هادی خانیکی در روزنامه اعتماد نوشت: سه هفته از انتخابات رياستجمهوري گذشته و اين انتخابات، فارغ از تغيير و تحولات سياسياش، همچنان زيرذرهبين كارشناسان علوم اجتماعي و رسانه است.
هادی خانیکی در روزنامه اعتماد نوشت: سه هفته از انتخابات رياستجمهوري گذشته و اين انتخابات، فارغ از تغيير و تحولات سياسياش، همچنان زيرذرهبين كارشناسان علوم اجتماعي و رسانه است.
اين كارشناسان معتقدند كه انتخابات رياستجمهوري سال ٩٦، به دليل حضور شبكههاي اجتماعي فعال و قوي و همچنين حضور مردمي كه شاهد مناظرههاي داغ و پرسروصداي كانديداها بودند و برخلاف اتهاماتي كه به دولت زده ميشد، تصميم به ادامه دولت حسن روحاني گرفتند و مواردي ديگر، همچنان بايد بررسي شود و نبايد به سادگي از آن گذشت. هادي خانيكي، يكي از همين كارشناسها است؛ استاد قديمي ارتباطات و پژوهشگر كه معتقد است براي تحليل آراي انتخابات سال ٩٦، بايد برنامهاي مستقل و دقيق وجود داشته باشد تا تمام تغيير و تحولاتي كه در جامعه ايراني و در اين سالها رخ داده بررسي شود.
خانيكي در گفتوگويي با ايلنا، انتخابات رياستجمهوري ايران را ميدان مبارزه رسانههاي اجتماعي با رسانههاي بزرگ و رسمي تصور كرده و رسانههاي اجتماعي را برنده اين ميدان: «انتخابات اخير غلبه رسانههاي اجتماعي بر رسانههاي بزرگ بود. جريان اصلاحات و اعتدال تلويزيون نداشت، رسانههاي سازمان يافته و متكي به بودجه و سازماندهيهاي وسيع را نداشت ولي خيلي خوب توانست در انتخابات فعال باشد. نقش آقاي خاتمي در انتخابات هم معيار است؛ چراكه جامعه در هر شرايطي به فكر و رويكرد او اعتماد دارد.
جوانان، اقوام، گروههاي سياسي، گروههاي اجتماعي، مدني، نخبگان همه حرفهايشان را زدهاند و جالب است كه در اين طيف ميبينيم كه عمده كساني كه بيدريغ از دولت حمايت ميكردند كمتر به فكر منافع شخصيشان هستند. كساني كه حتي محدوديتهاي بيشتري در اين دوره داشتند افرادي بودند كه بيشترين حمايتها را هم ميكردند چون به فكر كشورشان و به فكر نظام و جامعه بودند.» خانيكي ميگويد دليل اين اتفاق مهم و اين حضور فعال در شبكههاي مجازي توسط اقشار مختلف جامعه، بلوغ اجتماعي است كه در اين انتخابات رخ داد: « يكي از دلايل بلوغ جامعه ايران همين بود كه مردم با صراحت، نهايت ادب و با رعايت همه موازين قانوني حرف زدند و كانديداها هم حرفهايشان را گفتند.
و در نهايت، مشخصترين چيزي كه در انتخابات بروز كرد غلبه خواستهها و گرايشهاي اصلاحطلبانه و تاملخواهانه جامعه بود و عزم دولت هم براي پيگيري آنها وجود دارد. نياز جامعه امروز بعد از انتخابات، سرمايه اجتماعي ايران را بالا برده است و پتانسيلي در كشور ايجاد كرده كه فصل مشترك همه آنها اين است كه كشور بايد به سمت درك مسائل ملي، گفتوگو و تفاهم بر سر آن مسائل و مشاركت در آنها برود؛ به نظر من سرمايه اجتماعي كشور با اين انتخابات ترميم شد. تصوير همه آن تخريبي كه در دوره انتخابات صورت گرفت اين بود كه اين دولت و مسوولان فعلي كساني هستند كه جز به منافع خودشان فكر نميكنند، دزديدهاند، خوردهاند و اشراف و بيدرد هستند اما راي جامعه نشان داد كه چنين چيزي را باور نكرده است.
در واقع به آقاي روحاني و دولتش اعتماد كردند كه اين اعتمادشان خيلي مهم است.» در ادامه اين بررسيها، خانيكي از نقش دولت هم در اين اتفاقها نميگذرد و از مطالباتي ميگويد كه رايدهندگان حالا در انتظار برآورده شدن آن هستند و درك اهميت اين انتظار و اعتماد جامعه نسبت به دولت: «وقتي با وجود همه تشتتهايي كه در ليست شوراها به وجود آمده باز هم جهت انتخاب را ميتوانيد ببينيد متوجه ميشويد كه جامعه انتخاب كرده و سمت و سويش مشخص است.
در روزهاي بعد از انتخابات، طرفداران آقاي روحاني گويا از نتايج انتخابشان نگرانتر بودند تا طرفداران آقاي رييسي. البته اين را در تحليل خود انتخابات هم ميشود ديد؛ به دليل نوع برخورد سازمانيافتهتر سياسي القاي پيروزي در جريان اصولگرا بيشتر بود و القاي پيروزي در اين طرف كمتر. در نتيجه معتقدم نگراني يا عدم نگراني از رفتار جريان رقيب كه كنار گذاشته شده در برابر راي مردم، براساس واقعيتها و چيزي كه به امر نهادي و قانوني و سياسي تبديل ميشد معنادار است؛ نه اينكه انسان در ذهن خودش نگران شود.»
خانيكي معتقد است كه در اين انتخابات سه جنس اعتماد وجود داشته؛ اعتمادي كه رايدهندگان به حسن روحاني داشتند، اعتمادي كه مردم به خود و حق راي دادن داشتند و در نهايت اعتماد به گفتمان اصلاحطلب. اتفاقي كه حتي با توجه به برنامهها و صحبتهاي ساير كانديداها هم كاملا واضح بود و حتي بعضي از اتفاقات مانند ديدار يك كانديدا با يك خواننده و... نمايشي از پذيرش گفتمان اصلاحطلبي در جريان اصولگرايي است. اتفاقهايي كه دولت نبايد به همين راحتي از آن بگذرد و در كنار اينكه بايد كاربران شبكه مجازي و رسانههاي كوچكشان را قدرتمند ببينيد، به جمعيتي كه راي ندادند، اما همچنان از اهالي اين سرزمين به حساب ميآيند و حرفهايي براي گفتن دارند، توجه كند.
آخرين تحليل و نظر خانيكي در اين گفتوگو هم اين است: «به اعتبار اين سرمايه اجتماعي، حتما بايد موقعيت ايران در جهان و منطقه بهتر شده و موقعيت دولت در حل مسائل خودش و پاسخگويي به اين مطالبات باثباتتر باشد. به نظر من اين ظرفيت جديد يك طرفش به دولت و طرف مهم ديگر به جامعه قدرت ميدهد. به جريانهاي سياسي قدرت ميدهد و ميتوان گفت چشمانداز آينده كشور بهتر از امروز خواهد بود؛ چشماندازي كه در آن هر دو بخش يعني دولت و جامعه توانمند شوند.»
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر