دیپلماسی ایرانی در یادداشتی آورده است:از دیگر اهداف صهیونیستها از اجرای پروژه ایرانهراسی ۲، قرار گرفتن در کنار اعراب است.
نصرتالله تاجیک در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: اتفاقی که در خاورمیانه نباید می افتاد، افتاد! مشکل منگولیسم شطرنج بازان آماتور خاورمیانه بود که یا کشتی مرمره گولشان زد یا غرور ناشی از اندوخته ذخیره ارزی و یا اتکا به یک رسانه که از ابتدا نتوانستند حدس بزنند که وقتی خلیفه کشی باب شود اسد نه اولیش است و نه آخریش!
اسد البته آنگونه که فکر می کردند سه ماهه سرنگون نشد اما در طرف دیگر معادله در عوض نیرویی نه تنها در سوریه بلکه منطقه شکل گرفته که دیگر نمی توان با قواعد مرسوم آن را تجزیه و تحلیل کرد و یا با همان قواعد قبلی زمین بازی را تعریف و مرتب کرد.
لذا شرایط کنونی در منطقه به ویژه در عراق و سوریه بسیار حساس است و ما باید در کشورمان جریان رسانه ای، سیاسی، نظامی و کلیه ابعادی که به مسائل خاورمیانه و مشخصا سوریه مربوط می شود را مدیریت کنیم تا منسجم و با برنامه باشد و در زمین حریف بازی نکنیم.
با آغاز شکست اولیه پروژه جنگ های نیابتی و هزیمت نیروهای تروریستی به خصوص داعش در عراق و سوریه و از دست رفتن اغلب مناطقی که در اختیار داشتند امروز دولت های مرکزی در این دو کشور بار دیگر قدرت گرفته اند و بازندگان و برندگان بحران خاورمیانه مشخص شده اند.
قسمتی از تحرکات ترامپ و فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی از همین وضعیت نشات می گیرد. اگر این روزها شاهد سخنان مقامات کابینه ترامپ در مورد برجام هستیم و اینکه تیلرسون در ملاقات با وزیر خارجه انگلیس گفته' انتظار داشتیم برجام سبب ثبات در منطقه شود، اما نشد' در حالیکه یکی از عوامل اصلی بی ثباتی در منطقه سیاست امریکا و هم پیمانانش است و سایر اقدامات، لفاظی ها و اظهارنظرهایی است که از سوی مقامات رژیم صهیونیستی در رابطه با موضوع ایران هراسی صورت گرفته، دلیل اصلی آن را باید در این مسئله جستجو کرد که رژیم صهیونیستی ۶ سال طلایی را پشت سر گذاشته است و تمام سرمایه گذاری اش نقش بر آب شده.
از سال ۲۰۱۱ که جریان بهار عربی در خاورمیانه آغاز شد در حقیقت دوران بهار طلائی اسرائیلی نیز رقم خورده بود زیرا در آن مقطع کشورهای منطقه همچون سوریه و حتی عراق بواسطه ظهور و قدرت گرفتن گروه های افراطی همچون داعش و تروریسم وارداتی به شدت درگیر شده بودند و لذا یک شرایط طلایی برای رژیم اسرائیل فراهم شده بود. اما امروز این دوران طلایی در حال تبدیل به دوران سخت است و از این به بعد نه مشت آهنین جواب می دهد و نه گنبد آهنین.
در حقیقت در شرایط کنونی یک حرکت مقاومت در برابر بهم ریختگی منطقه شکل گرفته که این مقاومت پیروز شده است. همچنین نیروهای مخالف رژیم صهیونیستی امروز دیگر مانند پیش از سال ۲۰۱۱ نیستند. تل آویو از این به بعد با مخالفانی روبرو است که آب دیده و توانمند شده اند. البته در این شرایط وقتی داعش یا دیگر نیروهای افراطی آخرین نفس هایشان را می کشند یک دلنگرانی وجود دارد که آمریکایی ها در ادامه روند گذشته سعی کنند صحنه بازی را توسط نیروهای دیگری با عنوان نیروهای معتدل برهم بزنند. اما در مجموع خطر از منطقه رفع شده و کشورها اگر به دوران ثبات برسند از آن به بعد مشکلات رژیم صهیونیستی شروع می شود.
در این شرایط مسئولان و دست اندرکاران این رژیم به دنبال کوک کردن ساز دیگری هستند یعنی اگر اضمحلال داعش و نیروهای افراطی رقم بخورد، ما با دوران بهم ریختگی جدیدی روبرو خواهیم شد که یکی از مولفه های این دوران در حقیقت کلید خوردن پروژه ایران هراسی دو است. در این پروژه، بازیگران، همان بازیگران قدیمی مانند آمریکا، رژیم صهیونیستی و هم پیمانانشان در منطقه (همچون ترکیه، عربستان و قطر) هستند که بعضی از آنها بطور غیرمستقیم وارد بازی می شوند و سناریو نیز ایجاد حاشیه امن دوم برای رژیم صهیونیستی است.
از دیگر اهداف صهیونیست ها از اجرای پروژه ایران هراسی ۲، قرار گرفتن در کنار اعراب و سوءاستفاده از شکاف میان کشورهای عربی منطقه با ایران در راستای نزدیکی بیشتر به این کشورها و دور کردن دوستان ما بخصوص چین، روسیه و اروپا از ایران است.
به هر صورت منطقه در شرف ورود به دنیای جدیدی است که ملزومات جدید خود را طلب می کند. منطقه وارد لایه های پیچیده خود شده است و نیازمند هوشیاری، برنامه و ابتکار عمل در سیاست خارجی است تا بتواند به جریان سازی و راه انداختن گفتمان سیاسی اجتماعی است تا بهم ریختگی ژئوپلیتیکی ناشی از اقدامات آمریکا را جبران نموده و صلح، آرامش، امنیت، رفاه و توسعه را برای مردم به منطقه بازگرداند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
سوریه وعراق چنان ویران شده اند که بعد از داعش اسراییل مشگل آخر آنها خواهد بود