اشتباه تکراری اصولگراها از نگاه غفوری فرد
نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: به همین راحتی نیست که افراد به سمت تشکیل یک حزب فراگیر بیایند. اگر حزبی به نام فراگیر درست کنیم فقط یک حزب به تعداد ۳۰۰ حزب کشور اضافه میشود.
اصولگرایان از سال ۸۱ تا سال ۹۲ پیروزی پشت پیروزی را تجربه کردند اما به یکباره ورق برای آنها برگشت. از خرداد ۹۲ تا به امروز شکست پشت شکست است که متحمل می شوند. آنها برای تغییر این وضعیت به سمت تعریف مکانیزم های همگرایی با ضمانت اجرایی رفتند در انتخابات مجلس دهم ائتلاف بزرگی را شکل دادند و در ریاست جمهوری دوازدهم از جمنا رونمایی کردند اما این مکانیزم ها خروجی مورد انتظار را برای اصولگرایان نداشت.
این روزها برخی اصولگرایان صحبت از تشکیل حزب فراگیر می کنند اما حسن غفوری فرد نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری می گوید: با حرف حزب فراگیر درست نمی شود اول باید معیارهایی را تعریف کرد که همه قبول داشته باشند اما عرصه سیاسی کشور هنوز به چنین مرحله ای نرسیده است.
آقای غفوری فرد خبری از شما در حوزه فعالیت های سیاسی نیست، خود را به لحاظ سیاسی بازنشسته کردید؟
عرصه سیاست بازنشستگی ندارد. سیاست به معنای نحوه زندگی است، همان طور که کسی نمی تواند خود را از نفس کشیدن بازنشسته کند درباره حوزه سیاست هم نمی تواند این کار را انجام دهد. امکان دارد یک شخصیت سیاسی برای تصدی یک جایگاه تصمیم بگیرد کاندیدا نشود اما نمی تواند درباره مسائل سیاسی بی طرف باشد یا از حق خود یا مظلوم دفاع نکند. این وظیفه ما است که در هر حالتی از مظلوم دفاع و با ظالم تقابل کنیم.
حالا ممکن است مصداق مظلوم کسی شود که روی او شمشیر کشیدند یا یک فردی باشد که حق اجتماعی، قضایی، اقتصادی یا علمیاش غصب شده است. این موارد موضوعی نیست که یک شخصیت سیاسی رسیدگی به آنها را رها کند. حالا شاید این شخصیت سیاسی سروصدا نکند یا دنبال پست و مقامی نباشد اما دفاع از حقوق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مردم را برای خود اصل بداند. البته گاهی اوقات وقتی شخصیت سیاسی صحبت و مصاحبه می کند این ذهنیت برای برخی پیش می آید که او دنبال مطرح شدن برای گرفتن جایگاه مدیریتی یا مسئولیت سیاسی است حال آنکه می تواند این طور نباشد.
برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شاهد بودیم تشکیلاتی به نام جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اعلام موجودیت کرد، در صورتی که مطلوب و مقبول خیلی از تشکل ها مانند جبهه پیروان خط امام و رهبری و جبهه پایداری و بسیاری از شخصیت های اصولگرا همچون آقایان جلیلی و لاریجانی نبود و در آن مقطع قریب اتفاق آنها سکوت کردند تا در صورت شکست این حرکت، مقصر قلمداد نشوند. شما برای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شما چه توصیه ای به اصولگرایان دارید؟ آیا نیاز است برای آوردگاه سیاسی پیش رو مکانیزم جدید تشکیلاتی در این اردوگاه تعریف شود؟
اولا نباید انتظار داشت که تمام اصولگرایان زیر یک پرچم جمع شوند. این انتظار بیجایی است. در کشوری که بیش از ۲۰۰-۳۰۰ حزب رسما مجوز فعالیت دارند خیلی انتظار دو از واقعیتی است که فکر کنیم همه اینها ظرف مدت کوتاهی حاضر باشند زیر دو پرچم جمع شوند. از اول هم من انتظار نداشتم همه بزرگان و طیف وسیع تشکل های اصولگرا زیر نظر جمنا قرار بگیرند. آن هم مجموعه ای که یک دفعه ۱۰ نفر نشست خبری گذاشتند و گفتند ما جمنا هستیم و همه به ما بپیوندند.
اگر هم بخواهد این اتفاق بیفتد یک پروسه طولانی را می طلبد، در وهله اول نیز باید افراد دعوت شوند تا به مرور زمان بتوانند این همه عقاید دور هم جمع کنند. نکته دوم باور اصولگرایان این بود که هر لیستی بدهند مثل انتخابات مجلس چهارم و پنجم کاندیداهای حاضر در آن فهرست رأی می آورند بنابراین بسیاری از معیارها را فراموش کردند، به همین خاطر در انتخابات مجلس هفتم و هشتم کسانی که رأی داشتند از لیست کنار گذاشته شدند اما برخی افراد که برای مردم ناشاخته بودند در لیست قرار گرفتند. باید اصولگرایان توجه کنند که مردم می خواهند برای خود در مجلس نماینده انتخاب کنند نه آنکه نماینده گروه ها را برگزینند، پس دنبال کسانی باشند که حداقل کف رأی را بین مردم داشته باشند. به عبارت دیگر نامزدهایی در فهرست نهایی قرار بگیرند که به آنها کمک شود تا رأی شان افزایش پیدا کند، نه آنکه فردی ناشناس در لیست قرار گیرد و تصور کنند حتما او رأی می آورد. اصولگرایان این اشتباه را چند مرتبه انجام دادند.
اصولگرایان در چه دوره هایی این اشتباه را تکرار کردند؟
در انتخابات مجلس برای تهران لیست سی نفره دادند و در حالیکه خیلی از نامزدهای حاضر در فهرست برای مردم ناشناخته بودند. برای روشن شدن مسئله مجلس نهم را مثال می زنم. لیستی تهیه شد، خودشان گفتند وقتی اسم غفوری فرد مطرح شد هیچ مخالفی نداشت ولی بعداً گفتند چون تعداد لیست ۳۲ نفر شد مقرر کردند بین سه نفر آخر قرعه کشی کنند. برگزاری انتخابات برای تعیین سرنوشت کشور است، این خیلی جای تأمل داشت که قرار شد بین سه نفر یعنی من با سابقه مدیریتی و عضو هیأت علمی دانشگاه، یک نفر با سابقه کارگری و یک نفر با سابقه کارمندی وزارت خارجه که اصلا هم وزن نیستند قرعه کشی شود تا یک نفر در لیست باقی بماند و دو نفر دیگر کنار بروند.
آقای باهنر اعلام کرده باید استراتژی ما براساس پیروزی در انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را ببریم، اما شما می گویید اصولگرایان نمی توانند زیر یک پرچم قرار بگیرند؟
همه گروه های سیاسی استراتژی شان برای ورود به انتخابات آن است که پیروز رقابت باشند اما هر گروهی باید روی اصول خود بماند. بر طبق کدام اصول ملی و جهانی برای بستن فهرست مجلس قرعهکشی میکنند؟ باید اصولی معیار عمل قرار گیرد که قابل بیان و قابل دفاع باشد تا مردم اعتماد کنند و رأی بدهند.
برخی می گویند این تحرکاتی که آقای باهنر در ماه های اخیر شروع کرده و اظهارنظرهایی که انجام می دهد و می گوید باید یک مکانیزم جدید جریان اصولگرایی بیاید که فراگیر باشد یا صحبت می کند از اینکه باید در انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم پیروز انتخابات شویم، به نظر می رسد او می خواهد برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ زمینهسازی می کند؟ آیا این طور است؟
من بعید می دانم آقای باهنر کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود. تا الان که با آقای باهنر صحبت کردم تمایلی برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری نداشته است.
اگر از او دعوت شود، چه طور؟ باز هم تمایلی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ندارد؟
همین دوره هم با او صبحت شد تا دعوت کنند مطلقا گفت شرکت نمی کند و بعید هم می دانم نظرش تغییر کند.
این ایده ای که در جبهه پیروان خط امام و رهبری برای تشکیل حزب فراگیر بود به کجا رسید و چقدر جدی است؟
این بحث قدیمی است و تازه نبود. به نظرم اگر هم درست شود ۳۰۰ حزب فعلی رسمی و مجوزدار کشور می شود ۳۰۱ حزب. یعنی به همین راحتی نیست که افراد به سمت تشکیل یک حزب فراگیر بیایند. موتلفه حزب سراسری است ولی هنوز نتوانسته فراگیر باشد. اگر حزبی به نام فراگیر درست فقط یک حزب به ۳۰۰ حزب کشور اضافه میشود.
یعنی جبهه پیروان نمی تواند نقش یک حزب فراگیر را ایفا کند؟
اصلا جبهه نباید حزب شود چون سیستم جبهه با حزب کاملا فرق دارد.
پس باید چه کار کرد چون به یک مقطعی رسیدیم که همه می گویند باید حزب فراگیر در کشور تشکیل داد؟
مگر موتلفه فراگیر نیست. حزب فراگیر با حرف درست نمی شود. باید معیارهایی تعریف کرد تا همه آن را قبول داشته باشند اما هنوز به این مرحله نرسیدیم.
ارسال نظر