روزنامه آرمان- احسان انصاری: آیا اصلاحطلبان به دنبال روی کار آمدن یک دولت اصلاحطلب پس از ریاست جمهوری حسن روحانی هستند؟ آیا ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل در انتخابات۹۸ نیز ادامه خواهد داشت؟ در چه شرایطی ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل فرو خواهد پاشید؟ برای پاسخ به این سوالات با حجت الاسلام حسین انصاری راد رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم شورای اسلامی گفتوگو کردیم.
انصاری راد که در سال۸۳ به دلیل دفاع از آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات مفتخر به جایزه قلم طلایی شده است در گفتوگو با «آرمان» تصریح میکند: «اگر اصلاحطلبان دوباره از یک اصولگرا حتی یک اصولگرای معتدل مانند آقای لاریجانی که بنده احترام زیادی برای ایشان قائل هستم، حمایت کنند به معنای شکست کامل گفتمان اصلاحطلبی خواهد بود و سبب ناامیدی کامل در بدنه جریان اصلاحات خواهد شد. حتی اگر صلاحیت چهرههای برجسته جریان اصلاحات تایید نشود، باز هم ظرفیتهایی در میان اصلاحطلبان وجود دارد که بتوانند از فیلتر نهادهای نظارتی عبور کنند و در رقابتهای انتخاباتی حضور داشته باشند».
ایشان همچنین درباره راهکار به وجود آمدن یک دولت اصلاحات پس ار دولت آقای روحانی خاطرنشان میکند: «مهمترین راهکار در این زمینه پافشاری روی مواضع اصلاحطلبی است. در شرایط کنونی نباید به فکر ائتلاف با جریان دیگر بود و اتفاقا زمان آن رسیده که روی آرمانها و اهداف گفتمان اصلاحات پافشاری کرد». در ادامه متن گفتوگوی حجتالاسلام حسین انصاری راد با «آرمان» را از نظر میگذرانید.
آقای روحانی در چهار سال دوم خود چه رویکردی را در پیش گرفته است؟ به نظر شما در آینده رابطه جریان اصلاحات با دولت آقای روحانی با چه فراز و نشیبهایی مواجه خواهد شد؟
شرایط آقای روحانی از ابتدای ریاست جمهوری تا به امروز شرایط مناسب و راحتی نبوده است و ایشان همواره در تنگنا و سختی بوده است. در کشور ما نهادها و مراکزی از قدرت وجود دارد که دولتها نمیتوانند با تعارض با آنها به اهداف خود دست پیدا کنند. این وضعیت برای رئیس دولت اصلاحات نیز وجود داشت و اگر امروز ایشان نیز رئیسجمهور کشور بودند با همین وضعیت مواجه میشدند. البته من قصد ندارم آقای روحانی را از برخی وعدههایی که به مردم داده است تبرئه کنم. با این وجود آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشد که مردم با امید و نگاه به آینده در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ حضور پیدا کردند و به همین دلیل انتظارات از آقای روحانی بیشتر از گذشته شده است.
در نتیجه در شرایط کنونی آقای روحانی بین دو نیروی موافق و مخالف قرار گرفته است. از یک سو حامیان ایشان در انتخابات ریاست جمهوری حضور دارند که انتظار دارند ایشان به وعدههای خود عمل کند و از طرف دیگر برخی نهادهای قدرت وجود دارند که نمیتوان حضور آنها و قدرت تأثیرگذاری آنها را بر عملکرد دولت آقای روحانی نادیده گرفت. در نتیجه مسیر پیش روی آقای روحانی مسیر راحت و همواری نیست و مشکلات زیادی در این مسیر وجود دارد. با این وجود آقای روحانی باید برای راه سختی که در پیش رو دارد چارهاندیشی کند و امید را در دل مردم زنده نگه دارد.
آقای روحانی باید همه تلاش خود را برای تحقق مطالبات مردم انجام بدهد به شکلی که مردم احساس کنند ایشان از همه توانایی خود برای برطرف کردن مشکلات مردم استفاده کرد و هیچ کوتاهی و کم کاری انجام نداده است. آقای روحانی نباید به شکلی رفتار و اقدام کند که مردم ناامید شوند. بدون شک یأس و ناامیدی مردم به آینده سیاسی آقای روحانی و همچنین جریان اصلاحات به عنوان مهمترین حامی ایشان صدمه خواهد زد.
حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی تا چه زمان ادامه خواهد داشت؟ مرز گسست آقای روحانی و اصلاحطلبان کجاست؟
بدون شک انتظار جریان اصلاحات از آقای روحانی همان شعارهایی است کهایشان در طول مبارزات انتخابات ریاست جمهوری به مردم اعلام کردند. شعارهای آقای روحانی در انتخابات برگرفته شده از روح گفتمان اصلاحات و برآمده از مطالبات جدی مردم ایران بوده است. با این وجود نباید از آقای روحانی انتظار صددرصدی داشت که بتواند به تمام وعدههایی که به مردم داده است عمل کند. هیچ کدام از روسای جمهور سابق ایران نیز موفق نشدند به همه وعدههایی که به مردم داده بودند عمل کنند. آقای روحانی نمیتواند نسبت به برخی نهادهای قدرت بیاعتنا باشد و باید نسبت بهاین نهادها ملاحظه داشته باشد.
نوع رفتار آقای روحانی با این نهادهای قدرت نیز دارای اهمیت است. آقای روحانی به دلیل اعتمادی که مردم به ایشان داشتند نه میتواند به صورت کامل تحت تاثیر این نهادها باشد و نه میتواند با این نهادها مقابله کند و در تعارض قرار داشته باشد. در نتیجه باید در این زمینه با سیاست و تدبیر عمل کند و از حاشیه سازی و هزینه سازی برای دولت و کشور خودداری کند. اصلاحطلبان نیز تا زمانی که احساس کنند آقای روحانی در مسیر اصلاح جامعه و کشور حرکت میکند و از همه تواناییهای خود در این زمینه استفاده میکند به حمایت خود از ایشان ادامه خواهند داد و هیچ دلیلی برای فاصلهگیری وجود نخواهد داشت. جریان اصلاحات همواره به دنبال اصلاح جامعه و بهبود وضعیت زندگی مردم بوده است.
در نتیجه هر کسی که در راستای اصلاح جامعه و زندگی مردم حرکت کند مورد حمایت اصلاحطلبان قرار خواهد داشت. حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی زمانی پایان مییابد که آقای روحانی از همه توانایی خود برای تحقق مطالبات مردم استفاده نکند و از مسیر اصلاح جامعه فاصله بگیرد. در چنین شرایطی است که ممکن است اصلاحطلبان در رویکرد حمایتی خود نسبت به آقای روحانی تجدید نظر کنند.
به نظر شما ضرورت ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل در شرایط کنونی و بهخصوص در آستانه انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ وجود خواهد داشت؟ آیا منافع این ائتلاف بیش از مضرات آن بوده است؟
یکی از دلایل اصلی شکستهای پی درپی اصولگرایان سنتی در انتخابات اخیر ائتلاف بین اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بوده است. از سوی دیگر دلیل اصلی ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل نیز عدم تایید صلاحیت چهرههای اصلاحطلب بوده است. در نتیجه جریان اصلاحات در شرایط اضطرار تصمیم گرفت در یک ائتلاف استراتژیک حضور داشته باشد تا نیروهای تندرو که خسارتهای زیادی به کشور زده بودند در قدرت حضور نداشته باشند. متأسفانه جریان اصولگرایی همواره در آستانه هر انتخاباتی با دست باز و بدون ممانعت نهادهای نظارتی در انتخابات شرکت میکند در حالی که این وضعیت برای اصلاحطلبان وجود ندارد و دست اصلاحطلبان همواره در این زمینه بسته بوده است.
با این وجود مردم در انتخاباتی که صلاحیت چهرههای اصلاحطلب تایید نشود به کمک اصلاحطلبان آمده و اجازه ندادهاند دست جریان اصلاحات به دلیل ممانعت نهادهای نظارتی از مجلس و دولت کوتاه شود. در نتیجه اصولگرایان در چند انتخابات اخیر شکست سختی از اصلاحطلبان خوردهاند. وضعیت در برخی از شهرهای کشور مانند تهران به شکلی بود که حتی یک نماینده اصولگرا نیز وارد مجلس و شورای شهر نشده کهاین مسأله میتواند زنگ خطر بزرگی برای اصولگرایان به شمار برود. به نظر من اصولگرایان بیش از آنکه به عدم تایید صلاحیت اصلاحطلبان در انتخابات آینده چشم دوختهاند باید به آسیب شناسی جریان خود بپردازند و تلاش کنند نقایص و مشکلات خود را مرتفع کنند.
اصولگرایان باید در مرحله اول درباره از دست دادن پایگاه مردمی خود چارهاندیشی کنند که چرا در سالهای اخیر فاصله این جریان با مردم روز بهروز بیشتر شده است. نکته دیگر اینکه مردم بهخاطر آرمانها و اهدافی از اصلاحطلبان حمایت میکنند و در نتیجه اصلاحطلبان نمیتوانند از آرمانهای اصلاحطلبی عدول کنند و آنها را نادیده بگیرند. نادیده گرفتن دغدغههای مردم به معنای شکست قطعی جریان اصلاحات خواهد بود. در نتیجه ضرورتی وجود ندارد که اصلاحطلبان در هر شرایطی با اصولگرایان معتدل ائتلاف کنند و وارد معامله شوند. آرمانهای اصلی جریان اصلاحات، قانونگرایی، عدالت، صلحطلبی ، رعایت اخلاق و احترام به کرامت انسان است. در نتیجه جریان اصلاحات نمیتواند به هر دلیلی از آرمانهای اصلی خود عدول کند و با اصولگرایان معتدل وارد ائتلاف شود. در انتخابات ۹۴ نیز که اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل ائتلاف کردند شرایط برای جریان اصلاحات عادی نبود و اصلاحطلبان در وضعیت اضطرار قرار داشتند.
در این مقطع زمانی نهادهای نظارتی صلاحیت بسیاری از چهرههای اصلاحطلب را تأیید نکرده بودند و به همین دلیل اصلاحطلبان تصمیم گرفتند در یک اتحاد استراتژیک با اصولگرایان معتدل ائتلاف کنند. به احتمال بسیار زیاد این ضرورت در انتخابات مجلس آینده وجود نخواهد داشت و به همین علت، دلیلی برای ائتلاف مجدد با اصولگرایان معتدل وجود نخواهد داشت. در شرایط کنونی مردم به جریان اصلاحات اعتماد دارند و در شرایطی که اصلاحطلبان میتوانند با ظرفیتهای خود و بدون کمک از دیگران به پیروزی دست پیدا کنند دلیلی برای ائتلاف با اصولگرایان معتدل وجود نخواهد داشت.
آیا عدم ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل گفتمان اعتدالگرای کشور را با خطر فروپاشی مواجه نخواهد کرد؟
در شرایط کنونی و با توجه به پیروزی قاطع اصلاحطلبان در انتخابات اخیر این ضرورت وجود دارد که اصلاحطلبان به تنهایی در انتخابات شرکت کنند و با کسی ائتلاف نکنند. هنگامی که یک جریان سیاسی از اقبال مردمی برخوردار است و از نخبگان زیادی نیز بهره میبرد دلیلی برای ائتلاف با جریان سیاسی دیگر وجود ندارد، به نظر من نه تنها ائتلاف با اصولگرایان معتدل ضرورت ندارد بلکه ضرورت دارد اصلاحطلبان به تنهایی در انتخابات شرکت کنند و با استفاده از ظرفیتهای درون جریانی خود در انتخابات به پیروزی برسند. عرض و طول اصلاحطلبی بهاندازه مرزهای ایران است. در شرایط کنونی اکثریت قاطع مردم و نخبگان جامعه از گفتمان اصلاحات حمایت میکنند و به دنبال اصلاح جامعه هستند.
در نتیجه دلیلی برای ائتلاف وجود ندارد و همین که اصلاحطلبان به آرمانها و اهداف خود پایبند باشند مردم از آنها حمایت خواهند کرد و در نتیجه در انتخابات پیروز خواهند شد. البته از این نکته نیز نباید بگذریم که برخی از اصولگرایان در روش و منش خود تغییر ایجاد کردهاند و راه دیگری در پیش گرفته و به همین دلیل به جریان اصلاحات بسیار نزدیک شدهاند. بنده بدون اینکه نامی از کسی بیاورم باید عنوان کنم که برخی از بزرگان جریان اصولگرایی تقریبا اصلاحطلب شدهاند و مواضع و اظهارنظرهایی را مطرح میکنند که شاید از زبان یک اصلاحطلب نیز بیان نشود. در انتخابات اخیر مهمترین مشکل اصلاحطلبان عدم تایید صلاحیت بوده است. بدون شک اگر این مشکل در آینده مرتفع شود اصلاحطلبان به راحتی میتوانند با حمایت مردم کرسیهای قدرت را به دست بیاورند.
اگر نهادهای نظارتی رویکرد گذشته خود را ادامه بدهند و اصلاحطلبان نتوانند با گزینه خود در انتخابات آینده حضور پیدا کنند وضعیت به چه شکلی خواهد بود؟
به نظر من با توجه به اتفاقات رخ داده در انتخابات اخیر نهادهای نظارتی در رویکرد خود نسبت به عدم تایید صلاحیت اصلاحطلبان تجدید نظر خواهند کرد و رویکرد گذشته را ادامه نخواهند داد. برخی عنوان میکنند اگر این وضعیت در آینده نیز وجود داشته باشند اصلاحطلبان باید بین اصولگرایان تندرو و اصولگرایان معتدل از اصولگرایان معتدل حمایت کنند. حتی در رسانه نام برخی افراد مانند آقای لاریجانی نیز مطرح میشود که اگر اصلاحطلبان به دلیل سیاستهای نهادهای نظارتی به بنبست رسیدند از آقای لاریجانی حمایت کنند. به نظر من تکرار اتفاقات سال۹۲ درباره آقای لاریجانی باعث ناامیدی و دلسردی مردم از جریان اصلاحات خواهد شد. جریان اصلاحات باید در انتخابات آینده با در نظر گرفتن تمام جوانب قضیه از ظرفیتهای داخلی خود استفاده کند تا بتوانند امید و نشاط را در بین بدنه اجتماعی خود حفظ کند.
به نظر من اگر اصلاحطلبان دوباره از یک اصولگرا حتی یک اصولگرای معتدل مانند آقای لاریجانی که بنده احترام زیادی برای ایشان قائل هستم حمایت کنند به معنای شکست کامل گفتمان اصلاحطلبی خواهد بود و سبب ناامیدی کامل در بدنه جریان اصلاحات خواهد شد. حتی اگر صلاحیت چهرههای برجسته جریان اصلاحات تایید نشود، باز هم ظرفیتهایی در میان اصلاحطلبان وجود دارد که بتوانند از فیلتر نهادهای نظارتی عبور کنند و در رقابتهای انتخاباتی حضور داشته باشند. با این وجود در سالهای آینده و به خصوص در سالهای پایانی دولت آقای روحانی ممکن است اتفاقات مهمی در کشور رخ بدهد که فضای سیاسی ایران را تغییر بدهد و به بسیاری از گمانهزنیهای کنونی پایان بدهد. فضای سیاسی ایران همواره آبستن اتفاقات ریز و درشتی بوده که در آن رخ داده و این اتفاقات در آستانه انتخابات دارای اهمیت بیشتری خواهد بود.
اصلاحطلبان برای اینکه پس از دولت آقای روحانی یک دولت صددرصد اصلاحطلب روی کار بیاید باید چه راهکاری در پیش بگیرند؟
مهمترین راهکار در این زمینه پافشاری روی مواضع اصلاحطلبی است. در شرایط کنونی نباید به فکر ائتلاف با جریان دیگر بود و اتفاقا زمان آن رسیده که روی آرمانها و اهداف گفتمان اصلاحات پافشاری کرد. مهمترین دلیلی که اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری از آقای روحانی حمایت کردند پافشاری برشعارهای اصلاحطلبی و حرکت در مسیر اصلاح جامعه بوده است. در نتیجه آقای روحانی باید روی آرمانها و اهداف جریان اصلاحات پافشاری کند. از سوی دیگر ایشان باید برای مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم چارهاندیشی کند تا مردم در پایان دوران ریاستجمهوری ایشان قضاوت مثبتی نسبت به عملکرد ایشان داشته باشند.
مردم درباره آقای روحانی براساس میزان رفاهی که برای آنها به وجود آورده است قضاوت خواهند کرد. در نتیجه آقای روحانی باید نسبت به برطرف کردن مشکلات مردم اهتمام جدی داشته باشد. از سوی دیگر کسی نباید از مواضع اصلاحطلبی عبور کند و از اصلاحطلبی عقب بنشیند. عقب نشستن از اصلاحطلبی به معنای فاصله گیری از مردم و ناامیدی مردم است.
نظر کاربران
بگیره.فرقی نداره دیگه
اصلاح طلبان همان راهی را رفتن که اصولگرایان رفته بودن به بن بست سیاسی خورده بودن