توجه به موضوع مدیریت زنانه در جامعه ما بنا به علل و عوامل متعدد تاریخی- فرهنگی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این واقعیتی است غیرقابلانکار که طی سالیان اخیر اکثریت قاطع جامعه زنان به آن پی برده و بدان اذعان دارد.
پروانه مافی در روزنامه آرمان نوشت: توجه به موضوع مدیریت زنانه در جامعه ما بنا به علل و عوامل متعدد تاریخی- فرهنگی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این واقعیتی است غیرقابلانکار که طی سالیان اخیر اکثریت قاطع جامعه زنان به آن پی برده و بدان اذعان دارد.
بر همین اساس بود که وعدهها و نگاه نوین حسن روحانی به جایگاه زنان و تاکید وی بر رفع تبعیضها و تلاش برای کمرنگ کردن نقشهای جنسیتی مورد اقبال زنان جامعه قرار گرفت و بیش از نیمی از آرای سبد رئیسجمهور منتخب را شکل داد. اما پس از معرفی کابینه توسط حسن روحانی و عیان شدن عدم حضور گزینهای از میان جامعه ۵۰ درصدی زنان، انتقاداتی در محافل مختلف بر زبانها و قلمها جاری و ساری شد که صد البته در بسیاری از مواقع نیز بجا و متناسب بود.
اما در همین حال و هوا بود که حسن روحانی دستور استفاده تمامی وزرا از حداقل یک معاون وزیر زن را صادر کرده و مصوبه شورای عالی اداری مبنی بر سهمیه ۳۰ درصدی زنان در پستهای مدیریتی را نیز ابلاغ نمود. همچنین به صورت ویژه به وزیر کشور در خصوص استفاده از ظرفیت زنان در جایگاه استانداری، فرمانداری و مدیریتهای مشابه نکات لازم را گوشزد کرد.
در چنین شرایطی و با لحاظ کردن تمامی وقایع اخیر، اگر به دور از هیجانهای فردی و در قالب یک فرایند بلند مدت به آن بنگریم، شاید بتوان تصمیم و شیوه حسن روحانی برای ورود زنان به عرصههای مدیریتی را بهترین الگوی ممکن در شرایط کنونی جامعه ایرانی به شمار آورد.
باید پذیرفت که در جامعهای که زنان آن نتوانستهاند آنچنان که باید و شاید در عرصههای مدیریتی کسب تجربه کنند، ممکن است پس از ارتقای ناگهانی در پستهای مدیریتی به علت فقدان تجربه لازم از عملکرد و کارایی مطلوبی برخوردار نباشند و این اتفاق به تنهایی میتواند جولانگاهی را برای مخالفان حضور زنان در عرصههای کلان مدیریتی پدید آورد و در آن شرایط جامعه زنان برای دستیابی به مطالبات خود از جمله رفع تبعیض و شایسته سالاری، مسیری سخت و دشوار در پیش خواهد داشت و صد البته این مسیر بسیار هزینه بر خواهد بود.
به عبارت سادهتر شاید در بازه زمانی کوتاه مدت استراتژی ارتقای چند پلهای زنان خوشایند و مطلوب جامعه زنان باشد، اما بدون شک جامعه رنج دیده و مظلوم زنان، در دراز مدت خود به تنهایی باید هزینه همین عجولانه عمل نمودن و اقدامات تکانهای را بپردازد. همانگونه که تجربه و علم بشر نیز به اثبات رسانده است، در تمامی موارد زیست بشری تغییر و تحولات اگر تدریجی، مثبت و روبهجلو باشد، روندها و مسیرها پایدارتر و قابل اتکاتر خواهند بود.
مقوله استفاده از زنان در مناصب مدیریتی نیز از این اصل مستثنا نیست. شاید بتوان ادعا کرد که حسن روحاانی با ابلاغ مصوبه شورای عالی اداری در خصوص سهم ۳۰درصدی زنان در مناصب مدیریت حرفهای و عدم معرفی وزیر زن در شرایط کنونی، بزرگترین خدمت را به جامعه زنان کرده است.
زیرا این شیوه زمینه کسب تجربه و پخته شدن بیش از پیش زنان در عرصههای تصمیمگیری را فراهم خواهد آورد و از سوی دیگر تابوی مدیریت کلان زنان در کشور را به تدریج و به شیوهای به دور از حواشی خواهد شکست. بیتردید حضور زنان در جایگاه مدیریتی کلان همچون وزارتخانهها و نمایندگی مردم حق طبیعی آنهاست.
اما باید ورای مسائل جنسیتی این اصل را پذیرفت که کمبود تجربه میتواند خطری بزرگ برای عملکرد افراد در هنگامه پذیرش مسئولیتهای کلان و مدیریتی باشد و لذا اگر جامعه زنان در جریان انتخابات یکپارچه و منسجم به حمایت از حسن روحانی پرداخته است، انتظار چنین است که اکنون نیز استراتژی وی برای افزایش گام به گام استفاده از زنان در مناصب کلیدی و مدیریتی را بپذیرد و در یک چشمانداز بلند مدت به تجزیه و تحلیل وقایع و اتفاقات پیرامون بپردازد تا با نگاه واقع بینانهتری به رصد شرایط بپردازد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر