اسماعیل گرامی مقدم در روزنامه آرمان نوشت: شکست اصولگرایان در انتخابات گذشته بزرگان این جریان را به سوی ترمیم ضعفها و نواقص خود در انتخابات آتی رهنمون ساخته که قطعا یکی از راههای ترمیم اصولگرایان بازگشت مجدد به وحدت و انسجام میان تمام نحلههای فکری اصولگرایی است. البته اینکه آنها تا چه حدودی بتوانند این استراتژی را با موفقیت عملیاتی کنند با توجه به اختلافات درونی مقداری دشوار خواهد بود.
اسماعیل گرامی مقدم در روزنامه آرمان نوشت: شکست اصولگرایان در انتخابات گذشته بزرگان این جریان را به سوی ترمیم ضعفها و نواقص خود در انتخابات آتی رهنمون ساخته که قطعا یکی از راههای ترمیم اصولگرایان بازگشت مجدد به وحدت و انسجام میان تمام نحلههای فکری اصولگرایی است. البته اینکه آنها تا چه حدودی بتوانند این استراتژی را با موفقیت عملیاتی کنند با توجه به اختلافات درونی مقداری دشوار خواهد بود.
گرچه همین که اصولگرایان نسبت به گذشته انسجام خود را افزایش دهند و افراد بیشتری در ائتلاف آنها مشارکت داشته باشند پیروزی برای آنها دور از دسترس نیست. همانگونه که بارها گفته شده صرف انسجام در انتخابات نمیتواند موجب پیروزی جریانهای سیاسی در انتخابات شود، بلکه آنچه در تکمیل مسأله انسجام و پیروزی قرار دارد پرداختن به مطالبات واقعی مردم است.
در این راستا اصولگرایان باید با نگاه جدیدی به مطالبات مردم بنگرند که البته تا کنون هیچ گونه نشانهای از تغییرات اساسی آنها در سیاست داخلی و خارجی دیده نشده است. از این رو بعید به نظر میرسد با مقاومتی که اصولگرایان در مقابل مطالبات مردم دارند، بتوانند جامعه را به سوی شعارهای کهنه و منسوخ شده خود جذب کنند. از طرف دیگر اصلاحطلبان در ۳ انتخابات گذشته با وحدت درون گفتمانی و ائتلاف با جریان اعتدالگرا توانستهاند به پیروزیهای چشمگیری دست پیدا کنند.
اصلاحطلبان درصدند بیش از اینکه به اشخاص حقیقی اهمیت و ارزشی دهند و وزن خاصی برای آنها درنظر گیرند، احزاب سیاسی و کارکرد آنها را نهادینه کنند که پیگیری این مسیر نیازمند ایستادگی و پیگیری مطالبات مردم در قالب هویت اصلاحطلبی است. بنابر این اصلاحطلبان در انتخابات آینده باید ضمن پافشاری برنهادهای مدنی و بهخصوص تقویت احزاب سیاسی به پراکندگیهای گروهها و احزاب خود پایان دهند و با استراتژی واحدی که در شورای عالی سیاستگذاری تدوین خواهد شد انتخابات بعدی را نیز با فاصله بسیار زیاد از رقیب ربوده و به پیروزیهای بعدی دست یابند.
از این رو اصلاحطلبان در شرایط کنونی باید ضمن حمایت از دولت آقای روحانی که دستاورد زحمات و مقاومت این جریان بوده با ائتلافی منطقی ضمن حفظ هویت اصلاحطلبی خود آرای بیشتری از مردم را مجددا به سمت و سوی خود جلب و جذب کنند. از سوی دیگر توسعه امروز جهان مدرن و پیشرفته مرهون نهادینه شدن احزاب سیاسی است. از این رو احزاب در چارچوب ائتلاف منطقی و نوشته شده وارد عرصه انتخابات میشوند.در ماههای اخیر شاهد بودیم که حزب محافظه کار انگلیس برای اینکه نتوانست تمامی کرسیهای پارلمان را تصاحب کند نیازمند ۹کرسی برای تشکیل دولت بود و از این جهت اجبارا تن به ائتلاف با حزبی کوچک در ایرلند داد تا با تصاحب این ۹ کرسی بتواند تشکیل دولت دهد. البتهاین ۹ کرسی نیز به صورت قاعدهمند و با روشهای پذیرفته شده تصاحب شد و مشخص گردید که چه دستگاهها و با چه ضابطهای در اختیار این ۹ کرسی قرار خواهد گرفت.
این روش در کشورهای توسعهیافته قاعدهمند بوده و بازخورد مثبتی داشته است. البته در قانون اساسی و قانون انتخابات ایران چنین مقدمه و پیش زمینهای وجود ندارد و چون شاهد نظام انتخاباتی سنتی در کشور هستیم رویکرد شخصیتهای سیاسی همچنان جزو اساسیترین مسائل پیش روی انتخابات است. بدین جهت نمیتوانیم از نقش شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب یا اصولگرا به سادگی عبور کرده و با جهشی به سوی تحزب مثل کشورهای توسعهیافته انتخابات حزبی برگزار کنیم. بنابراین باید ضمن استفاده از سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان و اصولگرایان، به دنبال کاهش وزن شخصیتها و تقویت نقش احزاب در جامعه بود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر