ديگر دراين موضوع كه نرخ حضور زنان در دستگاههاي دولتي نرخ قابل قبولي نيست شكي وجود ندارد. وزارت علوم هم در زمره همين دستگاههاي دولتي است. حضور زنان در حوزه مديريت آموزش عالي بسيار اندك است، چه در سطح ستاد و در خود وزارت علوم و چه در سطح روساي دانشگاهها و حتي اگر دقت كنيم در سطح مديريت دانشكدهها نيز حضور زنان بسيار كم است.
غلامرضا ظريفيان در روزنامه اعتماد نوشت: ديگر دراين موضوع كه نرخ حضور زنان در دستگاههاي دولتي نرخ قابل قبولي نيست شكي وجود ندارد. وزارت علوم هم در زمره همين دستگاههاي دولتي است. حضور زنان در حوزه مديريت آموزش عالي بسيار اندك است، چه در سطح ستاد و در خود وزارت علوم و چه در سطح روساي دانشگاهها و حتي اگر دقت كنيم در سطح مديريت دانشكدهها نيز حضور زنان بسيار كم است.
امروزه خوشبختانه زنان بسيار توانمندي در دانشگاهها آموزش ديدهاند كه ميتوانند وارد هياتهاي علمي شوند و البته در قالب نيروهاي مديريتي وارد بدنه ستادي وزارت علوم و دانشگاهها شوند. در روزهاي گذشته حرفي زده شد در اين خصوص كه «دانشگاهها براي جذب بانوان در چارچوب هيات علمي مقاومت ميكنند.»
اگر بحث مقاومت در دانشگاهها مطرح باشد، برميگردد به آن نگاه سنتي كه بر نظام مديريت كشور حاكم است. اين نظام مديريتي هنوز هم نظامي مردسالار است كه بايد به نوعي براي شكستن اين ديدگاه در آن راهكار جست.
براي رها شدن از نگاه مردسالارانه، به نظر ميرسد كه بايد يك برنامه عملياتي داشته باشيم و بر اساس آن از دانشگاهها بخواهيم كه بخشي از مديريت دانشگاهها، مديريت گروههاي آموزشي، مديريت دانشكدهها و عضويت در هياتهاي علمي را به زنان واگذار كنند. ميتوانيم اين موضوع را به عنوان موظفي در نظر بگيريم يا بهتر اينكه براي اين تغييرات و سهمدهيها، امتياز در نظر بگيريم.
اگر دانشگاهي فرصتهاي خودش را بيشتر در اختيار زنان قرار دهد ميتواند امتياز بيشتري كسب كند و همين انگيزهاي است براي جذب بيشتر زنان هم در هيات علمي و هم به عنوان رييس گروه و دانشكدههاي مختلف. اگر اين برنامه عملياتي به صورت روشن و مشخص تعريف شود، موضوع حضور زنان به عنوان شاخصي در نظر گرفته ميشود كه در رتبهبندي و امتيازدهي به دانشگاهها موثر خواهد بود.
به نظرم كمك به پررنگتر شدن حضور زنان در سمتهاي مديريت و در هياتهاي علمي را ميتوان به عنوان يك برنامه بلندمدت تعريف كرد و مثلا در دو برنامه پنج ساله آن را به اجرا درآورد.
اگر ديد بلندمدت داشته باشيم و ظرفيتها را به گونهاي سامان دهيم كه با نسبت قابل قبولي از حضور زنان، تداوم داشته باشد و اينگونه نباشد كه اگر دانشگاهي تمايل داشته باشد به زنان ميدان بدهد و اگر تمايل نداشته باشد، مقاومت كند. از طرف ديگر اقدام از سمت خود زنان هم مهم است.
زنان بايد در حوزه مديريتي فعالتر شوند و توانمنديهاي خود را براي حضور در اين حوزه افزايش دهند. اگر وزارت علوم در خصوص سهمدهي بيشتر به زنان پيشقدم شود با توجه به جايگاهي كه دارد ميتواند تبديل شود به الگويي مناسب براي ساير دستگاههاي دولتي. اين مقاومت نظام ديوانسالاري و سياستهاي سنتي حاكم بر آن را ميتوان با اين راهكارها در هم شكست.
حالا كه بيشتر از ٥٠ درصد از فارغالتحصيلان ما را زنان تشكيل ميدهند موقعيت خوبي است كه از اين همه نيرويي كه پشتوانه علمي خوبي دارند استفاده كنيم و وزارت علوم را به عنوان پايلوت در نظر بگيريم، دولت سياستهاي تشويقي براي حضور زنان در هياتهاي علمي و موقعيتهاي مديريتي در دانشگاهها در نظر بگيرد و با استفاده از اين طرح كه خودش را در قالب رتبهبندي و بنابراين تخصيص بودجه و... نشان ميدهد اين راه را براي زنان باز كند.
در سه چهار سال گذشته خود زنان هم تمايل بيشتري به حضور در موقعيتهاي مديريتي نشان دادهاند و دارند نقش فعالتري در هياتهاي علمي هم ايفا ميكنند.
مقاومتهاي ناخواسته فرهنگي البته همچنان وجود دارند و مثل اينكه متاسفانه گاهي اين فكر كه «چگونه يك استاد خانم براي مردها تدريس كند؟» وجود دارد و به نظرم حضور بيشتر زنان در اين كسوت ميتواند كمكم سبب شود كه فضا هم در وزارت علوم عوض شود و هم به تبع آن در ساير دستگاهها.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر