فیلمها برای اهالی رسانه در پردیس ملت در سیوششمین جشنواره فیلم فجر، با نمایش فیلمهایی، چون «امیر» «خجالت نکش» و «به وقت شام» کار خود را ادامه خواهد داد. در این میان، فیلم سینمایی «امیر» در نخستین سانس یعنی ساعت ١٤ روی پرده خواهد رفت.
روزنامه شهروند: فیلم ها برای اهالی رسانه در پردیس ملت در سیوششمین جشنواره فیلم فجر، با نمایش فیلمهایی چون «امیر» «خجالت نکش» و «به وقت شام» کار خود را ادامه خواهد داد. در این میان، فیلم سینمایی «امیر» در نخستین سانس یعنی ساعت ١٤ روی پرده خواهد رفت.
«امیر» آنطور که در معرفی آن آمده، داستان مرگ و البته زندگی است. مرگی که صرفا در سفر از این دنیای خاکی معنا نمیشود. آنطور که در معرفی این فیلم آمده، میلاد کیمرام، سحر دولتشاهی، هادی کاظمی، بهدخت ولیان، مصطفی قدیری، روشنک سهقلگی، وحید منافی، مهدی عاملهاشمی، مونا قاسمی، کسری محبوبی و آرتین گلچین در آن ایفای نقش میکنند. کارگردان و نویسنده این فیلم که یک درام اجتماعی است، برعهده «نیما اقلیما» است و تهیهکنندگی آن را سیدضیاء هاشمی برعهده داشته است.
نیما اقلیما نویسنده و کارگردان این فیلم که این روزها به دلیل حضور در جشنواره، روزهای شلوغی را سپری میکند. او در گفتوگویی کوتاه به سوالات ما پاسخ داده است. اقلیما علاوه بر نویسندگی در سینما، آهنگسازی برای فیلمهای مستند را نیز در کارنامه دارد، خودش درجایی گفته است: موسیقی همواره علاقه من بهعنوان یک هنر انتزاعی است و همیشه دغدغه موسیقی دارم اما بهعنوان آهنگساز تجربههای کوچکی دارم.
اقلیما درباره هزینههای «امیر» نیز گفته: حدود ۵۰۰میلیون تومان برای فیلم هزینه کردیم و حدود ۲۰۰میلیون تومان هم برای دستمزد بازیگران چهره پرداخت کردیم.
احتمالا نخستین سوال از شما بهعنوان نویسنده و کارگردان از سوی مخاطب این خواهد بود که چرا نام «امیر» را برای اثر خود انتخاب کردهاید و چرا نام دیگری روی این اثر نگذاشتهاید؟
انتخاب نام این اثر، بیشتر شبیه ادای دین است. ادای دین به آدمهایی که برای سینما در هر سطحی تلاش میکنند اما یادی از آنها در این مدیوم نمیماند. من دوستی داشتم که همین ویژگی را داشت، او به سینما علاقه زیادی داشت و برای آن هم تلاش کرد، به همین دلیل از نام او، «امیر»، برای این اثر استفاده کرد. شخصیت او جذابیتهای ویژهای داشت و همین جذابیت سبب شد ترجیح بدهم از نام آن برای فیلم استفاده کنم.
در معرفیای که از این فیلم منتشر شده، جملهای نظرم را جلب میکند که « یکی با کار، یکی با پول، یکی با زندگی، یکی هم با سیگار. همه خودشونو میکشن. فقط راههاشون فرق میکنه». این سوال با دیدن این جمله ذهن را به خود مشغول میکند که آیا «امیر» درباره مرگ است؟ میشود اینطور استنباط کرد؟
نه! به نظر من نباید اینطور استنباط شود. فیلم امیر یک درام اجتماعی است. اگر خیلی کلی و بدون لورفتن داستان بخواهم پاسخ این سوال را بدهم، باید جواب مثبت و منفی را با هم بدهم، چون هم میتوان گفت داستان، داستانِ مرگ است و هم نیست، چون برداشت ما از مرگ احتمالا متفاوت است و اگر ملاک مرگ همین چشمبستن از این دنیا باشد و از بینرفتن و پایان این زندگی، خیر چنین چیزی نیست. مرگ را میتوان طور دیگری هم دید. مثلا فردی که از اساس خودش و زندگی را فراموش کرده، آیا زنده است یا نه؟ این یک چالش است. خیلی از ما ممکن است اطراف خود افرادی را ببینیم که در اطرافمان وجود دارند، خیلی هم تلاش میکنند اما وقتی چشم از این دنیا فرو بست، اطرافیانش میگویند؛ طفلی زندگی نکرد، اصلا از زندگی هیچ چیز نفهمید. به نظر من فراموشکردن زندگی خودش یک نوع مرگ است.
هرکدام از ما اگر در جامعه پیرامونی خودمان بگردیم، آدمهایی را میبینیم که زندگی معمولی را فراموش کردهاند. در زندگی معمولی خیلی چیزها هست، شادی، مسئولیت در قبال دیگر شهروندان، سهیمشدن در درد دیگران و خیلی چیزها. مثلا در جامعه اتفاقاتی میافتد که اگر همه ما تلاش کنیم و به نوعی مسئولیت بپذیریم، تحملش برای همه و حلش سادهتر خواهد شد، اما این موضوعات فراموش شده است. پرداختن به ین موضوع و نگاه به بخشی از آنها داستان امیر را تشکیل میدهد.
در میان بازیگران این فیلم چهرههای آشنایی دیده میشوند، پروسه انتخاب بازیگران چطور بود؟ روند کار با این بازیگران و تیمی که انتخاب کردید، چطور بود؟
اول از همه باید بگویم، سینما امری فردی نیست. بنابراین در توفیق یک فیلم عوامل آن نقش مهمی دارند. خوشبختانه من این شانس را داشتم که عوامل خیلی خوبی را در این حضور داشتند. در میان بازیگران میلاد کیمرام، زحمت زیادی برای پروژه کشید، البته دیگر اعضای تیم بازیگری هم خوب کار کردند و جای تشکر دارد. در این میان حتما باید از هادی کاظمی نام ببرم که به نظر من از بازیگران بسیار باهوش است و با اینکه کمی دیر و بعد از سایر اعضا به این تیم اضافه شد، خیلی زود توانست به سایر اعضا برسد. او در جریان تمرینات قرار گرفت و با اینکه نقش سختی هم در پروژه داشت، به مرور زمان توانست با سایر اعضا، هماهنگ شود. نقش او را به این دلیل عرض کردم که نقشی حساس است. جدیت خاصی در آن وجود دارد و در مواقعی به طنز نزدیک میشود، بنابراین حساسیت خاصی هم داشت. آقای مهدی عاملهاشمی هم از بازیگران قدیمی استان خراسان هستند و به دلیل شناختم نسبت به تواناییهایشان ادای دینی به ایشان داشتم. به نظرم در سینما باید به ظرفیتهای شهرستان، توجه کنیم، چون ظرفیت زیادی در شهرستانهای مختلف داریم.
در معرفی فیلم، درباره تمرینات هم موضوعاتی طرح شده بود. حتی گفته شده ماهها قبل از شروع کار تمرینات آغاز شده است. درباره این موضوع هم کمی توضیح دهید .
تمرینات این کار حدودا ٩ماه قبل از شروع رسمی آغاز شد و دلیلش هم این بود که بازیها، با آنچه تا حالا بوده، متفاوت باشد. در این تمرینات فیلمهایی را هم تماشا کردیم و درباره نقشها بهطور کامل صحبت کردیم. به هرحال باید بپذیریم که بازی بازیگران در امتداد و گاهی به موازات هم تعریف میشود. ما مجبور بودیم تمرینات را خیلی جدی بگیریم تا محصول کار قابل قبول باشد. این را اهل سینما تأیید خواهد کرد که بازیگران در یک اثر نمایشی باید مثل یک ارکستر با هم هماهنگی داشته باشند تا صدایی که از ساز آنها شنیده میشود، صدایی موزون و هماهنگ باشد. در بازیگری هم همین است. این تمرینها کمک میکند تا هماهنگی در کار ایجاد شود و چون هرچه حسها و موقعیتهای نمایشی نزدیک به هم شود، محصول نهایی بهتر خواهد بود.
آقای سیدضیاء هاشمی، از نامآشنایان سینما هستند. حضور او در این پروژه چطور اتفاق افتاد؟ سیدضیاء هاشمی همانطور که گفتید، نامآشنایی دارند اما آشنایی نزدیک من با او، از طریق میلاد کیمرام اتفاق افتاد و تلاشهای میلاد و محبتی که او به من و پروژه داشت، باعث شد ایشان تهیهکنندگی کار را بپذیرند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر