اروپا میتواند برجام را نجات دهد؟
دوازدهم ژانویه دولت دونالد ترامپ چهار ماه دیگر برای آمریکا زمان خرید تا در مورد اینکه در توافق هستهای ایران بماند یا نه، تصمیم بگیرد.
رویداد ۲۴ نوشت: دوازدهم ژانویه دولت دونالد ترامپ چهار ماه دیگر برای آمریکا زمان خرید تا در مورد اینکه در توافق هستهای ایران بماند یا نه، تصمیم بگیرد.
کاخ سفید در تأیید دوباره تعلیق تحریمها به مفاد برجام پایبند ماند اما از این فرصت برای اعمال تحریمهای جدید و تهدید به خروج از توافق در صورت ناکامی کنگره و اروپا در اصلاح آن تا دوازدهم می استفاده کرد. این رویکرد سطح بالایی از عدم اطمینان را در مورد اینکه آیا این توافق نجات خواهد یافت یا نه به وجود آورد، درعینحال بار اقدام در این زمینه را بر دوش دیگر طرفهای این توافق، بخصوص اروپا قرار داد.
بااینحال، هیچ نیازی نیست که اروپا تسلیم اولتیماتوم ترامپ شود. این دوره انتظار زمان لازم برای ترغیب آمریکا به ماندن در توافق هستهای را میخرد، درحالیکه امکان آمادهسازی خود برای یک برنامه جایگزین را هم ایجاد میکند: حفظ توافق هستهای بدون در نظر گرفتن اقدامات واشنگتن.
اروپا که ایران طی سال گذشته حجم تجارتش با آن را حدوداً دو برابر کرده، مسلماً کلید حفظ توافق را در اختیار دارد. باوجودآنکه اروپا نمیتواند تمامی مقامات در واشنگتن را قانع کند، میتواند بسیاری از آنها را ترغیب به وفادار ماندن به تعهدات آمریکا کند.
ترامپ بهوضوح اعلام کرد که برای ماندن واشنگتن در این توافق، کنگره و اروپا باید «بندهای پایاندهنده به محدودیتهای ایران» یا تاریخ انقضای محدودیتهای مشخص فعالیتهای هستهای ایران را خارج یا تمدید کند. (البته بدون این بندها ایران هرگز این توافق را نمیپذیرفت.) ترامپ از بازرسان هستهای سازمان ملل خواسته که دسترسی سرزده به تأسیسات نظامی ایران را کسب کنند و تحریمها به فعالیتهایی که در برجام ذکر نشده، برای مثال برنامه موشکی ایران، تسری یابد. چنین اقدامی، بهخصوص بهصورت یکجانبه، نقض توافق است.
طی سه ماه گذشته کشورهای اروپایی هم در دولت ترامپ و هم کنگره لابی کردهاند تا آنها را متقاعد کنند که بر روی ویرانههای این توافق نمیتوان توافقی محکمتر ساخت و بهترین راه برای تقویت توافق اجرای دقیق آن از سوی هر دو طرف است.
اگر واشنگتن به این صحبتها گوش نسپرد، اروپا میتواند به سمت پلن بی خود برود: حفظ ذات توافق، صرفنظر از آنچه واشنگتن قصد انجامش را دارد، دقیقاً همانطور که اعضای جامعه بینالمللی به دنبال نجات توافق پاریس هستند؛ توافقی که آمریکا خروج خود از آن را اعلام کرد.
اراده اروپا برای حفظ توافق کمتر ریشه در دلایل اقتصادی دارد و بیشتر مربوط به محاسبات سیاسی است -ترس از اینکه لغو آن، تنشهای منطقه را تشدید میکند، برنامه هستهای ایران را رها میکند و اعتبار توافقنامههای چندجانبه را زیر سؤال میبرد. یکی از مقامات آلمانی اخیراً گفته بود: «تنها ۰.۲۲ درصد از کل صادرات تریلیون یورویی آلمان راهی ایران میشود. بنابراین، منصفانه نیست که حمایت آلمان از برجام را ناشی از منافع تجاری این کشور بدانیم».
یکی از راههایی که کشورهای اروپایی علاوه بر حمایت لفظی از برجام میتوانند انجام دهند، احیای «مقررات انسداد» برای فرار از تحریمهای آمریکا علیه ایران است؛ مقرراتی که آنها تصور میکنند در تضاد با برجام است. اتحادیه اروپا نخستین بار چنین مقرراتی را در سال ۱۹۹۶ تا کشورهای عضو این اتحادیه را از اجبار پایبندی به تحریمهای فراسرزمینی آمریکا علیه ایران و کوبا آزاد کند. این اتحادیه همچنین با تهدید به شکایت از آمریکا در سازمان تجارت جهانی، بهطور مؤثر واشنگتن را از اعمال آن تحریمها برای بیش از یک دهه بازداشت. همانطور که هنوز در کتابها هست، این حکم پسازآنکه اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۶ در اعمال تحریمهای شدید بر ایران به آمریکا پیوست، کمرنگ شد.
اروپا با اشاره دوباره به مقررات انسداد، آشکار خواهد کرد که از تصمیمات غیرقابلتوجیه آمریکا در مورد تحریمهای ایران پیروی نخواهد کرد و جرائم و دیگر ضررهایی که به دلیل نقض تحریمهای آمریکایی متوجه شرکتهای اروپایی خواهد بود را جبران خواهد کرد. مقامات اروپایی تا به امروز علاقهای نداشتهاند که به اینگونه اقدامات متوسل شوند که بهندرت اجرایی شدهاند و اگر دو طرف به سمت جریمه بانکها و شرکتهای اصلی طرف مقابل بروند، میتوانند منجر به یک جنگ تجاری فراآتلانتیک شود. اما هزینه به خشم آوردن واشنگتن در این سناریو قابلپذیرش است اگر این امر به معنای اجتناب از موقعیتی باشد که در آن ایران برنامه هستهای خود را از سر میگیرد و آمریکا یا اسرائیل برای متوقف کردن آن دست به اقدام نظامی میزنند.
اروپا همچنین میتواند در مورد یک همکاری انرژی درازمدت یا یک توافق سرمایهگذاری دوجانبه با ایران مذاکره کند که پیام جدی را در مورد پایبندی درازمدت خود به برجام را ارسال خواهد کرد.
باوجودآنکه این اقدامات پیامهای روشنی درباره جدیت اروپا در حفظ برجام ارسال خواهد کرد، تأثیر اقتصادی چنین اقداماتی چندان روشن نیست. بههرحال، زمانی که بانکها و شرکتهای اروپایی با انتخاب میان بازار ۱۹ تریلیون دلاری آمریکا و بازار ۴۰۰ میلیارد دلاری ایران روبرو میشوند، آیا خطر تجارت با ایران را به جان میخرند؟
بستگی دارد. بر اساس تحقیقات اختصاصی گروه بحران از بیش از ۶۰ مدیر ارشد در شرکتهای چندملیتی که بهطور فعال به دنبال فرصتهایی در ایران هستند، اکثریت آنها -۸۳ درصد- از چشمانداز اعمال دوباره تحریمهای یکجانبه آمریکا میترسند و ۷۹ درصد آنها برنامههای خود برای ورود به بازار ایران از زمان اجرایی شدن برجام در سال ۲۰۱۶ را به تعویق انداختهاند.
بااینحال اکثریت این مدیران -۶۴ درصد- بر این باورند که حتی اگر آمریکا از توافق هستهای خارج شود، این توافق «بهاحتمالزیاد» یا «نسبتاً» باقی خواهد ماند. حدود ۵۸ درصد از مدیران ارشد بیان کردن که «با فرض اینکه ایران به توافق هستهای پایبند میماند»، احیای مقررات انسداد «به شکلی مثبت بر تصمیم برای سرمایهگذاری در ایران تأثیر میگذارد».
بر اساس این تحقیقات، دستکم برخی شرکتهای اروپایی در صورت حمایت جدی دولتهایشان، مایل به مشارکت اقتصادی ایران هستند حتی اگر دولت ترامپ در مورد توافق دبه کند.
نظر کاربران
مدیریت جامعه نمیتواند