پیمان حقیقتطلب در روزنامه شرق نوشت: كنكور كارشناسيارشد امسال، به نام مهاجرانی ثبت شده که با انبوه مشکلات اقتصادی و اجتماعی، توانستهاند در این کارزار پیروز شوند. نخبگان افغانستانی توانستند در کنکور امسال ١٠ رتبه زیر صد كسب كنند، رخدادی که مسئلهای جدید را پیشروی سیاستگذاران این حوزه قرار داده؛ اما آیا ایران، برنامه مدونی برای جذب و حمایت از مهاجران نخبه دارد؟
پیمان حقیقتطلب در روزنامه شرق نوشت: كنكور كارشناسيارشد امسال، به نام مهاجرانی ثبت شده که با انبوه مشکلات اقتصادی و اجتماعی، توانستهاند در این کارزار پیروز شوند. نخبگان افغانستانی توانستند در کنکور امسال ١٠ رتبه زیر صد كسب كنند، رخدادی که مسئلهای جدید را پیشروی سیاستگذاران این حوزه قرار داده؛ اما آیا ایران، برنامه مدونی برای جذب و حمایت از مهاجران نخبه دارد؟
پس از اعلام نتایج اولیه کنکور کارشناسی ارشد سال ١٣٩٦، انصراف رتبه یک رشته زمینشناسی بحثبرانگیز شد. رتبه یک کنکور زمینشناسی دانشجویی بود به نام مهدی جعفری، فارغالتحصیل دانشگاه پیام نور مشهد و تبعه کشور افغانستان. هزینههای تحصیل، دلیل او برای این انصراف از تحصیل بود. طبق قوانین وزارت علوم، او با وجود رتبهبرترشدن، به دلیل نداشتن تابعیت ایرانی، باید تا ٨٠ درصد شهریه دانشجویان شبانه را برای ادامه تحصیلش پرداخت کند. رقمی که برای یک دانشجوی کارشناسی ارشد بسیار بالا است.
البته این هزینه فقط هزینه شهریه است. هزینههای خوابگاه و تغذیه و سایر هزینهها به صورت آزاد را هم باید به این شهریه اضافه کرد. برخلاف دانشجویان شبانه، برای دانشجوهای مهاجر هیچگونه پرداخت وام کمکهزینه تحصیلی هم وجود ندارد. حالا اگر این دانشجو رتبه یک باشد و استطاعت مالیاش را هم داشته باشد، تبعیضی که بر او روا شده، مطمئنا جز احساس غبن، هیچ احساس دیگری برایش به وجود نخواهد آورد.
به دلیل رسانهایشدن این تصمیم و اعتراضهای سایر مهاجرانی که توانسته بودند رتبههای برتر کنکور را کسب کنند، افراد و گروههای بسیاری برای پرداخت هزینههای ادامه تحصیل این نخبگان اعلام آمادگی کردند؛ اما مهدی جعفری از پذیرش این کمکها صرفنظر کرد. هدف او حلشدن مشکل برای همه افراد مثل او بود. او دوست نداشت بهتنهایی از این فرصت پیشآمده استفاده کند. مشکل بزرگی وجود داشت و حلشدنش برای شخص او کافی نبود.
در نهایت چندی پیش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، خبر بورسیهشدن دانشجویان مهاجر نخبه را اعلام کرد. تمام مهاجرانی که در کنکور کارشناسی ارشد سال ١٣٩٦ حائز رتبه زیر صد شده بودند، تحت بورسیه وزارت علوم قرار گرفتند و میتوانند در دورههای روزانه بدون پرداخت شهریههای مصوب به ادامه تحصیل بپردازند. در مجموع در کنکور کارشناسی ارشد سال ١٣٩٦، ١٠ نفر از مهاجران نخبه تحت بورسیه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار گرفتند؛ اقدامی که واکنشهای مثبت زیادی را هم به دنبال داشت.
مهاجران نخبه در کنکور کارشناسی ارشد راهی چندبرابر پرپیچوخمتر از سایر افراد را طی کردهاند. بسیاری از آنان در سالهای کودکی به دلایل مختلف، امکان تحصیل در مدارس آموزشوپرورش را نداشتند و در مدارس خودگردان مهاجران با کمترین امکانات تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را به پایان رساندهاند. شرایط شرکت در کنکور کارشناسی و کارشناسی ارشد و شرایط انتخابرشته برای اتباع غیرایرانی سالهاست که مشخص است. اتباع غیرایرانی حق تحصیل در رشتههایی را که برای دولت تعهد استخدامی ایجاد میکند، ندارند. حتی اگر مهاجری در کنکور کارشناسی که ملاک بسیاری از سازمانها در ایران برای تشخیص نخبهبودن افراد است، رتبههای برتر را کسب کند، باز هم نباید در رشتههایی که برای دولت تعهد استخدام ایجاد میکند، تحصیل کند.
علاوه بر این، آنها در این رشتهها هم نباید تحصیل کنند: فیزیک اتمی، فیزیک هستهای، فیزیک مولکولی (پلاسما)، فیزیک ذرات بنیادی، مهندسی پلاسما، مهندسی ایمنی (گرایش بازرسی فنی و حفاظت هواپیما)، مهندسی تعمیر و نگهداری (هلیکوپتر و هواپیما)، مهندسی هوافضا، مهندسی هوانوردی (خلبانی، ناوبری هواپیما، تعمیر و نگهداری هواپیما، خلبانی هلیکوپتر و مراقبت پرواز)، علوم نظامی، الکترونیک هواپیمایی، تعمیر و نگهداری هواپیما، مخابرات هواپیما، مراقبت پرواز، فناوری اطلاعات (گرایش مخابرات امن)، مهندسی فناوری ماهواره و مهندسی کامپیوتر (گرایش رایانش امن).
اما محدودیتهای تحصیل در رشتههای تعهد استخدامدار و رشتههای اعلامشده، تنها محدودیت نیست. مهاجران در ایران از لحاظ جغرافیایی هم با موانع بزرگی روبهرو هستند. سازمان سنجش هر سال در دفترچههای شرکت در کنکور، نام مناطق ممنوعه برای تحصیل مهاجران را به تفکیک اعلام میکند؛ مناطقی که همپوشانی کاملی با نقشه مناطق ممنوع برای اقامت اتباع افغانستانی در ایران دارند. با این تفاوت که برای دانشجویان غیرایرانی مراکز استانها ممنوع نیست.
از طرف دیگر ایران سالهاست که با پدیده فرار مغزها روبهرو است. در جهان امروز که بیش از هر زمان دیگری جامعه بشری با پدیده مهاجرت مواجه است، روند جابهجایی نخبگان از مسائلی است که در اکثر کشورها بهصورت مستمر مورد رصد آماری و مبنای تصمیمسازی قرار میگیرد. تا پایان سال ٢٠١٥ حدود ٢٤٧ میلیون نفر مهاجر در کشورهای مختلف دنیا سکونت داشتند. مهاجران بهطورکلی به سه دسته ماهر، نیمهماهر و بدون مهارت تقسیمبندی میشوند. اکثر مهاجران جهان در دسته بدون مهارتها قرار میگیرند؛ مهاجرانی که با ورود به جامعه مقصد به کارهای سطح پایین و کارگری مشغول میشوند.
رقابت اصلی کشورهای جهان بر سر مهاجران نخبه و ماهر است. کشورهای مهاجرپذیر سعی میکنند مهاجران تحصیلکرده و با مهارت بالا را جذب کنند. کشورهای مهاجرفرست هم دو سیاست حفظ نخبگان (جلوگیری از فرار مغزها) و بهرهبرداری از نخبگان غیرمقیم در کشورشان را در پیش میگیرند. تراز مهاجرت نخبگان در بسیاری از کشورهای جهان مبنای تصمیمگیریهای کلان است. اگر تعداد نخبگان ورودی به کشور از تعداد نخبگان مهاجرتکرده از کشور بیشتر باشد، این تراز مثبت و در غیر این صورت این تراز منفی است. منفیبودن تراز به معنای خالیشدن کشور از ذهنهای خلاق، پیشرو و توانمند است.
کشور ایران، هم مهاجرپذیر است و هم مهاجرفرست. در زمینه خروج افراد، ایران روندی خلاف روند جهانی را تجربه میکند. اکثر مهاجرانی که از ایران خارج میشوند افراد بدون مهارت نیستند. آمارهای صندوق بینالمللی پول بیان میکنند سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰هزار نفر از ایرانیان تحصیلکرده و ماهر برای خروج از ایران اقدام میکنند و ایران از نظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور درحالتوسعه و توسعهنیافته جهان، مقام بالایی را دارد. خروج سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی با تحصیلات عالی، معادل خروج ۵۰ میلیارد دلار سرمایه سالانه برآورد شده است. از سویی دیگر، طبق آمارهای سازمان ملل متحد، سه درصد از جمعیت ساکن در ایران را مهاجران تشکیل میدهند، اما اگر به مهاجران ورودی به ایران نگاه کنیم متوجه وضعیت وخیم تراز مهاجرت نخبگان در ایران میشویم. اکثر مهاجرانی که در ایران مشغول به کار هستند، افرادی کممهارت بهشمار میآیند که در شغلهای سطحپایین مشغول به کارند.
در این میان نکته اصلی این نیست که این مهاجران در بدو ورود بدون مهارت بودهاند، این است که بعد از چند دهه اقامت، در بین آنان تعداد زیادی افراد مستعد و نخبه وجود دارند که میتوانند تراز مهاجرت نخبگان در ایران را بهبود ببخشند؛ افرادی که به دلیل موانع بسیار در راه تحصیلشان عملا از شکوفاشدن استعدادهایشان بازمیمانند و تواناییهای برجستهشان در راه اعتلای کشور ایران به کار گرفته نمیشود. همانطور که دانشجویان ایرانی در کشورهای غربی با انگیزه بالایی درس میخوانند و تحصیل میکنند، دانشجویان مهاجر هم در ایران در صورت فراهمشدن امکانات با انگیزهای چندبرابر به تحصیل و خدمت مشغول میشوند.
درواقع، قوانین و سیاستهای موجود کشور، نهتنها اجازه جذب مهاجران نخبه را نمیدهد، بلکه برای رشد علمی اتباع خارجی ساکن ایران هم محدودیتهایی ایجاد کرده است. اقدام وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای بورسیهکردن مهاجران نخبه با رتبههای زیر ١٠٠ در کنکور کارشناسی ارشد امسال ازهمینرو واجد اهمیت بسیار است، ولی در عمل اینها اقداماتی موردی هستند؛ اقداماتی هستند که فقط در سال جاری اجرائی شدهاند و هیچ تضمینی برای اجرای طولانیمدت آنها وجود ندارد. بسیاری از نخبگان ایرانی پس از تحصیل در دانشگاههای ایران از کشور خارج میشوند. آیا وزارت علوم برنامهای طولانیمدت برای جذب نخبگان از کشورهای همسایه - بهویژه افغانستان- دارد؟
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
مال خودمون نرن نمیخوایم خارجی بیارین