انتقاد آمریکا از رویکرد اسرائیل مقابل ایران
نیویورک تایمز در گزارشی تحلیلی به انتقاد از رویکرد رژیم صهیونیستی در مقابل ایران پرداخت و تاکید کرد که این رژیم عادت کرده است اظهاراتی تکراری را به گونههای مختلف درباره برنامه هستهیی ایران و تهدید بودن آن تکرار کند و به این ترتیب موجب شود که سایرین نتوانند اعتباری برای حرفهای مقامات این رژیم قائل شوند.
روزنامه نیویورک تایمز در این گزارش تحلیلی نوشت: بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر رژیم صهیونیستی) اوایل ماه میلادی جاری در برنامهای تلویزیونی در آمریکا شرکت کرد تا به جهان یادآوری کند که تهدید ایران همچنان زنده است. نتانیاهو در برنامه «با ملت روبرو شو» هشدار داد که جمهوری اسلامی ایران بار دیگر در حال نزدیک شدن به یک خط قرمز هستهیی است و به طور تلویحی گفت که اگر آمریکا خیلی زود دست به اقدامی نزند، وی این کار را خواهد کرد. انتظار داشته باشید که در هفتههای آینده حرفهایی از این دست بیشتر بشنوید. حضور نتانیاهو در تلویزیون آغاز تلاش جدید برای بازگرداندن توجهات به ایران است. ولی انتظار نداشته باشید که واشنگتن یا جامعه بینالمللی بلافاصله دست به اقدامی بزنند.
این روزنامه در ادامه نوشت: نتانیاهو واکنشی را که انتظار آن را دارد نخواهد گرفت و نباید بگیرد. دلیلش این است که هم زبانی که به کار میگیرد و هم رفتار اسراییل ( رژیم صهیونیستی) باعث میشوند که جدی گرفتن تهدیداتش روز به روز دشوارتر شود. مشکل اینجاست که هشدارهای اسراییل درباره ایران بسیار آشنا هستند. اگر خاطرتان باشد نتانیاهو تابستان سال گذشته نیز همین روند را در پیش گرفت. تابستان سال قبل از آن هم همینطور . در واقع سران اسراییل حدود ۱ دهه است که چنین هشدارهایی را تکرار میکنند.
در ادامه این گزارش تحلیلی میخوانیم: این تکرار میتوانست مشکلساز نباشد، به شرطی که چیزهایی که آنها دربارهاش هشدار میدهند مرتب تغییر نمیکرد. این را در نظر بگیرید: در سال ۲۰۰۴ وقتی آریل شارون، نخستوزیر وقت اسراییل مساله موضوع هستهیی ایران را مطرح کرد، گفت که نقطه بدون بازگشت زمانی فرا خواهد رسید که ایران به توسعه توانایی فنی غنیسازی اورانیوم نزدیک شود. اما چند ماه بعد شائول موفاز ، وزیر دفاع وی ( وزیر جنگ پیشین رژیم صهیونیستی ) گفت که خطر واقعی زمانی فرا میرسد که ایران در خاک خود شروع به غنی سازی اورانیوم کند. پس از آن در سال ۲۰۰۶ ایهود اولمرت نخست وزیر وقت اسراییل گفت که لحظه ی حیاتی زمانی میرسد که ایران تعداد مشخصی آبشار غنی سازی داشته باشد. سال گذشته نیز ایهود باراک ( وزیر جنگ نتانیاهو در آن زمان ) گفت که خط قرمز واقعی زمانی زیر پا گذاشته میشود که ایران وارد " منطقه مصونیت " ( نقطهای که در آن برنامهی هستهیی ایران آنقدر پیشرفته خواهد بود یا از تمهیدات دفاعی کافی برخوردار خواهد بود که نتوان با حمله آن را از کار ا نداخت) شود.
در ادامه این گزارش تحلیلی با این ادعا که «نکته گیج کننده این اظهارات این است که ایران از روی همه این خط قرمزها عبو کرده است ولی این فاجعه فرضی هنوز اتفاق نیفتاده است.» آمده است: اکنون نتانیاهو با مشکل چوپان دروغگو روبرو است. اما پروندهسازی او علیه ایران یک اشکال عمیقتر نیز دارد و آن فقدان انسجام اطلاعاتی است. نتانیاهو اصرار دارد که جمهوری اسلامی ایران پیش از ساختن بمب باید متوقف شود، زیرا نمیتوان در استفاده نکردن از آن به ایران اعتماد کرد. اما برای اینکه این اظهارات درست باشد سران ایران باید نسبت به استالین یا مائو شرورتر یا غیرمنطقیتر باشد؛ این دو نفر جرمهای بزرگتری را مرتکب شدند ولی بازدارندگی در برابر آنها جواب داد. علاوه بر آن باید به خاطر داشت که ایران در یک سال گذشته از سرعت غنیسازی اورانیومش کاهش است. تهران این کار را در واکنش به تهدیدها و تحریمها انجام داد که این خود تعریف رفتار منطقی است.
این روزنامه آمریکایی در ادامه نوشت: هدف از این مقاله این نیست که اسراییل دلیلی برای نگرانی درباره ایران ندارد. با توجه به اندازه و موقعیت مکانی اسراییل، توجه فعلی دولت اوباما به مصر و سوریه و تمایل آشکار واشنگتن به تعامل با رییسجمهور جدید ایران در دور جدیدی از مذاکرات، نگرانی نتانیاهو اگرچه افراطی ولی قابل درک است. آنچه غیر قابل درک است چگونگی برخورد وی با این مساله است. اگر قرار بود دولتش حقیقتا مایل به توقف برنامهی هستهیی ایران باشد باید در چند مورد کلیدی رفتار متفاوتی را در پیش میگرفت. مثلا باید هر چه در توان داشت برای صلح با فلسطین انجام میداد تا به این ترتیب از حمایت بینالمللی گسترده برخوردار میشد، ولی به جای آن نتانیاهو هیچ گونه حرکتی در این زمینه نمیکند.
در پایان این گزارش میخوانیم:نتانیاهو به جای اتخاذ چنین اقداماتی به تاکتیکهای قدیمی روی آورده است و مرتب بر طبل جنگ در واشنگتن میکوبد. این باعث یک نتیجه گیری بدبینانه ولی غیر قابل اجتناب میشود: اینکه آنچه وی واقعا میخواهد این است که دنیا مشکل ایران را برای او حل کند. نتانیاهو به دنبال توقف برنامه هستهیی ایران است ، ولی حاضر نیست برای این کار هزینهای بپردازد.اگر خودش حاضر به انجام این کار نیست چه دلیلی دارد دیگران زحمتش را بکشند.
نظر کاربران
جالب شد حالا
روحانی مچکریم!
پاسخ ها
جه ربطی داره
هيچ وقت به آمريكا اعتماد نخواهيم كرد هيچ وخخخخخخخخخت
پاسخ ها
ببخشید شماااااا؟؟؟؟؟؟!!!!
این ترس نتیجه ی رخ دادن یک اتفاق درست در ایران و انتخاب آدم با تدبیری مثل آقای روحانی هست... دوره ی مظلوم نمایی اسرائیل به خاطر اظهارات مزخرف احمدی نژاد تو این هشت سال دیگه تموم شده...