سيد ابوالحسن مختاباد در روزنامه اعتماد نوشت: حرفه روزنامهنگاري كار ظريفي است و اگر روزنامهنگار با پيچيدگيهاي اين حرفه آشنا نباشد و نتواند زواياي آن را به خوبي دريابد و البته از همه مهمتر به اصول اخلاق حرفهاي كار روزنامهنگاري پايبندي نشان ندهد، ميتواند خود اسباب دردسرهاي فراواني شود.
سيد ابوالحسن مختاباد در روزنامه اعتماد نوشت: حرفه روزنامهنگاري كار ظريفي است و اگر روزنامهنگار با پيچيدگيهاي اين حرفه آشنا نباشد و نتواند زواياي آن را به خوبي دريابد و البته از همه مهمتر به اصول اخلاق حرفهاي كار روزنامهنگاري پايبندي نشان ندهد، ميتواند خود اسباب دردسرهاي فراواني شود.
از سوي ديگر اگر اهل سياست و فرهنگ و اجتماع نخواهند در مواجهه با رسانه و به قول مولانا، اين تيغ تيز، استراتژي مشخصي را صورتبندي كنند، از اين ميدان پيروز بيرون نخواهند آمد.
ماجراي مواجهه اخير محسن هاشميرفسنجاني با روزنامهنگاران نمونهاي از اين دست رخدادهاست؛ رخدادي كه براساس آن گويا، رييس شوراي شهر به دليل سانسور شدن و تحريف شدن بخشي از سخنانش در جلسات قبل، ترجيح داده بود با رسانهها مصاحبه نكند. آقاي هاشميرفسنجاني به دليل نام پدر بزرگوارشان و نيز انتظاراتي كه جامعه از ايشان دارد، قطعا فشارهاي فراوان زيادي را تحمل ميكند و البته كه نگارنده بر اين گمان است كه او مرد چنين ميداني نيز هست. ساليان سال زير دست سياستمردي كارآزموده و كمنظير در عرصه سياست ايران درسآموختن، قطعا نكتههاي بسياري به او آموزانده است كه بتواند آن را توشه راه خود براي سمت تازه كند. او ميداند كه در اين ميدان تنها محبان و دوستان نيستند، بلكه بدخواهان و دشمنان نيز در كمينند تا از كمترين خطاهاي او پرده بردارند و لهيب صفت، نهيبهاي مهيب بركشند تا فرزند هاشمي قد برنكشد و برنيايد.
دشمنان او را ز غيرت ميدرند / دوستان هم روزگارش ميبرند
برداشت عمومي از سخنان آقاي هاشمي در چند كانال تلگرامي و فضاي مجازي اين بود كه ...
ايشان لفظ «قهركردن» را براي تمامي رسانهها به كار برده است. نگارنده اما با شناختي كه از گفتمان او و نيز جغرافياي سخنانش دارم، بر اين باورم كه اگر سهوا همچنين چيزي گفته باشد، مرادش يك رسانه يا تعدادي رسانه خاص است و نه همه روزنامهنگاران. تكذيبيهاي كه از سوي دفتر آقاي هاشمي ارسال شد، نشان داد كه اگر هم آن سهو رخ داده باشد، اصل تعامل با رسانهها جزو دستور كارهاي اصلي رياست شوراي شهر تهران است. در گذشته نيز ابهامي و مقاومتي از سوي چند عضو شوراي شهر تهران درباره حضور خبرنگاران در صحن شورا ايجاد شده بود كه اتفاقا آقاي هاشمي در هواداري از حضور روزنامهنگاران سخن گفت و بر بود آنها تاكيد كرد. اما با همه اين تفاصيل به گمان من آقاي هاشمي بايد صبوري بيشتري بورزد و دروغپردازيها يا تحريفهاي رسانهها را با توضيحات و شفاف كردن فضا خنثي كند.
به خصوص در اين زمانه كه خوشبختانه سرعت انتقال اخبار به گونهاي است كه هر رسانهاي اگر بخواهد بيحقيقتي پيشه كند، دستش در طرفهالعيني رو خواهد شد. صدا و سيما در گذشته نيز با خاندان هاشمي رويكردي نامهربانانه داشته است. هنوز يادمان نرفته است كه با وجود بودن و گذراندن قانوني در مجمع تشخيص مصلحت نظام و الزام صدا و سيما به انتشار پاسخ تهمتهاي آقاي احمدينژاد در مناظرات انتخاباتي، آنها هيچگاه چنين كاري نكردند.
اما توصيه نگارنده به عنوان روزنامهنگاري كه يكي از دغدغدههايش آزادي بيان و ملزومات آن است، اين است كه آقاي هاشمي، ضمن تداوم ارتباط تعاملي و خوب گذشته با اهالي رسانه، بايد تمامي مكاتبات يا گفتههاي خود با روزنامهنگاران اعزامي از صدا و سيما را ثبت و ضبط كند تا اگر آنها بيحقيقتي پيشه و گفتههاي وي را تقطيع شده منتشر كردند، بلافاصله آن را در فضاي عمومي به صورت كامل انتشار دهند و حتي نام رسانه تحريفگر
را نيز عمومي كنند، «تا سيه روي شود هر كه در او غش باشد.»
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر