دختربچه ها، در دام دزد عروسکی
مرد شیشه‌ای که برای رهایی از بدهکاری سنگین، طلاهای کودکان و نوجوان‌ها را به سرقت می‌برد درحالی شناسایی شد که به اتهام سرقت موتورسیکلت درزندان به سرمی برد.
روزنامه ایران: مرد شیشه‌ای که برای رهایی از بدهکاری سنگین، طلاهای کودکان و نوجوان‌ها را به سرقت می‌برد درحالی شناسایی شد که به اتهام سرقت موتورسیکلت درزندان به سرمی برد.
چندی پیش زن جوانی با پلیس تماس گرفت و از ناپدید شدن دخترش خبر داد.: دخترم در حال بازی در کوچه بود که ناگهان ناپدید شد.
به‌دنبال این تماس مأموران پلیس یکی از شهرستان‌های اطراف تهران وارد عمل شده و جست و جو برای یافتن دختر ۸ ساله را آغاز کردند. هنوز دقایقی نگذشته بود که دخترک در حالی که طلاهایش به سرقت رفته بود و از ترس گریه می‌کرد در یکی از خیابان‌های خلوت اطراف محل زندگی‌اش پیدا شد.
او به مأموران گفت: درحال بازی بودم که مردی سوار بر موتور به طرفم آمد. عروسک زیبایی در دست داشت و به من گفت که عروسک را برای دخترش خریده است و اگر بخواهم حاضر است یک عروسک هم برای من بخرد. من هم قبول کردم و برای خرید عروسک سوار موتورسیکلتش شدم. اما او به جای مغازه عروسک فروشی مرا به‌خیابان خلوتی برد و طلاهایم را دزدید.
به‌دنبال این شکایت پرونده‌ای تشکیل شد و کارآگاهان به تحقیق برای دستگیری مرد موتور سوار پرداختند. تا اینکه با بررسی دوربین‌های مداربسته اطراف محل ربودن دختر ۸ ساله و رها کردن او، تصویر متهم میانسال به‌دست آمد.درحالی که بررسی‌ها برای دستگیری مرد موتورسوار ادامه داشت کارآگاهان با شکایت‌های دیگری نیز رو به رو شدند.
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان دریافتند متهم تحت تعقیب ۲۸ شهریور به اتهام سرقت موتورسیکلت بازداشت شده است.بدین ترتیب مأموران با نیابت قضایی راهی تهران شده وهمزمان با مراجعه به شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران خواستار انتقال متهم از زندان تهران بزرگ به اداره آگاهی شهرستان مورد نظر شدند.
بدین‌ترتیب صبح دیروز به دستور بازپرس سهرابی، متهم میانسال از زندان به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.او در تحقیقات گفت: «مدتی است که به شیشه معتاد شده‌ام. ازهمان موقع هم بدبختی‌هایم هم شروع شد. هر چه داشتم و نداشتم را فروختم و خرج مواد کردم. بعد از آن مجبور شدم قرض بگیرم. وقتی هم به خودم آمدم دیدم که کلی بدهی بار آورده‌ام. برای همین تصمیم گرفتم سرقت کنم.
ابتدا به سراغ دختربچه‌ها می‌رفتم و به بهانه خرید عروسک آنها را سوار موتورم می‌کردم و با کشاندن آنها به محل‌های خلوت طلاهایشان را سرقت می‌کردم. اما بعد از مدتی وقتی فهمیدم پلیس رد مرا زده است به تهران آمدم و به همین خاطر این بار سرقت موتورسیکلت را آغاز کردم که خیلی زود دستگیر شدم.»به‌دنبال اعترافات مرد میانسال، پرونده متهم با قرار عدم صلاحیت به شهرستان مورد نظر ارجاع شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
کثافت!
این طلا هم شده بلای جون زنان و دختران
برای زیر ۱۵سال اصلا طلا نخرید
چه بخوایم و چه نخوایم وضعیت جامعه امروز ما همینه و باید خودمون هشیار باشیم و خودمون و خانواده رو از خطرات حفظ کنیم آویزون کردن طلا به سرو گردن بچه ها فقط جون اونها رو به خطر میندازه و نباید این کار رو کرد بچه ها رو تنها به خیابون و کوچه نفرستید یه دختر 8 ساله دیگه بچه کوچک و نادان نیست باید بهش یاد داده بشه که حتی با غریبه ها حرف هم نزنه چه رسه به این که به خاطر یه عروسک سوار موتور یه غریبه بشه
اصلا از کار این دختر بچه بد جور تعجب کردم یعنی خانواده این دختر هیچ آگاهی به این دختر نداده بودن این دختر اصلا از خطرات آگاهی نداشته تا حد خیلی زیادی در این موارد خودمون مقصر هستیم لطفا بچه ها رو تو خیابون کوچه رها نکنید و بطور کامل اونها رو با خطرات آشنا کنین
داداش تو هم معلومه بیکاری ها یکساعت تومار نوشتی