حامد طبیبی در روزنامه شرق نوشت: صفحات رسانههای اجتماعی که خصوصی یا باز بدون پست و فالوور هستند، در کامنتهای زیر پستهای مربوط به گرانی تخممرغ یا افزایش احتمالی قیمت بنزین، بهطوررسمی جنبش توهین به روحانی را کلید زدهاند؛ آن هم بهشکلی که ظن سازماندهیشدهبودن را تقویت میکند، با تصویر پروفایل یک جوان مدرن و دارای ژست اپوزیسیون! پستهای صفحات آنان هم عدد صفر را نشان میدهد تا بلکه از عکسهای آنها بتوان فهمید چه نوع طرز فکری دارند.
حامد طبیبی در روزنامه شرق نوشت: صفحات رسانههای اجتماعی که خصوصی یا باز بدون پست و فالوور هستند، در کامنتهای زیر پستهای مربوط به گرانی تخممرغ یا افزایش احتمالی قیمت بنزین، بهطوررسمی جنبش توهین به روحانی را کلید زدهاند؛ آن هم بهشکلی که ظن سازماندهیشدهبودن را تقویت میکند، با تصویر پروفایل یک جوان مدرن و دارای ژست اپوزیسیون! پستهای صفحات آنان هم عدد صفر را نشان میدهد تا بلکه از عکسهای آنها بتوان فهمید چه نوع طرز فکری دارند.
تشخیص اینکه این معترضان، «بهفرمان» در صحنه حضور دارند یا نه، برای فعالان رسانههای اجتماعی دشوار نیست. روز پنجشنبه در مشهد نیز عدهای وارد خیابان شدند و با شعار علیه روحانی بستر مناسبی فراهم کردند تا منویات درونی برخی در کلام و بیان آنها اعلان همگانی شود. ذوقزدگی مانع از آن شد تا صاحبان تریبون بدانند که بهقول اسحاق جهانگیری «کسانی که حرکتهای خیابانی را آغاز میکنند، پایاندهنده آن نخواهند بود و دود اقدامات آنها به چشم خودشان هم میرود». در همان پنجشنبه مشهور مشهد نیز دیری نپایید که رنگ شعارها عوض شد تا گفتههای نماینده عضو جبهه پایداری مشهد که دلیل شعارها را فشار به مالباختگان «پدیده شاندیز» عنوان کرده بود، زیر علامت سؤال جدی برود.
حتی اگر شعاردهندگان، مالباختگان پدیده باشند، احتمالا بد نیست از این نماینده پرسیده شود که «پدیده» در دوره کدام دولت و با کدام حمایتها در مشهد جولان داد، روزی دهها تیزر چنددقیقهای از تلویزیون پخش کرد و یکبهیک مجوزها را برای ساختن «شهر پدیده» به زینت دیوارهای دفتر مدیرعامل تبدیل کرد؟ آن روزها نمایندگان جبهه پایداری و حامی معجزه هزارهسوم کجا بودند؟ البته نفت با بهای افسانهای بشکهای ١٤٧ دلار موجود بوده و فردی که برای رئیس دولتشدن او سفره نذر کرده بودند هم روی صندلی ارشد دستگاه اجرائی نشسته بود و «دوستان» همه مشغول کار در ایران و خارج از کشور؛ پس چرا باید زحمت نگرانی برای ترکخوردن پیکره مدیریت و اقتصاد کشور را به خود میدادند؟
اما حالا «توفان» حاصل از همه «باد»هایی که در آن دوران هشتساله کاشته شد، باید توسط حسن روحانی «درو» شود و چه دیواری کوتاهتر از او؟ اما این سکه، روی دیگری هم دارد؛ ١١ آذر امسال، حسن روحانی میهمان دانشجویان دانشگاه زاهدان بود که در میان تشویقهای دانشجویان، ستاره را مختص آسمان و نه دانشگاه دانسته بود و یادآور شد: «دانشگاه حتما باید دولت و مسئولان را نقد کند. البته دولت را بیشتر نقد کنید چون هزینهاش کمتر است و در دولت هم رئیسجمهور را نقد کنید چون هزینه آن باز هم کمتر است و تشویق هم دارد»؛ گویی تنها مقامی که دشنامدادن به او هزینه ندارد، همین رئیسجمهور میانهرو ایران است؛ درست شبیه اواخر دولت اصلاحات.
روزی از رئیسجمهور دوران اصلاحات پرسیدم شیرینترین خاطره دوران ریاستجمهوری شما در هنگام مواجهشدن با جوانان کدام بود و او گفت: «روز دانشجوی سال ٨٣ که در دانشگاه تهران، دانشجویان مقابل نفر دوم کشور -که البته اختیار چندانی هم ندارد- فریاد کشیدند؛ بدون آنکه نگران برخورد باشند». روی دیگر سکه این است که اگر این اعتراضات جنبه کاملا مردمی، حتی از سوی رأیدهندگان به روحانی را داشته باشد، همین سنگبنای پذیرش اعتراضات آرام، بزرگترین دستاورد دولت خواهد بود؛ همانطور که دولت اصلاحات، حق پرسشگری را برای مردم به ارمغان آورد. در همه جای دنیا انتقاد به یک اتفاق که معمولا اقتصادی است، به اندازهای عادی و پرتکرار است که هر روز خوراک خبری برای صداوسیمای ایران فراهم کند که نشان دهند فلان کشور توسعهیافته اروپایی مانند انگلیس، فرانسه، ایتالیا و... هم با موج اعتراضات مواجه میشود و آب هم از آب تکان نمیخورد. اگر روحانی در برابر این انتقادات بهروشنی به بیان دلایل بپردازد، آنگاه این رویدادها از این پس، اتفاق محیرالعقولی نخواهد بود و نیازی به نگاه امنیتی به آن نیست. فقط پنج ماه از آغاز دولت دوازدهم میگذرد و طبعا زمان مناسبی
برای ارزیابی عملکرد دولت نیست، اما وقتی مشاهده میشود دولت روحانی اشتباهات بزرگتری در دوره دوم خود مرتکب شده است، ماجرا برای حامیان هم متفاوت میشود.
دفتر رئیسجمهور بهگونهای آرایش شده که نقش مؤثرترین عنصر دولت، یعنی اسحاق جهانگیری تنزل داده شود تا تاوان نامزدی در انتخابات و درخشیدن در آن عرصه را بدهد. بیشتر وزرا در نوعی بیتصمیمی بهسر میبرند و تکلیف رؤسای صندوقهای مهم بازنشستگی که یکی از مهمترین چالشهای کشور در سالهای نزدیک محسوب میشوند، روشن نیست. وزیر مربوطه، آنها را با سرپرست غیرمتخصص اداره میکند. نزدیک به نیمی از سال اول دولت سپری شده است، بیآنکه تفکری استراتژیک یا حداقل مدیریتی استراتژیک برای ابرچالشها، در دستور کار باشد. بخش اطلاعرسانی دولت، لنگانتر از همیشه ادامه میدهد و اثری از روشهای اقناعی متکی بر علم مدیریت رسانه و افکار عمومی برای آنچه در جریان است، دیده نمیشود.
اما همه اینها دلیل نمیشود که فراموش کنیم چه کسی با حرکت در مسیر منضبطکردن نظام بانکی کشور، دستهگل معجزههزاره سوم را چنان از آب گرفت که حالا سپردهگذارانی که با وجود هشدارها، سود نامتعارف دریافت کردهاند، ورشکستگی آن صندوقها را به چشم ببینند. دولت در برخی زمینهها واقعا دچار انفعال شده اما حتما حداقل ظرفیتهای لازم برای پاسخگویی در برابر اعتراضات واقعی و حتی غیرواقعی و سیاسی رقبا در مجموعه دستگاه اجرائی وجود دارد؛ فراموش نکنیم وقتی رئیسجمهور و وزیر کار در بحبوحه رقابتهای انتخاباتی در معدن زمستان یورت حاضر شدند، مخالفان پرتعداد جریان اصلاحات تصور کردند، روحانی در تله مخالفان برای گرفتن فیلم مشتکوبیدن بر ماشین وی افتاده است اما این تله به ضد آن تبدیل شد؛ چراکه مردم با خود گفتند، همین که او به میان کارگران زخمخورده رفته حتی اگر برخی کارگرنما باشند، یعنی پاسخگویی و نترسیدن از ریزش آرا. اینگونه برخورد با اعتراضات اولا، تثبیت بهرسمیتشناختن اعتراضهای مردمی را بههمراه داشته و ثانیا میتواند عامل ثباتبخش روزهای آینده ایران باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
آمو تو که این متن رو نوشتی اصلاح طلبی اما این رو بدون که اصلاح طلب و اصول گرا هیچ فرقی با هم ندارن زور نزن
بدون نام
دلم برایآقایروحانی میسوزد هم باید مشکلاتی که دولت احمدی نژاد برای مملکت ببار آورد حل وفصل کند وهم گرفتاری های بیشمار این زمانه وهم حسودان مخرب را که انگار اگر خودشان رییس جمهور میشدن مملکت گل وبلبل میشد
نظر کاربران
والله حق دارند گرانی و بیکاری بیداد میکند
آمو تو که این متن رو نوشتی اصلاح طلبی اما این رو بدون که اصلاح طلب و اصول گرا هیچ فرقی با هم ندارن زور نزن
دلم برایآقایروحانی میسوزد هم باید مشکلاتی که دولت احمدی نژاد برای مملکت ببار آورد حل وفصل کند وهم گرفتاری های بیشمار این زمانه وهم حسودان مخرب را که انگار اگر خودشان رییس جمهور میشدن مملکت گل وبلبل میشد