ربّنای شجریان؛ رفتارهای سیاسی با اثری ملی
سید ابوالحسن مختاباد در خبرآنلاین نوشت: اخیرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از موضعی مشفقانه نامهای به مسئولان صدا و سیما نوشتهاند و خواستار پخش مجدد این آواز و صدای ملکوتی از صدا و سیما در هنگام افطار شدند.
سید ابوالحسن مختاباد در خبرآنلاین نوشت: اخیرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از موضعی مشفقانه نامهای به مسئولان صدا و سیما نوشتهاند و خواستار پخش مجدد این آواز و صدای ملکوتی از صدا و سیما در هنگام افطار شدند.
اما به نظر میرسد مخالفان به جای آنکه این نامه مشفقانه را از موضع نصیحهالائمه المومنین بنگرند و بر بالای سر نهند و به اجرای آن تن دهند، بر طبل منازعت کوفته و مسیری دیگر در پیش گرفتهاند. در زیر چند نکته را که به ذهنم میرسد درباره جنبههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ربنای استاد شجریان در زیر میآورم:
اول:به گمانم ربنای استاد شجریان و پخش شدن یا نشدن آن به موضوعی سیاسی تبدیل شده است، چرا که وجهی از شخصیت استاد شجریان به دلیل اظهار نظرهایی که کردند، رنگ و صبغهای سیاسی گرفت. اما این تنها بخش بسیار کوچکی از وجه شخصیتی استاد است و نه وجوه دیگر ایشان که عمدتا هنری و اجتماعی و فرهنگی است.
طبیعی است که هر پدیدهای که سیاسی شود موضع مخالفان و منتقدان و موافقان از منظر سیاسی مطرح میشود و وجوه اجتماعی و فرهنگی و هنری و مذهبی و دینی آن مغفول میماند و یا این که آن جنبهها برای طرفین اهمیتی ندارد.
دوم: نگارنده به ربنا و مثنوی افشاری به عنوان یک نماد مذهبی نگاه میکنم، همچنانکه به اذان مرحوم موذنزاده هم از این منظر نظر میکنم و یا مناجاتهای مرحوم ذبیحی که متاسفانه در حق ایشان هم در تمامی این سالها جفا شد و با نگاهی سیاسی مردم ما را از شنیدن چنین صدای ملکوتی محروم کردند و خوشبختانه و به مدد فضای مجازی صدای استاد ذبیحی بازگشتی پرشکوه داشته و دارد و حتی نشان میدهد که چقدر مناجات خوانان ما و به خصوص استاد شجریان در خواندن همان مثنوی افشاری( مثنوی پیچ) تحت تاثیر خواندههای استاد ذبیحی بودهاند و حتی متن دعای ربنای خوانده شده از سوی استاد شجریان هم پیش از این از سوی استاد ذبیحی انتخاب و خوانده شده بود، اگر چه استاد شجریان در لحن و فضای کلی کار ربنا نوآوریهایی کردند که کار را بسیار متفاوت جلوه داده است.
سوم:نمادهای مذهبی وقتی به رگ و پوست جامعه راه یافته باشند، با دستور من و شما و یا رئیس و مدیر از بین نخواهد رفت. اتفاقا استاد شجریان چه خودآگاه و چه ناخودآگاه به این ماجرا متفطّن شده و هنگام نگارش نامه اعتراضآمیز سال ۱۳۷۴ به رئیس وقت صدا و سیما، از همین منظر این دو اثر را مستثنی کردند و آقای علی لاریجانی هم بر خلاف برادرشان که این روزها اظهار نظر شاذی درباره کار استاد کردند، موضع گیری سیاسی نکردند و با درایت اجازه دادند که ربنا پخش شود، اما مدیران دیگر به دلیل آنکه آن استقلال فکری آقای لاریجانی(ریاست کنونی مجلس) را نداشته و ندارند، بیشتر سیاسی فکر میکنند تا فرهنگی و حتی هنری و مذهبی و خلقی را از دیدن این کار از صدا و سیما محروم کردهاند.
چهارم:برخی اظهار نظرات درباره کار استاد انجام شده است که آن را بیشتر اثر هنری دانستهاند و نه اثری ذوقی و دارای به قول عرفا«زبان حال»، یعنی این که این اثر استاد بیشتر تکنیکی است تا همانند اذان مرحوم موذن زاده اثری ذوقی و اشراقی. در حالی که این اظهار نظر تنها برای فردی که این اثر را میشنود صادق است و برای افراد دیگر نه؟ چرا که تاثیرگذاری آثار هنری از فردی به فردی دیگر تفاوت دارد. یعنی امکان دارد فردی با ربنا ارتباط درونی تری بگیرد و با اذان مرحوم موذن زاده یا خواندههای مرحوم ذبیحی و ... آن ارتباط را نگیرد .به همین دلیل است که حتی از زاویه فقهی ماجرا هم در رابطه موسیقایی فرد با یک اثر، فقط فرد میتواند تعیین کند که یک موسیقی چه تاثیری بر او دارد و آیا او را به طرب میآورد یا به او ابتهاج روحی میبخشد؟ یا غمگینش میکند و ...
من خودم اخیرا در مراسمی که درباره عدالت اجتماعی در شهر اوکلند کالیفرنیا و همزمان با نیمه شعبان برگزار شد و سخنران مراسم هم این موضوع را از لحاظ تاریخی و فلسفی در ادیان و مکاتب دیگر ردیابی کرده بود، وقتی از من خواسته شد که قطعهای را بخوانم. قطعه معروف«تو ای پری کجایی» (مرحوم همایون خرم با صدای جاودانه استاد قوامی و شعر زیبای استاد سایه) را خواندم، چون حس کردم که عدالت اجتماعی همان پری گمشدهای است که همه به دنبال آنند و در آن لحظه و فیالبداهه چنین ذهنیتی در آن اثر باشکوه و منحصر به فرد پیدا کردم.
پنجم:
از این منظر ربنای استاد شجریان به دلیل پخش همزمان آن در سال های متمادی و هنگام افطار خود به خود با نمادهای مذهبی دیگر همخوانی پیدا کرده است و مردم به وجه تکنیکی کار کمتر نظر میکنند و وجه مذهبی و اشراقی آن تاثیر بیشتری داشته و دارد. خوشبختانه گسترش رسانه نیز کمک کرده است تا این اثر عملا همچنان به عنوان نماد باقی بماند و صدا و سیما هم نتوانسته تاثیری در حذف یا برکشاندن آن داشته باشد. لجاجت صدا و سیما در عدم پخش این اثر هم تنها به ضرر صدا و سیماست و مخالف مشی جذب حداکثری و دفع حداقلی که رهبر محترم نظام دستور دادند.
ششم: رفتار مخالفان و منتقدان به این اثر روحانی را از منظر اخلاقی ماجرا هم میتوان نگریست و بر آن انتقاد روا داشت. ما اگر ادعای مسلمان بودن و پیرو پیامبری با آن همه عظمت و خلق کریمانه داریم، باید توجه کنیم که یک استاد برجسته که این همه حق برگردن فرهنگ و هنر این مرز و بوم دارد، اکنون بیمار و گرفتار است و نیازمند توجه و گذشت. از قرار رافت اسلامی و گذشت در قاموس مخالفان و منتقدان استاد جایی ندارد و آنها از اسلام و مسلمانی تنها وجه غضب و خشونت آن را برگرفتهاند و از «رحماء بینهم» نیز خبری نیست و شجریان مسلمان زاده مشهد را همانند کافران میبینند و به سیاق«اشداء علی الکفار» با ایشان برخورد میکنند؟چرا که در یک امر سیاسی نظری مخالف نظرشان داشته است. نظری که تاریخ همین هشت ساله و تشعشعات دولت هزاره سوم ثابت کرده است که که خس و خاشاک چه کسی است و چه کسانی بر دامن این مرز و بوم چنان گرد و غباری افشاندند که دهها دولت هم قادر به پاک کردن آن نیستند؟
توضیح:اصل این نوشته با تغییراتی مختصر در گزارش ایسنا کار شده است.
نظر کاربران
درود بر نگارنده این متن که الحق و الانصاف سوای اینکه حرف دل مردم را به خوبی ادا کرده، خود نیز اثر هنری بی بدیل است. درود بر شما و استاد شجریان و همه مفاخر هنری میهن عزیزمان ایران. سلامتی استاد و دیگر اساتید عزیز آرزوی قلبی ماست.
سلام ودرود بر خواننده ربنا
یعنی اتفاق دیگه ای تو کشور نمیفته؟فقط باید بچسبید به یه خواننده؟شورشو در آوردید دیگه
خوشبختانه شخص شجریان هیچ گنه اظاهر نظری نکرده . و خودش را به هیچ یک از کاندیدها وصل نکرده اصلا ککش هم نمی گزه چی شده و چی می خواد بشه . یکسری سیاسیون تازه به دوران رسیده که به بن بست رسیده اند و از طرفی هم دیدن مشتاق این هنرمند اصیل ایرانی زیاد شده از آب گل آلود ماهی میگیرند و راهی جز عدم پخش ربنا ندارند .
نمیدونم چرا نظر مردم مهم نیست ربنا دعاست وصوت خوش استاد حس عجیبی به انسان میده وای به احوال کسانی که با عقده وحسادت ازخدا نمی ترسن ومردم روازحق خودشان محروم میکنن ازصدای ملکوتی استاد