جای نگرانی در آینده روابط ایران و اعراب نیست
محمد صالح صدقیان در گفت وگویی با معتقد است که برای ایران در سال ۲۰۱۸ در خصوص مناسبات با کشورهای عربی علیرغم تلاش های عربستان وبرخی دیگر از بازیگزان منطقه ای و فرا منطقه ای نقطه نگران کننده ای وجود ندارد، مگر سیاست ها و فشارهای آمریکا که البته این مساله تنها مختص به ایران نیست و راهبرد ترامپ برای تمام کشورهای مسلمان حتی خود کشورهای عربی خلیج فارس است.
عبدالرحمن فتح الهی در مقدمه آورده است: در بستر تحولات سال ۲۰۱۷ میلادی، کشورهای عربی منطقه خاورمیانه در روابط خود، رفتارهای متفاوتی را با ایران داشتند. همان طور که ایران هم رفتارهای متفاوتی را در این باره از خود نشان داد. در این سال تحولات خاورمیانه ابعاد گوناگونی داشت، از تنش های سیاسی گرفته تا منازعات و درگیری های نظامی، اما در بستر تمام این تحولات یک سال گذشته آن چه بیشتر از همه خود را نشان داد رفتارهای کشورهای عربی در خصوص ایران و نقش این کشور در منطقه بود. اکنون در کمتر از یک هفته به آغاز سال ۲۰۱۸ میلادی باید دید که رفتار های کشورهای عربی نسبت به ایران چیست و تهران در مقابل چه واکنش هایی را خواهد داشت؟ از همین رو دیپلماسی ایرانی برای تحلیل روابط ومناسبات ایران و کشورهای عربی خاورمیانه در سال ۲۰۱۷ میلادی و نیز ارزیابی آینده این مناسبات در سال ۲۰۱۸ میلادی گفت و گویی را محمد صالح صدقیان، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران، رئیس دفتر روزنامه الحیات در تهران وکارشناس مسائل خاورمیانه ترتیب داده که در ادامه می خوانید:
در آستانه شروع سال ۲۰۱۸ میلادی از یک نگاه کلی ارزیابیتان از مجموعه تحولات و رویدادهای کشورهای عربی منطقه خاورمیانه در بستر مناسبات با تهران چیست؟
در آستانه پایان سال ۲۰۱۷ میلادی اوضاع و تحولات کشورهای منطقه خاورمیانه و به خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در حال گذار به یک مرحله جدیدی خواهد بود. مرحله ای که بعد از دوران شکسن داعش، دوران بعد از کرکوک، دوران بعد از آزاد سازی حلب، موصل وغیره ایجاد شده است. اما اگر به دنبال این تحولات، رویدادهایی که در داخل عربستان روی داده ودر حال روی دادن است را هم در نظر بگیریم و نیز وقایعی که پس از مواضع ترامپ در خصوص بیت المقدس به وجود آمد که تا کنون هم ادامه دارد تحلیل کنیم، می بینیم که شرایط به گونه ای پیش می رود که سال ۲۰۱۸ آغاز این مرحله جدید است. مرحله ای که در دل آن مناسبات نوینی در حال شکل گیری است. البته این مناسبات نوین که از سال ۲۰۱۱ و در جریان بهار عربی شروع شد و تا اواخر سال ۲۰۱۷ هم ادامه داشته، حتی می تواند دامنه خود را به سال ۲۰۱۸ نیز برساند. اما در بستر مناسبات کشورهای عربی با ایران نمی توان مجموعه تحولات در طول سال ۲۰۱۷ را به صورت یک حرکت و جریان واحد دید.
بلکه این تحولات یک سال گذشته خود را در دل چند جریان مختلف و گاه متضاد نشان داده است. در یک جریان کلی ائتلاف عربستان، امارات و بحرین در طول سال 2017 سیاست و راهبرد کلان ایران هراسی را پیش بردند که تا کنون هم ادامه دارد. اما در جریان مقابل کشورهایی مانند یمن، سوریه، عراق و حتی در چند ماه گذشته به واسطه تنش عربستان، قطر هم به سمت همگرایی با ایران در طول سال 2017 گام هایی جدی را برداشته اند. اما در میان این دو جریان متضاد جریان سومی هم با نمایندگی کشورهایی عربی مانند عمان، کویت، اردن و امثال آن ها وجود داشته که با دنبال کردن نوعی دیپلماسی دست به عصا سعی در موازنه مناسبات داشتند تا بتواند در عین ارتباط و حفظ روابط خود با عربستان از تداوم مناسبات دیپلماتیکی خود با ایران هم بهره های خود را داشته باشند. پس در طول سال 2017 این سه جریان عمده عربی خاورمیانه در بستر تحولات این منطقه در سال 2017 به سمت گذار به مرحله جدید گام بر خواهند داشت.
در جریان عربی خاورمیانه همگرا با ایران می توان چه تحلیلی را در حفظ و گسترش مناسبات برای سال آتی داشت؟
با به قدرت رسیدن او(بن سلمان)، مرحله بعد از پادشاهی بن سلمان - که احتمالا در سال 2018 این اتفاق روی خواهد داد - به نوعی باید منتظر کاهش رفتارهای تنش زای ریاض باشیم. لذا در این مرحله عربستان به فکر خاموش کردن آتش جنگ هایی است که به واسطه نقش آفرینی اش در خاورمیانه ایجاد کرده است. در سایه این نکته ریاض بازبینی خود را در روابط خود با تهران خواهد داشت. چرا که تمامی این رفتارهای مخرب و تنش زای عربستان به دلیل به قدرت رسیدن بن سلمان است.
البته برگزاری نشست سوچی در یک ماه آینده (اواخر ژانویه 2018) و نیز پیگیری نشست های آستانه به موازات ژنو می تواند در سال 2018 نقطه عطف شکل گیری سوریه جدید باشد. اما این که به طور دقیق بتوان گفت که این نشست ها می تواند چه دستاوردهایی را در 2018 برای سوریه داشته باشد، نمی توان از هم اکنون اظهارنظر روشنی را داشت. اما می توان گفت در سایه جدیت ایران در کنار ترکیه و روسیه برای به نتیجه رساندن مذاکرات که در فضای این مذاکرات تنش های کمتری را برای سوریه بحران زده که بیش از 7 سال درگیر جنگ بوده را در 2018 در نظر داشت و این مساله یعنی پررنگ تر شدن مناسبات دمشق - تهران در 2018.
اما در خصوص جریان متضاد با محوریت عربستان ارزیابی شما در بستر منلسبات با یران در سال 2018 چیست؟
من معتقدم که مسائل عربستان سعودی با یمن، سوریه، قطر، عراق، فلسطین و نهایتا ایران را باید در گرو پایان فراهم آوردن مقدمات برای به قدرت رسیدن محمد بن سلمان دانست. لذا زمانی که من از دوران جدید در 2108 سخن می گویم یکی از نشانه های آن پادشاهی بن سلمان در عربستان است. اگر این مقدمات در سال2018 مهیا شد و در آخر بن سلمان را به قدرت رسانید، می تواند این دوره جدید خاورمیانه در یکی از ابعاد خود شروع شود. نکته بسیار مهم اینجا است که تا قبل از پادشاهی بن سلمان در مناسبات ایران - عربستان مشکلات فراوانی وجود داشت که در سال 2107 هم شاهد ادامه آن مشکلات بودیم؛ اما با به قدرت رسیدن او(بن سلمان)، مرحله بعد از پادشاهی بن سلمان - که احتمالا در سال 2018 این اتفاق روی خواهد داد - به نوعی باید منتظر کاهش رفتارهای تنش زای ریاض باشیم.
لذا در این مرحله عربستان به فکر خاموش کردن آتش جنگ هایی است که به واسطه نقش آفرینی اش در خاورمیانه ایجاد کرده است. در سایه این نکته ریاض بازبینی خود را در روابط خود با تهران خواهد داشت. چرا که تمامی این رفتارهای مخرب و تنش زای عربستان به دلیل به قدرت رسیدن بن سلمان است. لذا با به قدرت رسیدن او اوضاع برای کل کشورهای خاورمیانه قدری با ثبات تر خواهد بود.
در سایه نکته مهم شما روابط دوحه - ریاض را در سال ۲۰۱۸ چگونه می بینید؟ اگر این احیای قدرت گیری بن سلمان روی دهد، قطر در خصوص ایران چه سیاستی را در پیش می گیرد، سیاست همگرایی و یا واگرایی؟
روابط تهران - دوحه بعد از رفتارهای ریاض اوج گرفت. اکنون هم این روابط و مناسبات دیپلماتیکی و اقتصادی در نقطه خوبی قرار گرفته است. در طول سال ۲۰۱۷ و از زمان تنش عربستان و قطر تاکنون ریاض علیرغم فشارهای فراوان و نیز تشکیل ائتلاف عربی ضد قطر نتوانست این کشور را به همراهی تام و تمام با خود وا دارد. نه تنها موفق به این کار نشد که حتی کشورهای دیگر عربی مانند کویت و عمان و تا حدی اردن هم به صورت کامل از سیاست ها و برنامه های ریاض تبعیت نمی کنند. لذا من معتقدم که حتی در صورت به قدرت رسیدن بن سلمان و سامان یافتن مناسبات دو کشور عربی باید این انتظار را داشت که قطر به همراهی تمام قد از عربستان نپردازد. لذا بعید است که روابط دوحه - ریاض را برای سال ۲۰۱۸ با تغییرات جدی همراه دانست. مضافا مشکلات شورای همکاری خلیج فارس هم می تواند بر این تنش ها دامن هم بزند که نمونه آن را در آخرین نشست در کویت دیدیم. لذا این مناسبات نمی تواند بر روابط تهران - دوحه تاثیر سوء چندانی داشته باشد. باید این را هم در نظر داشت که اکنون قطر به همراهی ایران نیازمند است.
در خصوص جریان سوم دست به عصا با نمایندگی کویت، اردن و عمان چه آینده ای را در نسبت با ایران برای ۲۰۱۸ می توان در نظر داشت؟
یقینا این کشورهای کما فی السابق سیاست خود را پیش خواهند برد. این کشورها یقینا نه می توانند از رابطه خود با ایران چشم پوشی کنند و نه می توانند بازیگری مانند عربستان را از سیاست خارجی شان کنار بگذارند. در سایه این مساله سال ۲۰۱۸ هم می تواند برای ایران سالی باشد که در سایه گسترش روابط خود با این کشورها جایگاه ونفوذ خود را در میان کشورهای عربی منطقه افزایش دهد.
برخی از کارشناسان از پایان عمر شورای همکاری خلیج فارس سخن گفته اند. اساسا می توان در سال آتی میلادی به نقش این شورا با توجه به نشست ناموفق کویت برای کاهش تنش های کشورهای عربی نظر داشت؟
جنانی که اشاره هم کردید این شورا اکنون در سایه نشست کویت ناکارآمدی خود را نشان داده است. امروز تنش ها میان کشورهای عربی به جایی رسیده که شورای مکاری خلیج فارس عملا نمی تواند در همگرایی آنان کاری را از پیش برد. لذا در سال آتی میلادی نقش بسیار کم رنگی را می توان برای چنین نشست هایی داشت.
اما در خصوص لبنان ارزیابی شما برای ۲۰۱۸ چسیت؛ با توجه به این که در اواخر سال ۲۱۰۷ تحولات داخلی لبنان کانون توجهات خاورمیانه بود و در این راستا اتهاماتی هم از سوی حریری، نخست وزیر لبنان به ایران داده شد. آیا در سایه برگزاری انتخابات پارلمانی در سال آتی می توان لبنان را در سال ۲۰۱۸ توام با ثبات و آرامش تصور کرد؟
لذا سال آتی برای لبنان با وجود انتخابات مهم و حساس پارلمانی با تنش جدی روبه رو نخواهد بود.حتی در صورت به قدرت رسیدن بن سلمان و سامان یافتن مناسبات دو کشور عربی باید این انتظار را داشت که قطر به همراهی تمام قد از عربستان نپردازد. لذا بعید است که روابط دوحه - ریاض را برای سال ۲۰۱۸ با تغییرات جدی همراه دانست. مضافا مشکلات شورای همکاری خلیج فارس هم می تواند بر این تنش ها دامن هم بزند که نمونه آن را در آخرین نشست در کویت دیدیم.
اما با توجه به ذات قدرت طلبانه محمد بن سلمان آیا در سایه به قدرت رسیدنش و این که همواره تهران در چشم ریاض جدی ترین رقیب منطقه ای است، احتمال پررنگ شدن سیاست ایران و حتی جنگ با ایران در دوران پادشاهی انتظار می رود؟
در زمان پهلوی ایران به عنوان قدرت منطقه مطرح بود اما بعد از پیروزی انقلاب عربستان به دنبال این جایگاه بود. پس رقابت بر سر این مساله میان عربستان و ایران از ۴۰ سال پیش شروع شده و تا به امروز هم ادامه دارد. پس نکته من ناظر به این است که در صورت به قدرت رسیدن بن سلمان این احتمال وجود دارد که تا اندازه ای دور تند سیاست های خصمانه و نه رقابتی عربستان با ایران کاهش یابد.
اما در نهایت با توجه به نکاتی که مطرح شد، تحلیل شما از آینده روابط ایران با کشورهای عربی خاورمیانه در ۲۰۱۸ چیست؟
البته این مساله به معنای صلح و ثبات گسترده و فراگیر نیست. بلکه من معتقدم تهدیدی جدی و بالفعل علیه ایران در ۲۰۱۸ وجود ندارد. اما همیشه نگرانی برای خاورمیانه همیشه پرآشوب وجود دارد. البته در سایه اقدام ترامپ در خصوص بیت المقدس و نیز نقش منفی اسرائیل در تحولات خاورمیانه با بازیگری عربستان، باید شاهد سناریوهای جدید ضد ایران مانند سناریوی دخالت ایران در یمن بود، به خصوص این که در شرایط کنونی محور مقامت توانسته دست برتر را در خاورمیانه در طول سال ۲۰۱۷داشته باشد.
نظر کاربران
آخه چی دارن که بخوایم نگران روابط با اونا باشیم. اگر عرضه دارید و مرد هستید با کشورهای پیشرفته اروپا و امریکا روابط را مستحکم کنید. همش دنبال از خودشون بدبختر میگردن که به مردم بگن ما خوشبختیم
پاسخ ها
آفرین
عربا چی دارن؟عربا کل اروپارو میتونن بخرنو بفروشن
پاسخ ها
واقعآ میتونن کل اروپا وامریکا را بایک چک میخرن ومفتي میفروشن چه دارن ههههههه
پول بدون عقل محکوم به نابودیه
دوست عزیر منظورت از داشته چیه تمام بدبختی جهام سوم از غربه اونا بدنبال سرمایه جهان سوم هستن درسته از لحاظ های پیشرفت کردن ولی در قبالش خیلی چیزا رو از دست دادن
فعلن که ما دست بردار نیستیم تمام ثروت ما خرج اعراب منطقه میشه حالا هی بگید اینا چین ما چی هستیم اصل فراموش نکنید