دکتر حسن روحانی در دولت دوازدهم با چالشهای مهمی نه فقط در عرصه اقتصادی، بلکه در حوزه سیاست داخلی مواجه خواهد بود.
مهدی فضائلی در روزنامه صبح نو نوشت: دکتر حسن روحانی در دولت دوازدهم با چالشهای مهمی نه فقط در عرصه اقتصادی، بلکه در حوزه سیاست داخلی مواجه خواهد بود. چالشها یا به تعبیر برخی کارشناسان، ابرچالش هایی چون، بیکاری، صندوقهای بازنشستگی و نظام بانکی، از مهمترین چالشهای دولت دوازدهم در عرصه اقتصاد هستند اما دشواریهای کار روحانی محدود به حوزه اقتصاد نخواهد بود و درعرصههای سیاسی و اجتماعی نیز باید آماده مواجهه با چالشهای دشواری باشد.
هرچند دکتر روحانی با علم به همه این مشکلات برای دور دوم نیز پا به عرصه رقابتهای انتخاباتی گذاشت و قاعدتاً باید پاسخگوی مطالبات در این حوزهها باشد لیکن همه، حتی منتقدان وی لازم است همنوا با رهبری برای موفقیت دولت دوازدهم و فائق آمدن بر این مشکلات دعا کنند. موضوع این یادداشت، مهمترین چالشهای سیاسی پیش روی دولت دوازدهم است که برخی آنها عبارت خواهند بود از؛ اولین چالش، چالش اجرای برجام با تفسیر آمریکایی است.
با پیروزی ترامپ، آب سردی برکوره امید دولت امید ریخته شد و هر روز که میگذرد، امیدواری برای به ثمررسیدن برجام،کمرنگتر و بهانههای جدیدی برای فشارهای بیشتر از سوی دشمن تراشیده میشود. بهانههایی که بدعهدی، نیرنگ بازی و عداوت آمریکاییها ریشه و علت اصلی آن است اما عجله در رسیدن به توافق، اعتماد به دشمن،کم دقتی در تنظیم متن، عدم استفاده از همه توان کارشناسی و بی توجهی به نظرات منتقدان از سوی رئیس جمهور و تیم زحمتکش، پرتلاش و متدین مذاکره کننده، بستر شیطنت آنها را تسهیل و فرصت دشمنی را بیشتر فراهم کرد.
این بهانه تراشیها که از مهمترین آنها بازدید از مراکز نظامی است، در صورت کوتاه آمدن روحانی میتواند از جدیترین چالشهای دولت دوم وی باشد که علاوه بر حوزه سیاست خارجی، عوارضی را در عرصه سیاست داخلی خواهد داشت و چه بسا مصداق این مصراع جناب مولوی شود که از قضا سرکنگبین صفرا فزود! چالش دوم، پیامدهای سیاسی ناکارآمدی احتمالی دولت دوازدهم در حوزه اقتصاد و معیشت خواهد بود. چنانچه اشاره شد، مهمترین چالشهای دولت دوازدهم از جنس اقتصاد است اما پیامدهای این چالشها محدود به حوزه اقتصاد نخواهد بود و در عرصههای دیگر از جمله سیاست، خود را بروز خواهد داد.
ناکارآمدی احتمالی روحانی و مردان و زنانش (که امیدواریم تحقق پیدا نکند) روحانی را با نقدهای جدی نه فقط از سوی منتقدان و رقبایش که حتی از سوی جدیترین حامیان او یعنی اصلاح طلبان مواجه خواهد کرد. بعید است اصلاح طلبان در چنین حالتی تا آخر پای روحانی بایستند و تمام قد، چون دوران رقابتهای انتخاباتی از او دفاع کنند؛ چنانچه نشانههای این فاصله گرفتن از هم اکنون ظاهر شده است.
باز شدن دو جبهه نقادی از سوی رقبای دیروز و تجدید نظر کردگان امروز اصلاحات، شرایط سیاسی دشواری را دربرابر روحانی قرار خواهد داد. سومین چالش روحانی، باز هم احتمالاً با اصلاح طلبان و در موضوعات سیاست داخلی خواهد بود. هر چند اصلاح طلبان خاستگاه روحانی را هیچ گاه اصلاحات ندانسته و نمیدانند اما از وی مطالبات اصلاح طلبانه داشته و دارند به ویژه برای این دوره. در عین حال، اصلاحطلبان دولت روحانی را یک دولت بوروکرات میدانند که نه عنایتی به مباحث توسعه سیاسی و فرهنگی که دغدغه اصلی اصلاح طلبان البته با روایتهای وارداتی است دارد و نه استعداد چنین توسعهای را.
حرفهایی از جنس مورد علاقه اصلاحطلبان هم که روحانی در مقطعی از انتخابات به آنها روی آورد، از نگاه حداقل بخشی از صاحب نظران اصلاح طلب، بازی با افکار عمومی بود. چهارمین چالش، اجازه باز شدن باب برجام های دو و سه خواهد بود. بر اساس برخی اطلاعات،آمریکاییها حتی هنگام مذاکرات برجام در موضوع هستهای، بیشتر به فکر برجام های بعدی دردو موضوع موشکی و نفوذ منطقهای ایران بودند و توافق هستهای را سریع الوصول میدانستند.
روحانی و مردان سیاست خارجیاش تاکنون باید متوجه شده باشند که آمریکا، آن کشوری که آنها گمان میکردند میشود با او تعامل کرد نیست.آنها حتماً از برجامی که روی دستشان مانده، عبرتهای لازم را گرفتهاند تا به سمت برجام های دیگری نروند. اما آیا حسن روحانی میتواند بر این چالشهای سیاسی غلبه کند و یا از شدت آنها بکاهد؟ پاسخ من مثبت است به شرطها و شروطها. اول اینکه روحانی و تیم مذاکرهکننده نباید اینقدر آشکار و علنی در چشم آمریکاییها، حیثیتی بودن برجام برای خودشان را جار بزنند.
همچنین روحانی و مذاکره کنندگان نباید تا این حد از خروج آمریکا از برجام که به گمان من بلوفی است برای امتیازخواهی بیشتر، هراسان شوند. مقابله به مثل مؤثر، راهکار اصلی برای حراست از برجامی است که چنگی هم به دل نمیزند.
دوم اینکه دولت دوازدهم باید با تحقق واقعی و نه نمایشی اقتصاد مقاومتی،کارآمدی را به نمایش بگذارد و لازمه اصلی تحقق این کارآمدی، دل کندن و قطع امید روحانی و مردان سیاست خارجی و اقتصادی او از بیگانگان و باورمندی به توان داخلی است. صیانت و ارتقای اقتدار موشکی و نفوذ منطقهای، سومین راهکار غلبه بر چالشهای سیاسی داخلی جناب روحانی است. به اینها اضافه کنید پرهیز جدی از حاشیه سازی ها، دو قطبی سازی های مضر و غفلت از اولویتهای اصلی کشور را.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر