محمد هاشمی: وزیر نمی تواند معجزه کند
اگر موانع را برداریم، نوع نظارت ها را تغییر دهیم و وزیر اختیار داشته باشد که یک سری کارها را انجام دهد آن وقت می شود عملکرد شخص را بررسی کرد.
من در جریان نیستم و نمی دانم که چه جا به جایی قرار است صورت بگیرد.
به نظر من ثبات از اصول موفقیت هر فرد در مدیریت است. هرچه امکان ثبات در کابینه داشته باشیم به نفع کشور است و فرصت سوزی کمتر می شود.
دقیقا. در مورد ضعف ها باید صحبت کرد؛ من ضعف را در وزیر نمی دانم چون شرایط کشور به گونه ای است که امکاناتی که یک وزیر می خواهد فراهم نیست یا موانعی ایجاد می شود. ما مشکلات داشته و داریم ولی مربوط به وزیران نیست. منشأ و دلایل مشکلات کشور چیزهای دیگر است. بنابر این شخص وزیر، هرچه قدر هم تجربه داشته باشد، خیلی نمی تواند این مشکلات را برطرف کند.
به نظر من اگر این طور باشد توفیقش خیلی بیشتر است. ما یک سری موانع و مشکلات داریم؛ اگر مجلس و قوه قضائیه با رئیس جمهور و هیأت وزیران همکاری کنند می توانیم موانع را از سر راه برداریم؛ آن وقت مسأله شخص مطرح نمی شود که مشکلات را زیر سر یک شخص بگذاریم. به طور مثال، صنعت منابع می خواهد. پیش بینی کردند که برای اشتغال زایی در سال ۹۵ باید ۵۰ میلیارد دلار در بخش های مختلف صنعت، کشاورزی و خدمات سرمایه گذاری شود تا فرصت های شغلی مولد ایجاد شود. اما از این ۵۰ میلیارد دلار چقدر تأمین شد؟ نه بخش خصوصی چنین توانی دارد، نه دولت منابع داشت و نه سرمایه گذار خارجی آمد.
بنابر این شخص وزیر چه کار می تواند بکند؟ هرکس باشد نمی تواند معجزه کند. یعنی ندیدن مشکلات و موانع و انداختن موضوع به گردن شخص وزیر بی انصافی است. چون ریشه مشکلات کشور ما در اشخاص نیست. دولت نهم و دهم یک سرزمین سوخته تحویل داد که وضعیت اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی آن بدترین شکل ممکن بود. هموار کردن اینها و رفع موانع خیلی زمان می گیرد و خیلی نیرو و امکانات می خواهد و نمی شود گفت که یک وزیر مقصر است.
حتی در حوزه وزارت کشور، ما می دانیم جریانات و گروه های سیاسی چه فشارهایی می آورند. افرادی که به عنوان ناظر هستند چه فشارهایی می آورند، چه کارهایی می کنند و چه نوع عدم همکاری وجود دارد. شکستن همه اینها به عهده وزیر غیر منصفانه است. وزیر خوب عمل کرده ولی اگر موانع را برداریم، نوع نظارت ها را تغییر دهیم و وزیر اختیار داشته باشد که یک سری کارها را انجام دهد آن وقت می شود عملکرد شخص را بررسی کرد.
اما باید تعارف را کنار بگذاریم؛ ما موانع داریم. به جای اینکه شخص را عوض کنیم باید مشکلات و موانع را برداریم. ۵۰ بار هم شخص را عوض کنید باز موانع سر جای خودش هست. کما اینکه از اول انقلاب به حال چند وزیر کشورهای زیادی آمده اند و هیچ کدام توفیق زیادی نداشته اند؛ دلایل همه مشابه است.
البته کابینه فراجناحی تعریف خاص دارد. یعنی ایشان خودش را متعلق به هیچ کدام از جناح های کشور نمی داند و به زعم خودشان از همه جناح ها بهترین کسانی که مطابق با معیارهای ایشان هستند انتخاب می کنند. این معنای فراجناحی است. همچنین یک سری اشخاص را انتخاب می کند که اصولا به هیچ یک از جناح های موجود وابستگی ندارند. این هم معنای دیگر فراجناحی است.
یعنی بر اساس ساختار کشور ما، هیچ حزب و جناحی یک تئوری خاص برای حکومت و اداره حکومت ندارد و نمی تواند داشته باشد. بنابر این همه دنبال یک سری اصول استراتژیک هستیم که فصل مشترکند ولی اسامی متفاوت است.
با توجه به مجموعه اخباری که به دست آمده کابینه دوازدهم چطور می تواند کارآیی خود را حفظ کند و بالا ببرد؟
نظر کاربران
شما که همیشه برعکس