ماجرای اماننامه پیام رسانها چیست؟
اگرچه در شرایط فعلی بسیاری از کسبوکارهای مجازی ایرانی توانایی زیرساختی و فنی ارائه خدمات به تمام کاربران اینترنتی را ندارند، اما صرف نظر از این موضوع، اینکه چرا مردم با فیلتر شدن تلگرام به دنبال یافتن جایگزین غیرایرانی برای آن بودند و کمتر سراغ پیامرسان داخلی رفتند، شاید علتی بجز حساسیت درباره حریم شخصی نداشته باشد.
از زمانی که شبکههای اجتماعی راه خود را به دنیای مجازی باز کردند، دری جدید را به سمت کاربران اینترنت گشودند که هرچند در صورت وابستگی زیاد مشکلاتی را به همراه داشت اما در اکثر موارد راهگشا بود. پیامرسانها نیز نقش تسهیلکنندهی امور را برعهده گرفتند و اگر تا چند سال پیش بهترین وسیله ارتباطی و آن هم در صورت لزوم گوشیهای همراه بود، امروز کمتر کسی روزش را بدون پیامرسانها به شب میرساند و تماسهای تلفنی و پیامکی جای خود را به پیامهای اینترنتی دادهاند.
صرف نظر از اینکه برخی ممکن است ضرر این شبکههای اجتماعی و پیامرسانها را بیشتر از نفعشان بدانند، امروز هیچکس منکر لزوم استفاده از یک وسیله ارتباطی ارزان و باکیفیت نیست. یک روز ویچت فیلتر میشود و وایبر جایش را میگیرد، روز دیگر تلگرام با امکانات خود وایبر و واتساپ را کنار میزند و حداقل در ایران به بزرگترین پیامرسان با بیشترین کاربر تبدیل میشود. اگرچه شاید پیامرسانها در ایران ماهیت اصلی خود را فراموش کرده و به دلیل ضعف در سایر بخشها از جمله اطلاعرسانی و تبلیغات، به ابزاری همهکاره تبدیل شدهاند و به همین دلیل با فیلترینگ آنها، برخی فعالیتهای کاربران مختل میشود.
بومیسازی پیامرسانها با کمی تعلل
یکی از مواردی که با شروع به کار یک صنعت مطرح میشود، بومیسازی و جایگزین کردن یک ابزار مشابه با تواناییهای داخلی است. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم از این قاعده مستثنی نبوده و اگرچه سن و سال شبکهها و پیامرسانهای خارجی از نمونههای وطنی بیشتر است، نخبگان ایرانی هم البته با کمی تعلل، برای ایرانیزه کردن این ابزارها گام برمیدارند. با فیلتر فیسبوک، کلوب جایش را میگیرد و آپارات جور فیلترینگ یوتیوب را میکشد و هر کدام هم تا حدی موفق میشوند.
اما چرا پیامرسانهایی که بعضا فیلتر شدند و جایشان را به ابزار مشابه ایرانی نمیدهند؟ چرا با فیلتر یک پیامرسان مردم سراغ یک نرمافزار خارجی دیگر میروند و اغلب حتی فکر استفاده از یک پیامرسان داخلی را هم نمیکنند؟ اگرچه همهی کارشناسان فنی و مسوولان معتقدند فیلتر یک ابزار راه درستی برای کنترل آن نیست و افزایش استفاده از فیلترشکن هم گواه این مدعاست اما چرا پیامرسانهای ایرانی نمیتوانند نیاز مردم را برطرف کرده و اکثر کاربران هم رغبتی برای استفاده از آنها نشان نمیدهند؟
اگر موضوع توانایی فنی را کنار بگذاریم، که البته اکثریت قریب به یقین کارشناسان فناوری اطلاعات معتقدند در حال حاضر با شرایط فعلی، کسبوکارهای مجازی ما نمیتوانند تحت فشار عملکرد خوبی ارائه دهند و زیرساختهای فنی کشور جوابگوی نیاز کاربران ایرانی نیست و بهترین پیامرسانها هم نهایتا تا پنج میلیون کاربر را پشتیبانی میکنند، مانع مهم دیگر بحث حریم شخصی و آزادی بیان است؛ موضوعی که دغدغه اغلب کاربران بوده و حتی اگر به زعم برخی، کاربران عادی و یا کسبوکارهای مجاز نباید از این بابت نگرانی داشته باشند، برخی دیگر مهمترین دلیل استفاده از ابزارهای خارجی را دست نیافتنی بودن آنها میدانند.
سرویسهای بومی اماننامهی قضائی و امنیتی میخواهند
در همین زمینه محمدجواد آذری جهرمی -وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات- راهحل داشتن فضای مجازی سالم را توسعه تکنولوژی توسط جوانان میداند؛ با این شرط که کلیه لوازم آن یعنی حریم خصوصی و سهولت ابراز بیان مشروع فراهم باشد.
وی میگوید: در مصاف آزادی و امنیت، داخلیها صحنه رقابت را به برخی نگاههای تنگنظرانه واگذار کردند و در کنارش صحبت از پروژههایی با پسوند ملی آغاز شد که بیشتر آنها با تصدی دولتها به سرانجامی نرسید و جز ضرر اقتصادی برخی مجموعهها، نامی به جا نمانده است.
جهرمی که معتقد است نخبگان ما توان توسعه این بخش از تکنولوژی را نیز دارند، درباره حمایت از سرویسهای داخلی میگوید: هر زمان صحبت از توسعه سرویسهای ایرانی میشود، همواره به حجم ریالی حمایت دولت از این سرویسها توجه و در این میان فراموش میشود که سرویسهای بومی برای توسعه علاوه بر پشتیبانی مالی، نیازمند اماننامهای در حوزههای قضائی و امنیتی هستند که ظاهرا دولت به تنهایی قادر به ارائه چنین تضامینی نیست.
او همچنین خاطرنشان میکند: در شرایطی قرار داریم که حاکمیت ما و اکثر کشورهای دنیا امکان اعمال مقررات بر شبکههای اجتماعی بینالمللی را ندارند و البته سادهترین راهحل برای غلبه بر این تهدیدات نوین بستن فضا و به دنبال آن سردادن آواز لزوم توسعه شبکههای داخلی، آن هم از جنس صرفا تکنولوژی و بدون توجه به سایر پارامترها از جمله حریم خصوصی و سهولت ابراز بیان مشروع است، غافل از آنکه عقب نگاه داشتن کشور از علم روز خود یک تهدید بزرگ دیگر است.
تکرار جایگزینی پیامرسانهای خارجی، از ویچت تا تلگرام
مسعود یوسفنژاد از کارشناسان فناوری اطلاعات با بیان اینکه روند جایگزینی پیامرسانها با فیلتر یک پیامرسان مانند وایبر، ویچت و واتساپ در حال تکرار است، اظهار میکند: آمار و ارقام نشان میدهد مردم از پیامرسان داخلی استفاده نمیکنند و با فیلتر یک نرمافزار خارجی سراغ یک نرمافزار دیگر میروند. با وجود این هنوز هم دولت برنامهای ندارد که مردم با فیلتر پیام رسان خارجی کجا بروند. اینکه یک سرویس بخواهد ۴۰ میلیون کاربر را پوشش دهد، از بعد فنی یا امکانات کار آسانی نیست. این کار یک پروژه ملی بوده و در حال حاضر سرویسهای ما نمیتوانند این کار را انجام دهند.
او با اشاره به دلایل مردم برای عدم استفاده از پیامرسانهای داخلی میگوید: برای برخی مهم نیست که پیامرسان داخلی یا خارجی باشد اما مردم غالبا به پیامرسانهای داخلی اعتماد نمیکنند. نحوه برخورد ما طوری بوده که با فیلتر پیامرسانهای خارجی به این دلیل اینکه به محتوای آنها دسترسی نداشتیم، این حساسیت را برای آنها ایجاد کردیم و باعث شدیم حتی اگر یک پیامرسان خوب داخلی هم داشته باشیم مردم از آن استفاده نکنند.
سرمایه اجتماعی پیامرسانهای داخلی کم است
جعفر محمدی -عضو کمیته راهبری مرکز نوآوری ICT دانشگاه شریف- نیز درباره موانع حقوقی کسبوکارها میگوید: دست کسبوکارها از لحاظ حقوقی باز نیست و این موضوع سبب شده سرمایه اجتماعیشان کاهش یابد و افراد به آنها اعتماد نکنند. بنابراین علاوه بر بحث فنی، موضوع اعتماد آدمها به این کسبوکارهاست که شدیدا جایگاه آنها را متزلزل میکند.
وی همچنین درباره علت عدم رشد پیامرسانهای داخلی اظهار میکند: اکنون تاکسیهای حمل و نقل اینترنتی حتی با وجود رانتهای عظیم اقتصادی و سرمایه اجتماعی که پشتیبان آنهاست، باید هر روز بجنگند و انواع و اقسام مشکلات را برایشان میتراشند و قوانین از آنها حمایت نمیکند. در چنین شرایطی مشخص است که جایی برای رشد پلتفرمهای جوانتر نیست.
بنابراین قوانین ما باید درست شود، مجوزها کاهش یابد، فضای حریم خصوصی مهیا شود تا جلب اعتماد کاربر کند. در این صورت پلتفرمها رشد پیدا میکنند و تمام کسبوکارهایی که از پیام رسانی مانند تلگرام به عنوان یک پلتفرم کسبوکاری استفاده میکنند، با کمال میل به پلتفرمهای بومی مهاجرت میکنند و تلگرام هم در حد یک پیامرسان برای تماس و پیام باقی میماند.
همچنین امیر صدیقی -کارشناس حوزه فناوری اطلاعات- با اشاره به تاثیر راهکارهای سلبی و فیلتر پیامرسانهایی که در ایران جا باز کردند بر توسعه پیامرسانهای بومی، اظهار میکند: کاربران معمولا به امنیت پیامرسانهای داخلی اعتماد نمیکنند زیرا حریم شخصی برایشان اهمیت دارد و آنها تصور میکنند پیامرسانهای داخلی امنیت کمتری دارند. درواقع از لحاظ احساسی، حریم خصوصی با موقعیت جغرافیایی کاربر رابطه عکس دارد. حتی اگر اطلاعات قابل بازبینی باشد، شاید برای کاربر ایرانی اهمیتی نداشته باشد که یک نفر از آن طرف دنیا پیامهایش را ببیند اما درباره اشخاص ایرانی این موضوع متفاوت است و به همین دلیل کاربر ایرانی دوست ندارد اطلاعاتش را به پیامرسان داخلی ببرد.
امنیت پیامرسانها باید توسط مراجع مستقل تایید شود
صدیقی با بیان اینکه بخش خصوصی باید وارد این عرصه شود، میگوید: هر پیامرسانی در دنیا برای این که محبوب شود، باید توسط مراجع مستقل از نظر امنیت تایید شود. مراجعی که از نظر امنیت به پیامرسانها از نظر قابلیت اطمینان و حریم خصوصی رتبه میدهند. اگر آن مرجع مستقل پیامرسانی را که کاملا خصوصی است، بررسی کند و بگوید طبق آزمایشات، این پیامرسان رمزگذاری سرتاسری (end-to-end) دارد، یعنی همه پیامها با کدی که ادمینها هم نمیتوانند بخوانند، مخفی میشوند و تنها فرستنده و گیرنده به اطلاعات دسترسی دارند، آن وقت مردم اعتماد میکنند و آن پیامرسان میتواند توجیهی داشته باشد که مردم از آن استفاده کنند.
در هر صورت دو مورد اساسی درباره سد ذهنی کاربر ایرانی برای پیامرسان داخلی وجود دارد؛ اول اینکه به دلیل مشکل قانونی، هر محتوایی که منتشر میشود، مسئول آن انتشاردهنده نیست، بلکه صاحب کسبوکار است. همین حالا هم مدیران عامل این کسبوکارها زمان زیادی را در دادگاهها و پلیس فتا میگذارند. در واقع خلاء قانونی بسیار جدی درباره مسئولیت انتشار محتوا باعث میشود کسبوکارها به سمت ساخت پیامرسان نروند.
به گفته کارشناسان دسترسی قانونی یا legal intervention دیگر سد ذهنی کاربران است. ما دارای تولیت یکپارچه در زمینه مدیریت فضای اینترنت نیستیم. همه جای دنیا این ساختار قانونی وجود دارد که اگر کاربری رفتاری خلاف قوانین کشور داشت، به اطلاعاتش دسترسی داشته باشد اما اینکه این دسترسی در ایران چقدر مبتنی بر ضابطه قضایی صورت میگیرد مشخص نیست.
مصادیق زیادی در استارتآپهای مالی دربردارنده اطلاعات شخصی افراد هستند و این احساس فقدان امنیتی گسترده در کاربران وجود دارد که اطلاعاتشان دارای امنیت نیست. اگر رفتار کاربری برای شما عجیب است، باید از طریق قانونی با ارائه مدرک به اطلاعات دسترسی داشت اما تعدد نهادهای متولی در این زمینه عملا رعایت قانون را با خدشه مواجه کرده است.
در نهایت آن تضمینی که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از آن حرف میزند، حتما همان تضمین حریم شخصی و تسهیل قوانین، کاهش مجوزها و ساماندهی متولیان در این زمینه است؛ چنین فضایی شاید بیشتر از حمایتهای مالی دولتی اهمیت داشته باشد و موجب شود اعتماد کاربر که مهمترین بخش استفاده از پیامرسان است، جلب شود و پلتفرمهای داخلی رشد پیدا کنند.
ارسال نظر