كنيد و يكي از اين رخدادها مشابهتهايي است كه در رابطه ميان پدر و فرزندي يا مادر و فرزندي با رابطه خالق و مخلوق وجود دارد و شما در پرتو آن مشابهتها ميتوانيد خطاهاي ذهنيتان را با شفافيت بيشتري ببينيد.
سوغاتي چيني در بازارهاي ايران
اين روزها اما اوضاع سوغاتي دادن و سوغاتي آوردن با چند دهه پيش به كلي تغيير كرده است، به لطف توليدكنندگان چشمبادامي كشور دوست و همسايه چين، اين روزها حتي در شهرهايي مانند مشهد كه بايد شاهد سوغاتيهايي مثل انگشتر، تسبيح، سجاده و... باشيم كه محصول سرانگشتان هنرمندان اين مرز و بوم است متأسفانه سجادههايي توليد میشود و به فروش ميرسد كه ساخت تركيه سکولار است يا تسبيحهايي كه از چين کمونیستی وارد ميشود و برخي ديگر كالاها كه از كشورهايي مانند هندوستان به مشهد ميآيد يا از طريق مرز پاكستان به صورت قاچاق وارد ميشود. اين همه در حالي است كه زرشك، زعفران، نبات و... كه سوغات اصلي شهرهاي مذهبي مانند مشهد است نيز اين روزها حال و روز خوشي ندارد و در بازارهاي مشهد با زعفران و زرشك تقلبي و نباتهاي نامرغوب روبهرو هستيم.
روي سخن در اين جا با چهار گروه از مردم است، نخست افرادي كه بدون در نظر گرفتن منافع ملي و اقتصادي كشور اين محصولات بيكيفيت را وارد ميكنند، دوم مسئولاني كه عزم جدي براي مقابله با ورود اين كالاي بيكيفيت چيني را ندارند، سوم بازاريها و صاحبان فروشگاههايي كه اين كالاهاي بيكيفيت را ميفروشند و چهارم كه از همه مهمتر است مردمي كه اين كالاها را خريداري ميكنند و آنها را به عنوان سوغات از شهرهاي زيارتي با خودشان ميآورند. در حقيقت مردم در سفر به شهرهاي مختلف، با توجه به وجود صنايع دستي زيبا و هنرهاي اصيل كه محصول سرپنجههاي هنرمندانه هنرمندان اين سرزمين است ميتوانند با خريد صنايع دستي و هنرهاي سنتي هم به توليد و اشتغال در كشور كمك كرده و هم از اين جنس كالاها كه توليد داخل است و نشاندهنده فرهنگ اصيل مردممان است به عنوان سوغات استفاده كنند. ايران كشوري است كه مهد هنر است و در هر استاني تا دلتان بخواهد انواع هنرهاي سنتي و صنايع دستي زيبا به چشم ميخورد. هنرهاي سنتي كه در زيبايي نمونه ندارند و مقايسه آنها با كالاهاي بيكيفيت چيني، در واقع قياس معالفارق است.
به هر استاني كه سفر كنيم اين صنايع دستي زيبا و هنرهاي اصيل به چشم ميخورد و نيازي نيست براي خريد سوغاتي، كالاهاي بيكيفيت چيني را انتخاب كنيم. كالاهايي كه شايد فقط ارزان است و هيچ ويژگي خاص ديگري ندارد. حال اينكه صنايع دستي و هنرهاي سنتي ايراني و ديگر كالاهايي كه در هر شهر به عنوان سوغاتي توليد ميشود يا وجود دارد داراي ارزشهاي فرهنگي است. در اين ميان حتي در استانهايي كه سوغاتيهاي آنجا مواد غذايي آن استان است مانند استانهاي جنوبي كه ماهي سوغات آنهاست يا خراسان كه نبات و زعفران سوغات آن است يا استانهايي كه شيريني، حلوا، آجيل، روغن حيواني و... سوغات آن استان است جاي تأسف است كه محصولات چيني جاي اين سوغاتيها را گرفته است. در واقع اين مردم و مسافران هستند كه بايد بيش از هر گروه ديگري به اين موضوع توجه داشته باشند و در انتخاب و خريد سوغاتي تنها به قيمت يك كالا توجه نكنند بلكه، زيبايي و اصالت كالا را نيز مورد توجه قرار دهند. كالاهايي كه ريشه در فرهنگ اصيل ايراني - اسلامي ما دارد. ضمن اينكه با خريد اين محصولات ميتوان به اشتغالزايي در كشور نيز كمك كرد.
عروسك آوازهخوان، سوغاتي مشهد
همين چند وقت پيش بود كه يكي از بستگان ما بعد از سفر به مشهد و بازگشت به تهران براي يكي از بستگان، عروسك آوازهخوان به عنوان سوغات آورده بود و توجيهاش هم اين بود كه به تازگي صاحب فرزند شدهاند و اين سوغاتي خوبي است. حال اينكه سوغات مشهد، انگشتر، مهر، تسبيح، سجاده، زرشك، زعفران، نبات و... است. يكي از همكاران نيز تعريف ميكرد يكي از بستگان آنها كه به اصفهان سفر كرده برايشان يك پيراهن سوغات آورده كه پارچهاش چيني است. در حالي كه اصفهان مهد صنايع دستي است و ميتوان از صنايع دستي زيباي اين شهر به عنوان سوغات استفاده كرد. به گفته كارشناسان، سوغات هر شهر، نمادي از آن شهر است و باورها و آيينهاي تاريخي مناطق مختلف ايران را يادآوري ميكند. در حال حاضر هر يك از استانها و شهرهاي كشورمان به داشتن صنايع دستي خاصي معروف هستند و از اينرو سوغات آنها هم از همين صنايع است، كه از جمله ميتوان به صنايع چوبي نظير منبتكاري، كندهكاري و مُشبككاري استانهاي اصفهان، قم، چهارمحال و بختياري، كردستان، اردبيل و لرستان اشاره كرد. با اين حال گاه شاهد وجود كالاهايي در شهرهاي مختلف به عنوان سوغات آن شهر هستيم كه هيچ سنخيتي با سبك
زندگي ايراني- اسلامي ما ندارد و متناسب با فرهنگ ما نيست.
به عنوان مثال در شهري مانند مشهد «سجادههاي تركيهاي» و «جانمازهاي چيني»، تسبيحهايي از جنس پلاستيك و چيني، عطرهاي فرانسوي، نقرهجات ترك، ادويههاي هندي و اسباببازيهاي مروج فرهنگ غربي چه سنخيتي با فرهنگ ايراني- اسلامي ما دارد؟ اين همه در حالي است كه به گفته كارشناسان، در مشهد سالانه 500 ميليارد تومان گردش سوغات زيارتي است، غافل از اينكه خيلي از اين سوغات ممكن است به دست هموطنان يا حتي افراد مسلمان توليد نشده باشد، لذا رو آوردن به صنايع دستي داخلي موجب عدم خروج ارز از كشور نيز خواهد شد. حتي بهمن نامورمطلق معاون صنايع دستي و هنرهاي سنتي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نيز چندي پيش با انتقاد از ورود كالاهاي چيني به كشور و استفاده از اين كالاها به عنوان سوغات با اشاره به اينكه در حوزه فرش و گليم، كاري كه به دست يك انسان مؤمن و مسلمان و با وضو توليد شده باشد با فرش و گليم ماشيني تفاوت زيادي دارد گفته است: «استفاده مردم از صنايع دستي باعث رو آوردن به مصرف صنايع دستي و در نتيجه توليد بيشتر و صادرات آن خواهد شد.»
او در جايي ديگر نيز گفته است: «شهر مشهد به تنهايي بيش از 500 ميليارد تومان در سال گردش مالي سوغات زيارتي دارد و با احتساب باقي مكانهاي مذهبي در ايران و عراق بيش از هزار ميليارد تومان گردش داريم كه انشاءالله به زودي زينبيه سوريه را هم به اينها اضافه ميكنيم كه مجموع آنها بازار بسيار بزرگي است ولي اكنون تركيه، چين، هند و تايلند چشم طمع به اين بازار دارند.» اين صحبتهاي نامورمطلق مرا ياد صحبتها و گلايههاي يكي از كسبه مشهد مياندازد كه بيش از 50 سال سابقه فعاليت در بازارهاي مشهد دارد. او با انتقاد از ورود كالاهاي بيكيفيت چيني به كشور و عرضه اين كالاها به عنوان سوغات ميگويد: «در گذشته در همين مشهد دهها كارگاه توليد سجاده، تسبيح، انگشتر، جانماز، مهر و... بود كه هنرمندان و استادكاران اين كارگاهها با وضو فعاليت ميكردند چون اعتقاد داشتند سوغات مشهد متبرك است، اما اكنون بيشتر اين كارگاهها تعطيل شده يا صرفه اقتصادي ندارد.
» او ميافزايد: «اين روزها انواع سجادههاي ساخت چين در بازار وجود دارد و تسبيحهاي پلاستيكي و بيكيفيت كه گاه به دست افرادي توليد ميشود كه ممكن است حتي مسلمان هم نباشند، حال اينكه سوغاتي كه از مشهد برده ميشود متبرك است براي همين در گذشته هنرمندان براي توليد اين سوغاتيها اول وضو ميگرفتند و بعد در كارگاه حاضر ميشدند.»
معنویت سوغات رضوی رنگ نبازد
در اين باره وقتي با احمد ديناري رئيس اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مشهد صحبت ميكنم او نيز از ورود اين كالاها در مشهد انتقاد ميكند و ميگويد: «متأسفانه افراد سوءاستفاده ميكنند و كساني كه به فكر منافع اقتصادي خود هستند و ميخواهند يكشبه بار خودشان را ببندند كالاهاي بيكيفيت را وارد كشور ميكنند و اين كالاها به عنوان سوغات مورد استفاده قرار ميگيرد در حالي كه هيچ سنخيتي با فرهنگ ايراني- اسلامي ما ندارد و باعث تعطيلي كارگاههاي مختلف نيز ميشود.»
او با بيان اينكه در خراسان رضوي بيش از 80 رشته فعال صنايع دستي وجود دارد ميافزايد: «توجه مردم به هنرهاي دستي و صنايع دستي ميتواند به تقويت توليد كالاهاي باكيفيت ايراني و اشتغالزايي كمك كند، كالاهايي كه ميتواند به عنوان سوغات در اين استان مورد توجه قرار گيرد.» او با ابراز تأسف از روند رو به رشد ورود اجناس خارجي به مشهد، تأكيد ميكند: ضرورتي وجود ندارد كه از كشوري غيراسلامي به شهري كه پايتخت فرهنگي جهان اسلام در سال 2017 ميلادي شده است، كالاهاي فرهنگي- مذهبي مثل سجاده و تسبيح وارد شود. رئيس اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مشهد مقدس تصريح ميكند: «خوشبختانه بسياري از هنرها و صنايع دستي مشهد مانند «ظروف هركاره» كه فقط مخصوص مشهد است؛ هنوز جايگاه خود را در ميان زائران دارند.» وي با بيان اينكه گردشگري كه مقصد سفرش مشهد است، بايد از مبدأ، مراكز خريد سوغات مشهد را بشناسد بيان ميكند: «حجم خريد سوغات در مشهد به عنوان قطب زيارتي كشور حدود 200 ميليارد تومان در سال است و توجه به اين موضوع ميتواند اقتصاد اين شهر را دگرگون كند.»
او با بيان اينكه نبود بازار صنايع دستي يكي از ضعفهاي اقتصادي شهر مشهد است، ميافزايد: «فروش صنايع دستي از سوغات مهم اين سرزمين به شكلي پراكنده است كه در «طرح توسعه كمي و كيفي زيارت» استانداري خراسان رضوي، به موضوع ايجاد اين بازارها نيز تأكيد شده است.» وي يادآور ميشود: «اغلب مسافران مشهدالرضا(ع) از اقشار متوسط و كمدرآمد كشورند و از اينرو سوغات گرانقيمت، مناسب آنان نيست؛ مسافران و گردشگران اين شهر حتي در سفر 24 ساعته هم به نيت «تبرك» از مشهد خريد ميكنند و در حالي كه سالانه ميزبان بيش از 25 ميليون زائر و گردشگر در اين شهر هستيم، ايجاد يك برند سوغات و ايجاد بازار مجتمعهاي ويژه سوغات، اشتغالزا خواهد بود.»
ديناري، عرضه سوغات فرهنگي به زائران، ايجاد بازارهاي بزرگ سوغات و برگزاري جشنواره ملي فرهنگي سوغات را در هويتبخشي به سوغات كلانشهر مذهبي جهان، مؤثر ميداند و با اشاره به مزيت وجود بارگاه رضوي، تأكيد ميكند: «مشهد شهري خاص و نمونه در ميان شهرهاي زيارتي و سياحتي كشور است كه سالانه يك سوم گردشگران خارجي ايران را به خود جذب ميكند و وجود چنين مزيتهايي توجيه اقتصادي براي برگزاري جشنواره سوغات يا ايجاد مجتمعهاي تجاري ويژه سوغات در مشهد را دارد.» در خاتمه ذكر اين نكته ضروري است كه بايد با فرهنگسازي صحيح مردم را ترغيب به خريد صنايع دستي و سوغات زيارتي اصيل و توليد داخل كرد چراكه گرايش به خريد سوغات بيگانه به مرور موجب بيهويتي و رنگ باختن فلسفه معنوي و مذهبي سوغات زيارت ميشود و تأثير منفي خود را بر سبك خريد زائران ميگذارد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
تمام ابزار نماز زن ومرد مسلمان محصول چین کمونیست است و چی محصول چین کمونیست نیست ؟ مسلمان باید استراحت کند وچین کمونیست در خدمت ایشان به تولید نیازهایشان بپردازد ! این یک اصل است وگرنه بالای یک واندی میلیارد مردم چین چگونه باید رندگی کنند ؟ این از رافت اسلامی مسلمانان است
بدون نام
همه را نخواندم، ولی همان اولش که نوشته «انگشتریاقوت سرخ (یمنی) سوغات(مشهد) کافی بود.
نظر کاربران
تمام ابزار نماز زن ومرد مسلمان محصول چین کمونیست است و چی محصول چین کمونیست نیست ؟ مسلمان باید استراحت کند وچین کمونیست در خدمت ایشان به تولید نیازهایشان بپردازد ! این یک اصل است وگرنه بالای یک واندی میلیارد مردم چین چگونه باید رندگی کنند ؟ این از رافت اسلامی مسلمانان است
همه را نخواندم، ولی همان اولش که نوشته «انگشتریاقوت سرخ (یمنی) سوغات(مشهد) کافی بود.