روزنامه شرق: روحاني چه چيزهايي را گفت و چه چيزهايي را نگفت؟ سخنانش در گفتوگوي خبري سيما تا چه اندازه اقناعكننده بود؟ آيا توانست انتظارات مردم را برآورده كند؟ آيا درباره همه آن چيزهايي كه بايد، سخن گفت؟ فعالان سياسي به اين پرسشها پاسخ دادهاند.
غلامحسين کرباسچي، دبيرکل حزب کارگزاران سازندگي، در همين پيوند گفت: «اينکه رئيسجمهوري با مردم بهصورت مستقيم صحبت ميکند، کار خيلي خوبي است. در واقع بخشي از وظيفه مسئولان کشور اين است که گزارشي از عملکرد خود را به اطلاع مردم برسانند. هرچقدر متن گفتوگوها در اين برنامهها واقعيتر باشد، نتايج آن بهتر خواهد بود. آقاي روحاني سخنور خوبي هستند. صحبتهاي رسمي و چارچوبدار اگرچه براي برخي از مردم خوشايند است و آنها با اين نوع گفتار ارتباط خوبي برقرار ميکنند، اما به نسبت ايام انتخابات و گفتوگوهاي هيجاني آن زمان افراد کمتري تحت تأثير قرار ميگيرند.
وقتي صحبتها عادي و صحبت از اعداد و ارقام است، طبيعي است که نقدها به اين گفتار بيشتر ميشود و جاذبه کمتري براي خيلي از مردم دارد. البته مجري برنامه و طرف صحبت هم ميتواند در روند گفتوگو تأثيرگذار باشد اما آنچه مورد مطالبه مردم است، اين است که مسائل با شفافيت بيشتر بيان شود. در گفتوگوي تلويزيوني اخير رئيسجمهور بهتر بود که مسائل شفافتر بيان ميشد. از طرف ديگر گفتوگو در اتاق رئيسجمهور يا استوديوي صداوسيما و با بيان القاب رسمي نميتواند آن تأثير مورد انتظار را بر عامه مردم داشته باشد. رئيسجمهور بايد در صحنههاي واقعي زندگي مردم حضور داشته باشد و درباره اين مسائل واقعي با مردم حرف بزند. مثلا در حادثه کارگري اراک من نوشته بودم آقاي رئيسجمهور بايد به اراک سفر کرده و در آنجا به صورت واقعي با مردم صحبت کند.
اين رفتار بسيار تأثيرگذارتر است و ميتواند تا مدتها در خاطره مردم به جاي بماند. من فکر ميکنم در حوادث اخير رئيسجمهور بايد به زندان ميرفت و با زندانيهاي حوادث اخير که معترض مسائل معيشتي، فرهنگي يا سياسي بودند، صحبت ميکرد. در شرايطي که تبليغات جهاني حول محور مسائل حقوقبشري عليه ايران انجام ميشود، اين رفتار بسيار ماندگارتر ميشد. مثلا در تاريخ خيلي از مردم شاهعباس را با حضور ناگهاني او در ميان مردم به خاطر دارند يا امروزه فضاي رسانهاي و مجازي بهگونهاي است که نشان ميدهد سلايق مردم عوض شده است.
مردم به اخبار کپسولي که با زندگي واقعي آنها سروکار دارد، بيشتر رغبت نشان ميدهند تا گوشدادن يک برنامه يکساعته رسمي تلويزيوني. رئيسجمهور و مسئولان بايد بتوانند با استفاده فضاهاي مجازي مثل توييتر يا ديگر شبکههاي مجازي به سؤالات روزمره مردم شفاف پاسخ بدهند. مثلا در اين برنامه رئيسجمهور گفت ۹۸ درصد طلب سپردهگذاران مؤسسات مالي غيرمجاز به آنها پرداخت شده است. چقدر خوب بود که وزير اقتصاد يا رئيس بانک مرکزي يک بار در ميان تظاهراتکنندگان حاضر ميشدند و از اين جمعيت ميپرسيدند که شما چقدر در اين مؤسسه سپرده داريد يا دولت چقدر از طلبهاي شما را پرداخت کرده است. به غير از رئيسجمهور همه وزرا و مديران ردهبالا بايد در کنار مردم حضور داشته باشند و با آنها گفتوگو کنند. خاطرم است زماني که من در شهرداري تهران بودم بارها چنين کاري را انجام ميدادم. حتي برخي از مردم ميگفتند فلاني با دوچرخه به کارگاه يا فلان خيابان سرکشي کرده است؛ اگر چه من هميشه با ماشين رفتوآمد ميکردم ولي حضور در ميان و کنار مردم در لحظات واقعي، سرمايه اجتماعي ارزشمندي براي مديران است که با تبليغات رسمي نميتوانند به آن دست يابند».
نيازي به مجري نيست
عباس عبدي هم با اشاره به اينكه من تلويزيون نگاه نميکنم و متن صحبتها را در رسانهها ميخوانم، به «شرق» گفت: «در اين گفتوگو هم مطابق انتظار نکات مثبت قطعا وجود داشت. همچنين ايشان سعي کردند به جامعه آرامش بدهند و اين موارد در جاي خودش مثبت بود. در مورد شکل گفتوگو بايد بگويم بهطور کلي معتقدم هر مسئولي يا بايد جلو يک يا چند روزنامهنگار مستقل و قابلاعتماد و توانا حرف بزند ولي اگر اين شيوه را نميخواهد، بهتر است به تلويزيون برود و يکطرفه حرف بزند. بنده اين نوع اخير را نسبت به گفتوگوي دونفره صوري ترجيح ميدهم. خودشان ميتوانند مسائل را ريز کنند و بگويند اين مسائل وجود دارد، اين نکات هم مطرح است و اين هم پاسخهاي و برنامه من است. اصلا نياز نيست کسي از او سؤال کند؛ چراکه همه ميدانند اين سؤالات چندان جدي نيست و بنابراين اين مصاحبهها بيشتر مصنوعي ميشود. بنابراين ترجيح من اين است که رئيسجمهور يا هر مسئول ديگري بهطور مستقيم در تلويزيون در مقابل مردم قرار گيرد و يکطرفه با مردم حرف بزند.
هيچ نيازي هم به پرسش و پاسخ نيست چراکه سؤالات مردم معلوم است و اگر او به سؤالات بيربط ديگري پاسخ دهد، مردم از گفتوگوي مزبور رضايت نخواهند داشت و اگر هم به سؤالات درست جواب دهد، مردم هم متوجه ميشوند که او سؤالات مردم را فهميده است و ميداند که نکته ابهام کجاست. حالا يا او ميتواند رفع ابهام کند يا نميتواند. بنابراين فکر ميکنم بايد از اين فضاي گفتوگوي دونفره خارج شد. اما در کل گمان نميکنم آقاي روحاني قادر باشد بخش اعظم سؤالات مقدر جامعه و مردم را پاسخ دهد. بخشي از اين ناتواني ناشي از ضعف دولت است و بخشي از آن هم ناشي از وضعيت عمومي مملکت است؛ چراکه اساسا او در مقامي نيست که به بعضي از سؤالات جواب دهد. بنابراين اين نوع سؤال و جوابها کمکي بنيادي در رفع ابهامها نميکند بلکه در بهترين حالت اين گفتوگوها ابهام جديدي بهوجود نميآورد».
حسين انصاريراد، فعال سياسي اصلاحطلب، نیز به «شرق» گفت: «گفتوگوي مسئولاني که با رأي مردم مسئوليت دريافت ميکنند، بايد صميمي، صريح، شفاف و بيپرده باشد و آنچه تحويل ميگيرند و آنچه انجام ميدهند، بيپرده و مرتب به مردم بگويند و درباره وعدههايي که ميدهند و مشکلاتي که وجود دارد و انجام دادهاند يا نتوانستهاند، ابهامي باقي نگذارند و مردم را با توضيحات کافي روشن کنند؛ اما حقيقت اين است كه آنچه دولت يازدهم و دوازدهم تحويل گرفته، محصول مشکلات و سوءمديريتهاي گذشته و بهویژه هشت سال مديريت آقاي احمدينژاد است که درباره طرح تحول اقتصادي برخلاف نظر کارشناسان ميگفت کاري خواهم کرد که بعد از من هيچکس نتواند آن را تغيير دهد. درعينحال، آقاي روحاني ميتوانست با استفاده از گروهي از دانشمندان علوم اقتصادي و اجتماعي، وضعيت کشور را با شفافيت کامل براي مردم بازگو کند و هيچ نقطه ابهامي نگذارد. كشور مشکلاتي ريشهدار دارد؛ تبعيضهاي کمرشکني وجود دارد و مجلس و دولت در چارچوب اين تبعيضها تشکيل ميشوند.
نتوانست به دغدغههاي مردم پاسخ دهد
عبدالله ناصري، فعال سياسي اصلاحطلب، هم ديروز به «شرق» گفت: «رئيسجمهور در گفتوگوي زنده خود نتوانست به دغدغههاي جدي مردم پاسخ دهد. اين اولين حضور او بعد از ناآراميهاي اخير در تلويزيون بود؛ شايد من اگر جاي او بودم، سعي ميکردم ريشهيابي اعتراضات اخير را که به نوعي از سوی همه به رسميت شناخته شد، مدخل بحث خود قرار دهم. اگرچه اين پذيرش نارساييهايي هم داشت؛ اما بهترين مدخل براي ورود به بحث بود. بسياري از مسائلي که مردم دنبال ميکردند، میشد به اين صورت مطرح کرد. يا موضع اخير وزير دفاع را که در آن گفته شد نيروهاي مسلح بايد از فعاليت اقتصادي کنار بکشند؛ اين خبر بسيار خوبي براي جامعه است. حتما بايد آقاي روحاني از اين موارد حرف ميزد. اگر اين خبر جدي باشد، بازگوکردن ابعاد آن از سوی رئيسجمهور که وزير کابينه خودش آن را خبري کرده بود، بسيار تأثيرگذار ميبود. از طرفي ديگر، بايد ابعاد اعتراضات اخير گفته ميشد.
اين اعتراضات بهجز اينکه به مسائل معيشتي برميگشت، مطالبهگري در حوزه سياسي، اجتماعي و فرهنگي هم بود؛ اما در گفتوگوي ديشب مغفول واقع شد. مثلا گروههاي هنري در برخي از استانها بلاتکليف هستند. از زمان جنگ تا امروز اين وزارت ارشاد بود که آييننامهها و مجوزها را صادر ميکرد؛ اما در شرايط حاضر، امامجمعه فلان استان به قانون بيتوجهي کرده و مانع تحقق خواست مردم ميشود. اينها مواردي بود که بايد روحاني در گفتوگوي خودماني با مردم مطرح ميکرد. اگرچه پرسشگر نیز در جهتدادن به مصاحبه خيلي مهم است؛ اما رئيسجمهور ميتوانست با هوشمندي خود، مسير بحث را به نفع خود تغيير دهد. بهتازگی وزير کشور که در اوايل انتخاب او انتقادهاي زيادي به عملکردش وارد بود و گفته ميشد بين امر توسعه سياسي، شعار انتخاباتي رئيسجمهور و انتخاب وزير اصولگراي غيرمعتقد به توسعه سياسي، همخواني وجود ندارد؛ اما شوراي گفتوگوي احزاب مطرح شده است. اميد ميرفت در اين برنامه صداوسيما، بيشتر درباره ابعاد اين طرح با مردم و معتقدان به امر توسعه سياسي گفتوگو ميشد. تأثير گفتوگوهاي کلي، فرمايشي و خطابهاي روي مردم خوب نيست. اگرچه نوع گفتوگوها نسبت به قبل
بهتر شده بود. شايد اگر بهجاي يک مجري رسمي، فعال يا کنشگر سياسي بيرودربايستي با رئيسجهمور گفتوگو ميکرد، اين بحثها اثرگذارتر ميبود».
هنوز نفهميدهايم سرنوشت برجام چه شد
احمد کريمياصفهاني، دبيرکل جامعه اسلامي اصناف، نیز به «شرق» گفت: «مردم در عمل احساس نميکنند که مسائل گفتهشده با عمل مسئولان مطابقت دارد. مثلا برجام يکي از همين موارد است؛ ما هنوز نفهميدهايم که سرنوشت برجام با بدعهدي آمريكا به کجا رسيده است. بايد مسئولان اين موارد را با مردم در ميان بگذارند. بدون تکيه بر مردم، اين مسائل حل نميشود. در روزهاي اخير بار ديگر شاهد هستيم اروپا در کنار شريک هميشگي خود يعني آمريكا قرار گرفته است و معلوم نيست بايد تا چه زمانی منتظر نتايج برجام بمانيم. اشتغال براي امروز جامعه بسيار پراهميت است. بخشي از اين اغتشاشات ريشه در همين مسئله داشت. ما اگر به حل مشکلات مردم و اصلاح امور اعتقاد داشته باشيم، بايد گفته و عمل ما مطابق هم باشد. دولت بايد زمينه را براي واگذاري بنگاههاي خود به بخش خصوصي واقعي -نه خصولتيها و شبهدولتيها- فراهم کند. يا اينکه دولت بارها درباره اصلاح نظام بانکي و ارزي (تکنرخيشدن ارز) گفته است؛ اما هنوز خروجي چنداني نداشته است. در گفتوگوي ديشب رئيسجمهور هم به اين ابهامات پاسخي داده نشد. زماني اين گفتوگوها ميتوانند اثرگذار باشند که حرف و عمل مطابق هم باشد.
واكنشها در فضاي مجازي براي حل مشكل ريزگردها، كلانتري را عزل كنيد
آيتالله عباس کعبي، نماينده خوزستان در مجلس خبرگان رهبري، نیز در رشته تویيتي نوشت: آقاي رئيسجمهور اگر ميخواهد مشکل ريزگردهاي خوزستان را حل کند، در اقدام اول بهتر است آقاي کلانتري را عزل کند. فردي که ايشان براي حل مشکل ريزگردها به استان خوزستان فرستادهاند، خود يکي از عوامل مشکل است. ايشان به نمايندگان استان در مجلس شوراي اسلامي گفته بود شما آب زياد داريد. جالب است که همين آقاي کلانتري به استان خوزستان آمده و در اولين موضعگيري، عامل خارجي را عمده عامل بحران ريزگردها دانسته و سياستهاي غلط انتقال آب رودخانههاي استان خوزستان و اقدامات غلط و بيتدبيريها را ناديده گرفته است. اين در حالي است که خود ايشان پيش از اين گفته بود «منشأ ريزگردهاي پاييزه و زمستانهاي که در کشور داريم، عمدتا داخلي است». فردي که تا اين حد دچار تناقضگويي است و نظر غيرکارشناسي ميدهد، صلاحيت مديريت سازمان مهم محيط زيست را ندارد».
عليرضا رحيمي، نماينده مردم تهران و عضو فراکسيون اميد در واکنش به برنامه تلويزيوني رئيسجمهور در کانال تلگرامي خود نوشت: مصاحبه رئيسجمهور گرچه تاحدي در فرم و فريم متفاوت بود اما در محتواي مطالب حرف جديدش هوشمندي دکتر روحاني بود. زماني چنين گفتوگوهايي را ميشود پربار ارزيابي کرد که اقلا بر دو ميليون بيننده و ٥٠ نماينده مجلس تأثير مستقيم داشته باشد. گويا قرار بر اين بوده است که گفتوگو اصلا وارد مقوله سياسي اعم از داخلي و خارجي نشود و زاويه توييتر و فيلتر هم تعريضي کنايي بود و نه سؤالي اصلي. پرداختن به وضعيت نرخ ارز و هواي خوزستان و تاحدي حادثه سانچي موضوعات روز بودند که در سؤالها به چشم ميآمد. اميدواريم تيم رسانهاي دولت و نيز سيماي ملي هر دو در عمل، درستي رويکرد و واقعنگري بيشتري نسبت به ظرفيت و تأثير چنين گفتوگوهايي از خود نشان دهند».
بايد ميگفت مؤسسات مالي چگونه شكل گرفتند
حسامالدين آشنا رئيس مرکز بررسيهاي استراتژيک رياست جمهوري نيز در دو توييتی بلافاصله پس از پايان گفتوگو نوشت: «سلام؛ اگرچه در اثر کوتاهشدن زمان گفتوگو بسياري از سؤالات مجال طرح نيافت ولي بر خود لازم ميدانم ضمن تشکر از کساني که اين مسير را براي انتقال پيام خود به رياستجمهوري انتخاب کردند عرض کنم کليات سؤالات به اطلاع ايشان رسيده است و جدول تفصيلي هم به اطلاع ايشان و همگان خواهد رسيد. تلاش ميشود که رياستجمهور - نه فقط روحاني - وارد سطح جديدي از قرارگرفتن در قاب تلويزيون شود. مصاحبه خبرنگار ميخواهد نه فقط مجري! اگر برنامه زنده است بايد تعامليتر باشد. نزديکشدن به استانداردهاي گفتوگويي و استفاده از فناوريهاي تعاملي در برنامههاي آتي دنبال خواهد شد». گفتي است که آشنا کمي بعد از مصاحبه حسن روحاني يک نظرسنجي تويیتري نيز براي بررسي عملکرد رئيسجمهور انجام داد که تا ساعت پاياني آن حدود هفتهزار و ٥٠٠ نفر عضو توييتر در آن شرکت کردند. در اين نظرسنجي بيش از ۸۰ درصد «پاسخهاي» رئيسجمهور را «ضعيف» ارزيابي کردند.
آذر منصوري، قائم مقام دبيرکل حزب اتحاد ملت هم به ايسنا گفت: «مهمترين نقد در ارتباط با آخرين گفتوگوي تلويزيوني رئيسجمهور به اين است که فضايي ايجاد شد که انگار قرار است در اين گفتوگوي يکساعته آقاي روحاني به همه مشکلات اشاره کنند و راهحل همه ضعفها را بيان کنند. مسائل سياسي و اقتصادي مهمي در سخنراني ديشب رئيسجمهور مطرح شد، از جمله آنکه به موضوع مؤسسات مالي و اعتباري اشاره شد. ايشان بايد در اين سخنراني براي مردم تشريح ميکردند که چگونه اين مؤسسات شکل گرفتند؟ چگونه بدهکار شدند؟ و چگونه هزينههاي گزافي را براي دولت فعلي به جاي گذاشتند. اين در حالي است که پرداخت بدهي مؤسسات اصلا بر عهده دولت نبوده است و تنها در راستاي تأمين منافع مؤسسات شکل گرفته است».
چرا درباره ناآراميها چيزي نگفت؟
غلامرضا ظريفيان گفته است: «معقدم گفتوگوي ديشب بد نبود اما کمتر از انتظار مردم و افکار عمومي بود. باز هم تأکيد ميکنم رئيسجمهور بايد فاصله را با مردم کم کند و در هر گفتوگو به مسائل به صورت جداگانه بپردازد و در کنار پرداختن به مسائل صراحت را نيز در نظر داشته باشد. او ادامه داد: نرخ ارز، مشکلات مناطق زلزلهزده، مسائل اقتصادي از مشکلات مردم بود که بايد در آنان بسياري از مسائل ديگر نيز بيان ميشد اما آن چيزي که در اين ميان مهم است اين بود که رئيسجمهور بايد مقداري صريحتر و روشنتر با مردم صحبت کند. از طرفي هم بايد ابعاد پرسشهايي که مطرح شد، گستردگي بيشتري پيدا ميکرد و رئيسجمهور هم بايد با زمان بيشتري به اين سؤالات پاسخ ميداد. حادثهاي در کشور رخ داده و بخشي از جامعه اعتراضاتي داشتند که اگر بخش راديکال نامناسب و هنجارشکن آن را در نظر نگيريم، پاسخ به اين امر بخشي از نياز جامعه و افکار عمومي است. نکته ديگر ارائه راهکارهايي براي حل مسئله اشتغال بود. مردم انتظار دارند که در رابطه با اين موضوع پاسخ درست بشنوند. مثلا در بحث بودجه که مردم هم بسيار حساس شدهاند، رئيسجمهور بايد به دور از نگاه پوپوليستي و
بهصورت واقعبينانه و بهطور صريح درباره اين موضوع توضيح ميدادند. جامعه مايل است بهصورت شفاف مسئلههاي خودش را از زبان مسئولان بشنود و پاسخ بگيرد».
حجتالاسلام محسن غرويان هم گفت: «مردم توقع بيشتري از سخنان رئيسجمهور داشتند، آنان منتظر بودند به برخي از مسائل عيني جامعه و به پرسشهايي که در ذهنشان بود، پاسخ داده شود. حتي طرفداران ايشان هم اينگونه اظهار ميکردند که ضمن حمايت از انديشههاي آقاي روحاني، سطح مصاحبه و سخنراني بسيار پايين بود. بايد در سخنراني شب گذشته مشخص ميشد ناآراميهاي اخير منشأ داخلي يا خارجي داشت و آيا کشورهاي منطقه در اين امر دخالت داشتند يا خير؟ اين ناآراميها ابتدا توسط چه کساني و از کدام شهر آغاز شد و بعد در دست جريانهاي ديگر افتاد؟ ما و مردم توقع داريم که آقاي روحاني توضيح و تشريح کنند». رضا اکرمي، عضو جامعه روحانيت مبارز هم گفته است: «سخنراني روحاني خوب بود اما مشکل امروز جامعه و کاهش واردات و قاچاق مورد توجه قرار نگرفت. روحاني بايد با سران قواي ديگر بنشيند و براي ايجاد رونق اقتصادي و اشتغال تصميم بگيرند و بعد مردم را به کمک بطلبند».
سؤالات پيشپاافتاده
محمد هاشمي اما انتقادش بيشتر به نحوه سؤالات بود تا پاسخها. او به انتخاب گفته است: «بيشتر اين سؤالات سطحي و پيشپاافتاده و بعضا غيرمعقول بود که هيچ ارتباطي هم به رئيسجمهور و وظايف او نداشت. بهطور مثال اينکه چرا شما با ماشين ضدگلوله از مناطق زلزلهزده بازديد کرديد؟ مگر رئيسجمهور مسئول حفاظت از خودش است؟
رئيسجمهور تيم حفاظت دارد که با دستورالعمل مشخصي عمل ميکنند و ترکيب محافظان نيز معلوم است. اشکال اساسي در سؤالاتي بود که در اختيار مجري گذاشته شده بود. اين سؤالات مربوط به صداوسيما و منتقدان رئيسجمهور بود و تنها ميخواستند از رئيسجمهور قول بگيرند و او را اذيت کنند. طرح مسائل سطحي و جزئي در اين برنامه باعث شد تا به طور مثال نه گزارش چهارماهه رئيسجمهور به ملت را شاهد باشيم و نه سخنرانياي بود که رئيسجمهور در آن حق انتخاب داشته باشد. طراحان سؤالهاي گفتوگوي رئيسجمهور بسيار ناشيانه عمل کردند و با اين کار خود هم وقت ملت را گرفتند، هم وقت رئيسجمهور را. البته در نهايت اين موضوع به ضرر خود جرياني است که صحنه را اينگونه صحنهآرايي و اجرا کرد». اما عزتالله ضرغامي برخلاف محمد هاشمي در كانال تلگرامياش نوشته است: «سخنان «تکراري»! کليشهاي و غيرمتفاوت رئيسجمهور باعث شد تا همه قضاوتها به سمت مجري برود و اين خوب نيست! پيشنهاد ميکنم آقاي روحاني به خاطر استفاده از کلمه «قوطي» براي سرپناه ميليونها نفر از مردم عزيزمان از آنان عذرخواهي کند. درست است که خانه آنان در مقابل خانههاي دولتمردان، حکم قوطي را دارد؛
ولي روضه مکشوف هم خوب نيست!».
شبكههاي سرنگونیطلب را در خماري گذاشت
حميدرضا جلاييپور هم در كانال تلگرامياش نوشته است: «به نظر من در مجموع روحاني در شبکه يک صداوسيما در ساعت ۹ شب دوم بهمن ٩٦ خوب صحبت کرد. مثل رئيسجمهور يک کشور باثبات. دنبال تحريک مخاطب نبود؛ همچنين دنبال تحريک منتقدان درونحاکميتياش نبود. ثبات کشور براي او ارزش پايهاي است. حق اعتراض مردم را پذيرفت. راجع به ارز به مردم نشانه خوبي داد. گفت درآمد ارزي ما از مخارج ما بيشتر است. حرفهاي او درباره زلزله، بافت فرسوده و ماشينهاي فرسوده و مؤسسههاي ورشکسته اعتباري واقعي و غيرتبليغاتي بود. امشب صحبتهاي او شبکههاي سرنگونیطلب را در خماري گذاشت». غلامعلي دهقان، عضو حزب اعتدال و توسعه، هم به ايلنا گفت: با توجه به تجربه پنج دهه روحاني از پيش از انقلاب تا به امروز، روحاني توانست با آرامش به دغدغههاي مردم بهويژه پس از روزهاي شورش ديماه پاسخ دهد.
خونسردي و اعتمادبهنفس، همچنين ادبيات شمرده آقاي روحاني حکايت از نوعي آرامش فکري داشت که براساس عملکرد کارهايش ايجاد شده است. با توجه به اينکه روحاني بيش از پنج دهه در صحنه سياست حضور داشته، ميتواند با ادبيات پذیرفتنی و وزين شرايط را براي مردم شرح دهد. روحاني با آرامش درباره مسائل روز کشور صحبت کرد و با همين آرامش به مسئله ارز؛ موضوعي که اين روزها ذهن مردم را به خود مشغول کرده، پرداخت. روحاني اشاره کرد که به دليل اجرائينشدن دقيق برجام از سوي برخي قدرتها مشکلاتي در اقتصاد ايجاد شد؛ اما در مجموع شرايط اقتصادي در ماههاي آينده رو به بهبود ميروند.
نظر کاربران
اوخ اوخ اوخ اونجاهایی که تاریک بوده فقط رشید پور دیده ما ندیدیم.
حرفی نداشت واسه گفتن که