کارگر یک کشتارگاه صنعتی مرغ که مادر و دختر خردسال او را خفه کرده بود پس از اعتراف به جنایت، با حکم قضات شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به دوبار قصاص محکوم شد.
روزنامه ایران: کارگر یک کشتارگاه صنعتی مرغ که مادر و دختر خردسال او را خفه کرده بود پس از اعتراف به جنایت، با حکم قضات شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به دوبار قصاص محکوم شد.
در این جنایت که اول بهمن سال ۹۲ رخ داد مادر و دخترش در آپارتمانی واقع در طبقه دوم یک مجتمع مسکونی در خیابان ابوذر به قتل رسیدند.
قاتل پس از خفه کردن مادر و دختر لوله گاز را بریده بود تا نشان دهد هر دو بر اثر خفگی با گاز جان سپردهاند و پس از کشتن این زن و کودک دست به سرقت پول و جواهرات موجود در خانه زده بود. با گذشت ۲۸ ماه، کارآگاهان با کشف گوشی سرقتی زن جوان در دست یک زن میانسال سراغ او در استان مازندران رفتند. وقتی این زن به مأموران گفت که گوشی را دامادش به تازگی به او هدیه کرده است، مأموران بلافاصله این مرد را دستگیر کردند. بدینترتیب راز جنایت فاش شد.
سرانجام هفته گذشته او در برابر قضات شعبه دهم دادگاه کیفری که به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور قاضی غفاری-مستشار دادگاه- برگزار شد به قتل زن جوان اعتراف کرد و گفت: «همه فکر کردند من برای دزدی دست به اینکار زدهام که واقعیت ندارد. من با مقتول در مجلس عروسی دختر عمویم آشنا شدم. او از فامیلهای دور زن عمویم بود که بعد از این آشنایی شمارهاش را گرفتم. تا اینکه فهمیدم در تهران زندگی میکند و شوهر دارد. برای دیدنش به تهران آمدم، در حالی که شوهرش مسافرت رفته بود.
آن موقع بود که گوشیاش را دیدم. او دو تا گوشی داشت که شماره گوشی مخفیاش را به من داده بود و میگفت دوست دارد با من ازدواج کند و من هم باور کردم. بعد از اینکه او و دخترش را کشتم نگاهم به کمدشان افتاد. دیدم کلی طلا و پول داخل آن است و او هم که مرده بود و به آنها احتیاجی نداشت آنها را برداشتم، طلاها را بردم و فروختم.ما میخواستیم با هم ازدواج کنیم. اما نشد. »صبح دیروز این متهم با حکم قضات شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به دو بار قصاص محکوم شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
بابا طرف شوهر داره اگه زرنگه شوهره خودشو نگه داره.دیگه چرا با تو ازدواج کنه
مرد و زن های ما خیانت ترجیح میدن به طلاق.گناه کبیره میکنن تا اسم طلاق روشون نیاد.از حرف مردم میترسن ولی خدا نه
مهدی محمدی
لعنت اوسون سنه
عشقول
تورا خدا ببینین باور کردنی حرف این حیوون که من رفتم به دیدنش شماره مخفیشو به من داده بود ودوتا گوشی داشت دوست داشت بامن ازدواج کند وقتی اورا کشتم چشمم به طلاهایش توکمد افتاد وبردم فروختم عجب داستان مسخره ای سرهم کرده بیشرف خدایش من که چیزی نفهمیدم از گفته هایش نمیدونم قاضی چی فهمیده از حرفای این بیشرف خداداندحیوون بیشرف به خاطر طلا وپول اون بدبخت را کشته کثافت
نظر کاربران
بابا طرف شوهر داره اگه زرنگه شوهره خودشو نگه داره.دیگه چرا با تو ازدواج کنه
مرد و زن های ما خیانت ترجیح میدن به طلاق.گناه کبیره میکنن تا اسم طلاق روشون نیاد.از حرف مردم میترسن ولی خدا نه
لعنت اوسون سنه
تورا خدا ببینین باور کردنی حرف این حیوون که من رفتم به دیدنش شماره مخفیشو به من داده بود ودوتا گوشی داشت دوست داشت بامن ازدواج کند وقتی اورا کشتم چشمم به طلاهایش توکمد افتاد وبردم فروختم عجب داستان مسخره ای سرهم کرده بیشرف خدایش من که چیزی نفهمیدم از گفته هایش نمیدونم قاضی چی فهمیده از حرفای این بیشرف خداداندحیوون بیشرف به خاطر طلا وپول اون بدبخت را کشته کثافت