پس از انتخابات ۲۹ اردیبهشت ماه و مشارکت حداکثری مردم، انتظار می رفت که رقابت بین جریان های سیاسی به رفاقت تبدیل شود؛ نخبگان و جناح ها، منافع و مصالح ملی را بر اختلاف نظرها و تنش آفرینی سیاسی ترجیح دهند و به جای رقیب هراسی و طرد یکدیگر بنا را بر همدلی و همبستگی بگذارند...
خبرگزاری ایرنا: پس از انتخابات ۲۹ اردیبهشت ماه و مشارکت حداکثری مردم، انتظار می رفت که رقابت بین جریان های سیاسی به رفاقت تبدیل شود؛ نخبگان و جناح ها، منافع و مصالح ملی را بر اختلاف نظرها و تنش آفرینی سیاسی ترجیح دهند و به جای رقیب هراسی و طرد یکدیگر بنا را بر همدلی و همبستگی بگذارند، اما با گذشت دوماه از آن تاریخ، فضای سیاسی کشور همچنان در حال و هوای تبلیغات انتخاباتی به سر می برد. تعارض هایی که در منش و کنش شخصیت ها و جریان های سیاسی خود را می نمایاند، گویای این مدعا است.
اگرچه عدم موضوعیت اخلاق در سیاست یکی از مباحث مهمی است که برخی توجه به آن را لازم می دانند اما در مقابل، دیدگاه هایی نیز بر رعایت اخلاق در همه حوزه ها و از جمله سیاست تاکید می کنند.
در چند ماه اخیر تقابل سازی در فضای سیاسی کشور به ویژه درباره نخبگان و جناح ها نضج بیشتری گرفته و برخی با خلطِ تفاوت با تعارض و پراکندن بذر دشمنی و بدبینی در جامعه، در پی القای نوعی ارزش گذاری کاذب تحت عنوان حق و باطل به افکار عمومی هستند.
این بگو مگوها و جنجال آفرینی ها به گونه ای بوده است که بیم آن می رفت به یک چالش سیاسی در کشور تبدیل شود و به همین دلیل برای رفع آن، بحث آشتی ملی مطرح شد. برخی شخصیت ها نیز برای عبور از این مساله و بداخلاقی های سیاسی؛ تعامل و گفت و گو میان جناح ها را پیش کشیدند.
در همین زمینه حجت الاسلام «سید حسن خمینی» اظهار کرد: بخش عمده بحث هایی که امروز در فضای جامعه ما شکل میگیرد ناشی از عدم گفت وگو و آشنایی با یکدیگر است؛ در نتیجه، فضایی ساخته شده است که گویی یک طرف شیطان رجیم و آن یکی ابلیس خائن است! و با هم دعوا می کنند. اما اگر بنشینند و صحبت کنند میفهمند که به رغم همه ایرادات، این تصورات نادرست بوده است.
با توجه به این موضوع و ادامه برخوردهای تند و بداخلاقی جناح ها در کشور، این گونه برداشت می شود که این جناح ها به رغم ادعاهای اعتقادی، پیش فرض های جناحی و شعارهای مبنی بر پذیرش و مدارای سیاسی؛ به نوعی دوگانگی و تعارض سیاسی گرفتار آمده اند. از یک سو شعار اخلاق محوری می دهند و از طرف دیگر در قبال یکدیگر به کنش های غیر عقلانی و به دور از اخلاق دست می زنند.
با توجه به این اگر بداخلاقی های جناحی را در چارچوب اصول و مبانی اعتقادی و دینی در نظر بگیریم؛ برخلاف برخوردهای دور از اخلاق این جناح ها، دین همواره به رعایت اخلاق تاکید کرده است. از طرفی چنانچه کنش مندی های سیاسی را بر مبنای جامعه مدنی و پیش فرض های مردم سالاری تفسیر کنیم؛ اخلاق حاکم بر رویکردهای جناحی وکنش نخبگان در چارچوب جامعه مدنی هیچ جایگاهی ندارد، زیرا پذیرش تکثر یکی از الزامات جامعه مدنی محسوب می شود.
تداوم بداخلاقی میان جناح های سیاسی نه فقط بحث پذیرش تکثر را در کشور زیر سوال می برد، بلکه تعارض هایی را در ارکان و ساختار سیاسی کشور به وجود می آورد. برای حل این مساله، ضروررت دارد جریان ها و جناح ها تلاش کنند به سمت تشکل یابی حزبی حرکت کنند. زیرا داشتن شناسنامه، اصول و مبانی حزبی، شرایطی را ایجاد می کند که احزاب نه به دنبال حذف یکدیگر که در پی تحمل و پذیرش آرای رقیب هستند.
گفتمان سازی بر مبنای تعامل، عامل دیگری است که می تواند بداخلاقی های جناحی را کاهش دهد و مفاهمه را جایگزین مجادله و مخاصمه در فضای سیاسی کشور کند. گفت و گو میان جناح ها نه تنها زمینه ای برای رسیدن به نقطه نظرات و دیدگاه های مشترک درباره مسائل و موضوعات مورد بحث سیاسی است بلکه در افقی گسترده تر، بستری برای تقویت تفاهم و تعامل ملی به شمار می آید.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر