راه عبور از بحران بانکی کدام است؟
علی پاکزاد سردبیر روزنامه جهان اقتصاد در سرمقاله این روزنامه نوشت: تا زمانی که نظام بانکی کشور این تصور را دارد که بانکها بنگاه های اقتصادی هستند که باید از محل تجارت پول به سود دهی برسند این وضعیت قابل اصلاح نخواهد بود.
علی پاکزاد سردبیر روزنامه جهان اقتصاد در سرمقاله این روزنامه نوشت: تا زمانی که نظام بانکی کشور این تصور را دارد که بانکها بنگاه های اقتصادی هستند که باید از محل تجارت پول به سود دهی برسند این وضعیت قابل اصلاح نخواهد بود.
ولی الله سیف در غروب روز چهارشنبه ۱۱ مردادماه از پایان بحران موسسات غیر مجاز خبر داد، خبری خوش که می تواند آغاز دوران جدیدی برای اقتصاد کشور را نوید بخش باشد، اما این دوران جدید شاهد رشد مجدد فضاهای خارج از کنترل بازار پولی نخواهد بود؟ آیا در این دوران شاهد سرباز کردن مجدد دمل های چرکین تجارت پول در اقتصاد ایران نخواهیم بود؟
موسسات پولی غیر مجاز، همان موسساتی هستند که در اسناد قانونی از آنها با عنوان بازار غیر متشکل پولی یاد می شود تا هم ضرب آهنگ تلخ غیر مجاز و خارج از نظارت بودنشان در کلام کاسته شود و هم مسئولیت شکل گیری آنها را (که نمی توانند غیر قانونی بنامندشان) بر عهده کسی گذاشته شود.
همین نام گذاری خاص خبر از آن دارد که به رغم حل مکل چند موسسه در این روزها؛ در چشم انداز پیش رو می توانیم همچنان انتظار شکل گیری و رشد بازار پولی غیر متشکل به اشکال تازه ای باشیم.
دلیل اصلی شکل گیری بازار غیر متشکل یا همان بازار غیر متشکل پول در ایران نه منافذ قانونی برای رشد و تبدیل تعاونی های اعتبار به غولهای مالی که ساختار بیمار نظام بانکی ایران است. ساختاری که در آن دریافت تسهیلات نه یک حق و یا خدمت که به یک رانت تبدیل شده و استفاده از چنین رانتی به خودی خود امتیازی خاص است که مفاسد بسیاری را با خود به همراه دارد.
در سالهای ابتدای پیروی انقلاب و دوران جنگ کمبود منابع و ساختار فرسوده بانکهای دولتی نتوانست به فضای اقتصادی بعد از پایان جنگ پاسخ دهد و بحث توسعه غیر دولتی بانکها به همین بهانه شکل گرفت ولی در عمل به مسیر دیگری رفت، اولین طلیعه های به خطا رفتن بانکداری خصوصی در ایران در سالهای دهه هشتاد به شکل رقابت افزایش سود سپرده شکل گرفت. در آن روزها دولت مجبور شد وارد فضای سود دستوری شود ولی با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد که به ظاهر خود را منتقد سیستم بانکی نشان می داد فضا به سمتی رفت که در عمل تجارت پول تبدیل به پرسود ترین فعالیت اقتصادی کشور شود به شکلی که در نهایت تعداد بانکها از بسیاری از واحد های صنفی و توزیعی کشور پیشی گرفت و در نهایت شاهد نتایج برخی از این رشد سرطانی در غالب معضلات موسسات غیر مجازی هستیم که توان پاسخ گویی به مطالبات خود را نداشتند.
اما در پاسخ به این سئوال که آیا اصلاح وضعیت چند موسسه غیر مجاز که عبور از یک بحران پولی را نشان میدهد می تواند به معنی درمان بازار پولی بیمار کشور باشد؟ قاطعانه باید گفت خیر.
عبور از بحرانی که بانک مرکزی موفق به انجام ان شده است کوچکترین و آسان ترین گردنه ای است که برای درمان بازار پولی کشور پیش روی مدیران نظام پولی کشور و بانک مرکزی قرار دارد، تا زمانی که نظام بانکی کشور این تصور را دارد که بانکها بنگاه های اقتصادی هستند که باید از محل تجارت پول به سود دهی برسند این وضعیت قابل اصلاح نخواهد بود. بانکداران باید به این باور برسند که موسسات خدماتی هستند که سود آنها در خدمات مالی است که ارایه میدهند نه در داد وستد پول و تا این مشکل اصلاح نشود عبور از بحرانهایی مانند آنچه رئیس کل بانک مرکزی به آن اشاره کرد تنها دستاوردهای حسابداری کوچکی است که به اصلاح مقطعی تراز پولی کشور کمک می کند ولی این تراز همچنان بیمار است و فضای پولی کشور آبستن بحران هایی به مراتب وحشتناک تر.
ارسال نظر