درگیری مرگبار بر سر پیچ آسانسور
مقتول باید یک پیچ را می‌بست اما این کار را نکرده بود که من به وی اعتراض کرده و گفتم کارت درست نیست باید پیچ را ببندی، احتمال دارد بچه‌ای به آن دست بزند و دچار حادثه شود اما به حرفم توجهی نکرد که من...
خبرگزاری تسنیم: بعدازظهر ۲۸ اسفند ماه سال گذشته وقوع یک فقره درگیری منجر به جرح در خیابان ابراهیم شمالی به پلیس ۱۱۰ اعلام شد که به سرعت تیمی از مأموران کلانتری ۱۳۳ شهرزیبا به محل وقوع درگیری اعزام شدند.
با حضور پلیس در محل اعلام خبر و بررسی اولیه مشخص شد درگیری بین سرایدار ساختمان چهار واحدی و تعمیرکار آسانسور به وقوع پیوسته، در این نزاع، تعمیرکار آسانسور با ضربه شدید چاقو به شدت مجروح و به بیمارستان پیامبران منتقل شده است.
یکی از شاهدان نزاع در اظهاراتش درباره جزئیات درگیری به پلیس گفت: سرایدار ساختمان و تعمیرکار آسانسور بر سر خاموش کردن کابین با هم درگیر شده که اعضای ساختمان تلاش کردند آنها را از هم جدا کنند اما در نهایت سرایدار با چاقو از اتاقش بیرون آمده و با ضربه چاقو، تعمیرکار آسانسور را زخمی کرد.
همزمان با انتقال تعمیرکار آسانسور به بیمارستان، سرایدار ساختمان نیز بازداشت شد و تحقیقات درباره این درگیری در دستور کار مأموران قرار گرفت تا اینکه یک روز بعد تعمیرکار آسانسور به علت شدت جراحات وارده جان باخت و مراتب این قتل به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد که محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران دستور انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی را صادر کرد.
پس از انتقال متهم به دادسرای امور جنایی تهران، وی درباره علت درگیری با مقتول گفت: صبح روز حادثه تعمیرکار آسانسور به ساختمان آمد و کارش را شروع کرد اما کار وی طول کشید و تا بعدازظهر زمان برد، او باید یک پیچ را می‌بست اما این کار را نکرده بود که من به وی اعتراض کرده و گفتم کارت درست نیست باید پیچ را ببندی، احتمال دارد بچه‌ای به آن دست بزند و دچار حادثه شود که وی به حرف من توجهی نکرد و شروع به فحاشی کرد.
وی ادامه داد: من در حین درگیری با چوب به سمت مقتول حمله‌ور شدم اما یکی از همسایه‌ها چوب را از دستم گرفت و من به داخل خانه رفتم که چند دقیقه بعد مقتول شیشه منزلم را شکست، به من فحاشی کرد و گفت از خانه‌ات بیرون بیا، زن و بچه من ترسیده بودند که من با زور از خانه بیرون آمده و به سمت مقتول دویدم، او به سمت در ورودی ساختمان فرار کرد، در یکی از دستانش چاقو و در دست دیگرش چوب بود که با هم درگیر شدیم و او را هل دادم، زمانی که او خواست من را بزند چاقو در پای خودش فرورفت و زخمی شد.
در حالیکه متهم در اظهارات اولیه مدعی بود ضربه چاقو به مقتول نزده است، در اظهارات بعدی به قتل تعمیرکار آسانسور اعتراف کرد و گفت: من چاقویی با دسته بلند از آشپزخانه برداشتم و ضربه‌ای به کشاله ران مقتول زدم اما هیچگاه نمی‌خواستم وی را به قتل برسانم و اکنون پشیمانم.
سرانجام متهم این پرونده صحنه قتل را بازسازی و محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران برای متهم به اتهام مباشرت در قتل عمدی قرار جلب به دادرسی صادر کرد همچنین متهم این پرونده با صدور کیفرخواست به زودی برای محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر می‌شود.
با حضور پلیس در محل اعلام خبر و بررسی اولیه مشخص شد درگیری بین سرایدار ساختمان چهار واحدی و تعمیرکار آسانسور به وقوع پیوسته، در این نزاع، تعمیرکار آسانسور با ضربه شدید چاقو به شدت مجروح و به بیمارستان پیامبران منتقل شده است.
یکی از شاهدان نزاع در اظهاراتش درباره جزئیات درگیری به پلیس گفت: سرایدار ساختمان و تعمیرکار آسانسور بر سر خاموش کردن کابین با هم درگیر شده که اعضای ساختمان تلاش کردند آنها را از هم جدا کنند اما در نهایت سرایدار با چاقو از اتاقش بیرون آمده و با ضربه چاقو، تعمیرکار آسانسور را زخمی کرد.
همزمان با انتقال تعمیرکار آسانسور به بیمارستان، سرایدار ساختمان نیز بازداشت شد و تحقیقات درباره این درگیری در دستور کار مأموران قرار گرفت تا اینکه یک روز بعد تعمیرکار آسانسور به علت شدت جراحات وارده جان باخت و مراتب این قتل به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد که محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران دستور انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی را صادر کرد.
پس از انتقال متهم به دادسرای امور جنایی تهران، وی درباره علت درگیری با مقتول گفت: صبح روز حادثه تعمیرکار آسانسور به ساختمان آمد و کارش را شروع کرد اما کار وی طول کشید و تا بعدازظهر زمان برد، او باید یک پیچ را می‌بست اما این کار را نکرده بود که من به وی اعتراض کرده و گفتم کارت درست نیست باید پیچ را ببندی، احتمال دارد بچه‌ای به آن دست بزند و دچار حادثه شود که وی به حرف من توجهی نکرد و شروع به فحاشی کرد.
وی ادامه داد: من در حین درگیری با چوب به سمت مقتول حمله‌ور شدم اما یکی از همسایه‌ها چوب را از دستم گرفت و من به داخل خانه رفتم که چند دقیقه بعد مقتول شیشه منزلم را شکست، به من فحاشی کرد و گفت از خانه‌ات بیرون بیا، زن و بچه من ترسیده بودند که من با زور از خانه بیرون آمده و به سمت مقتول دویدم، او به سمت در ورودی ساختمان فرار کرد، در یکی از دستانش چاقو و در دست دیگرش چوب بود که با هم درگیر شدیم و او را هل دادم، زمانی که او خواست من را بزند چاقو در پای خودش فرورفت و زخمی شد.
در حالیکه متهم در اظهارات اولیه مدعی بود ضربه چاقو به مقتول نزده است، در اظهارات بعدی به قتل تعمیرکار آسانسور اعتراف کرد و گفت: من چاقویی با دسته بلند از آشپزخانه برداشتم و ضربه‌ای به کشاله ران مقتول زدم اما هیچگاه نمی‌خواستم وی را به قتل برسانم و اکنون پشیمانم.
سرانجام متهم این پرونده صحنه قتل را بازسازی و محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران برای متهم به اتهام مباشرت در قتل عمدی قرار جلب به دادرسی صادر کرد همچنین متهم این پرونده با صدور کیفرخواست به زودی برای محاکمه در دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر می‌شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
اعصاب ندارند مردم.
پاسخ ها
آقای عزب فکرکنم بری قضاوت کنی بهتره چون اولآ کار نگهبان نگهبانی ساختمانه نه دخالت در کار فنی دوما وظیفش بود به مدیر ساختمان گزارش بدهد نه خودش اقدام کند سوما اگر اون بلد بود خودش کار آسانسور انجام میداد پیمانکار قرارداد دارد ومسولیت آسانسور به عهده اونه پس قضاوت بیخودی نکن اگر نمی فهمی این دعوا عادی نیست یک نفر بقتل رسیده پس سکوت دراین موردبهترین کاره وبسماریم به اهلش
بگردید ببینید یه زن پیدا میشه در این ماجرا که تقصیر رو بیاندازید گردنش!مثلا بگین سرایدار با زنش دعوا کرده لابد که عصبی بوده !
با سلام، بنده خدا سرایدار به خاطر رفاه ساکنین این ساختمان به تعمیرکار آسانسور اعتراض نموده که در نتیجه مرتکب قتل شده، چند تمثیل در اینخصوص هست که ؛مبگن، هرچی سنگه، مال پای لنگه،، یا بارانبر برگ بریده می باره، الآن ساکنین این ساختمان آسوده و راحت پهلوی رن شون رو تختخواب کیف خودرا می برند و این بنده خدا بایستی منتظر طناب دار باشه و زن و بچه هاش سرگردان و ویلان باشن، اگه این سرایدار شانس داشت پایش می شکست تا نتواند نزد تعمیر کار برود یا مریض می شد دکتر می رفت، اصلاً اگه شانس داشت سرایدار یک بلوک چند واحدی بدون مدیر نمی شد اگه شانس داشت بخاطر ساکنین و بچه هاشون دلسوزی نمیکرد و دل سنگ می شد، کم شانس بی عقل بدبخت، گرچه همیشه فقرا چوب و صداقت را میخورند!!
پاسخ ها
حالا شرلوک هلمز تو این همه فرمایشاتیو کردی از همین مطلب برداشت کردی/بازجویی یه متهم به قتل که برای در رفتن از چوبه دار ممکنه هر چیزی و بگه /اقای شرلوک هلمز یه طرفه قضاوت نکن داستان و هم میشه از دید تعمیر کار بدبخت بدشناس فلک زده دید
واگر این اقا تعادل روانی داشت و به اعصابش مسلط بود به خاطر یه پیچ کسی ادم نمیکشه
چه دلایل پوچی برای قتل .....واقعا اگخ ادم ها بتونن در موقع عصبانیت خشم خودشونو کنترل کنن اکثر این قتل ها که شاهد هستیم هرگز اتفاق نمیافته
جناب. م ح سلام . غرض عرض بنده حقیر این بود که سرایدار بدون توجه به شغل خود وارد و داخل قتلی ناخواسته شده!! این را هم بگم با پوزش اکثر جماعت کارگر کم شانس و بیخودی شر را برای خود می آورند، پوزش میخوام اگه منظورم را بد گفتم، ببخشید
05/51 عجبا، عجب .. جناب عزب منظورش از کم طاقتی و ندونم کاری سرایدار بود!! اگه زن هستی خدا به داد شوهرت برسه اگه مرد هستی خیلی نامزدی ... واسه خودت میگم الکی توهین نکن یاد بگیر مودب باش