زهرا صدراعظم نوري؛ عضو شوراي اسلامي شهر تهران در روزنامه اعتماد نوشت: حدود يكماه از انتخاب وزرا و مديران ارشد دستگاهها و نهادها ميگذرد ولي با اين حال و با وجود تمام وعدههايي كه براي انتخاب و استفاده از زنان در پستهاي مديريتي داده شد، باز هم شاهد هستيم كه تقريبا تمامي پستهاي مهم اجرايي ملي به مردان سپرده شده است.
زهرا صدراعظم نوري؛ عضو شوراي اسلامي شهر تهران در روزنامه اعتماد نوشت: حدود يكماه از انتخاب وزرا و مديران ارشد دستگاهها و نهادها ميگذرد ولي با اين حال و با وجود تمام وعدههايي كه براي انتخاب و استفاده از زنان در پستهاي مديريتي داده شد، باز هم شاهد هستيم كه تقريبا تمامي پستهاي مهم اجرايي ملي به مردان سپرده شده است.
گويا با وجود گذشت حدود ٤دهه از انقلاب شكوهمند اسلامي و شعارهايي از قبيل اهميت حضور زنان در عرصههاي مختلف اجتماعي و سياسي و...، حفظ كرامت و حرمت بانوان، تساوي بين زنان و مردان و... قرار نيست اين شعارهاي زيبا محقق شود و به زنان نيز يكبار براي هميشه، درعمل «اعتماد» شود! جالب اينجاست كه دولتمردان ما نه تنها از حضور زنان در عرصههاي مديريتي استفاده نكردند كه حتي ديروز رييس دفتر رييس جمهور در مصاحبهاي مدعي شده بود كه بانوان براي آنكه بتوانند برپستهاي كليدي تكيه زنند، بايد توانمندي و تجربياتشان را افزايش دهند. حال اينجا اين سوال مطرح ميشود كه زنان چطور بايد در حوزههاي مديريتي كلان، تجربه كسب كنند؟ آن هم در شرايطي كه اصولا درصد بسيار كمي از زنان، در جايگاههاي كليدي عهدهدار مسووليتند؟
واقعيت اين است كه در كشور ما نگاهي كه به زنان ميشود به هيچ عنوان متناسب با ظرفيتها و توانمنديهاي آنها نيست. از سويي در برهههايي مانند انتخابات كه به حضور بانوان نيازمنديم، آنها را با اوصافي زيبا؛ صاحب حق مساوي با مردان ميدانيم و برحفظ كرامت و جايگاه آنها و استفاده از توانمنديهايشان تاكيد ميكنيم، ولي بعد از پايان آن برهههاي زماني، ديگر كسي حتي زحمت يادآوري وعدههاي داده شده در مورد زنان را نيز به خود نميدهد. در عوض در انتصاب مديران با خط كشيهايي خاص و به بهانههايي چون شايستهسالاري، تمامي پستهاي مديريتي را به مردان ميسپارند. اينكه پستهاي مديريتي به افراد شايسته واگذار شود جاي بسي خوشحالي است اما به شرط آنكه «شايستهسالاري» در مورد تمام افراد جامعه و به دور از جنسيت باشد يا اگر قرار است محدوديتي در انتصابها باشد، براي مردان هم اعمال شود. همچنين اگر معيار انتخابها، تجربه و توانمندي است، چگونه است كه بارها شاهد انتصاب مردان با سابقه كمتر و موفقيت محدود در پستهاي مديريتي حساس و ملي و مهم بوده و هستيم؟ چگونه است كه دولتمردان ما ريسك كرده و به مردان كم تجربه اعتماد ميكنند و پستهاي مهم را به
آنها ميسپارند، ولي زماني كه صحبت از انتخاب مديران زن ميشود، مدعي هستند يكي از مهمترين شرايط انتصاب در اين پستها، داشتن تجربه و سابقه مديريتي است؟!
البته در انتخابات مجلس و شوراهاي شهر و روستا، با تدبيري كه شوراي عالي اصلاحطلبان انديشيد، هم اينك حدود ٣٠ درصد از اعضاي شوراها و نمايندگان مجلس شهرهاي بزرگ و مراكز استانها را زنان تشكيل ميدهند كه تاكنون نيز عملكرد خوبي را از خود نشان دادهاند. اما در عين حال طرح اين مسائل به معناي آن نيست كه بخواهيم با نگاهي غير واقعي به مسائل جامعه و كشور نگاه كنيم و انتظار داشته باشيم كه به يكباره اكثر پستهاي مديريتي ، وزارتي و... در اختيار زنان قرار گيرد. بلكه حرف ما اين است كه اگر هم اينك تمام پستهاي وزارتي در اختيار مردان است، اگر استاندارهاي ما همگي مرد هستند و اگر پستهاي كليدي در اختيار مردان است، حداقل ترتيبي اتخاذ شود تا زنان بتوانند به عنوان معاونين اين مديران، انتخاب شوند و كسب تجربه كنند تا در يك بازه زماني چند ساله، آنها تجارب مديريتي ارزشمندي كسب كنند، تا امكان بهرهمندي از ظرفيت آنها در پستهاي مديريتي كلان فراهم شود. در پايتخت نيز اميدواريم وضعيت بر همين منوال دنبال شود و دكتر نجفي، شهردار تهران به وعدههاي خود براي انتصاب مديران زن در جايگاههاي مديريتي شهرداري عمل كنند تا شاهد پرورش مديران شهري،
براي آينده شهر و كشورمان باشيم.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر