نقش آرای خاکستری در انتخابات

پروانه سلحشوري، رئيس فراکسيون زنان مجلس دهم نيز در گفت‌وگو با «وقايع‌اتفاقيه» معتقد است: «بعد از پايان مناظره‌هاي انتخاباتي بود که چهره‌هاي سياسي همچون محمد هاشمي و اشرف بروجردي و البته تحليلگران اعلام کردند که روند مناظره‌ها به‌ گونه‌اي پيش رفت که آراي خاکستري به سمت روحاني چرخيده است.

با ورود به حال‌ و هواي انتخابات مردم ترجيح مي‌دهند به جاي اين که جزء خاکستري‌ها باشند، به پاي صندوق رأي بروند و در سرنوشت خود سهيم باشند.

«آراي مردمي به چند دسته کلي تقسيم مي‌شود؛ دسته اول، آراي قطعي به سمت يک نامزد است. براي نمونه دو جناح اصلي يعني اصلاح‌طلبان و اصول‌گرايان واجد درصدي از آراي قطعي هستند و هر کسي را که نامزد خود معرفي کنند، اين حداقل رأي را به‌ همراه خواهد داشت و اين مسئله نيز ربط چنداني به برنامه‌ها و گفت‌وگوها و تبليغات اين نامزدها ندارد؛ البته عدد اين گروه قطعي نيست اما برحسب تجربه و تقريبي مي‌توان گفت که اصلاح‌طلبان حدود ۲۵ درصد و اصول‌گرايان حدود ۱۵ درصد آراي کل مردم را به‌ صورت قطعي دارند.

دسته دوم عدم شرکت است؛ به احتمال فراوان و به‌ طور معمول حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم و هر کدام به‌ دليلي در انتخابات شرکت نخواهند کرد. هر چند با اوج‌گيري فضاي انتخاباتي ممکن است اين درصد به کف خود يعني به ۲۰ درصد هم برسد اما اکنون فرض مي‌کنيم که ۲۵ درصد است. در تهران در حال‌ حاضر اين رقم به‌ صورت قطعي حدود ۲۳ درصد بوده و بقيه مردم بخش خاکستري رأي‌دهندگان هستند که مي‌شوند حدود ۳۵ درصد کل جمعيت که نزديک به نيمي از رأي‌دهندگان احتمالي هستند.»

اينها بخشي از تحليل عباس عبدي، تحليلگر سياسي است که در گفت‌وگو با يکي از روزنامه‌هاي صبح ايران عنوان کرده است. او در حالي آراي مردم را به اين چند دسته تقسيم کرده که سلحشوري، نماينده مردم تهران در مجلس خطاب به افراد با آراي خاکستري به «وقايع‌اتفاقيه» مي‌گويد: آنهايي که همچنان تمايل به شرکت در انتخابات ندارند بايد بدانند چه رأي بدهند و چه رأي ندهند در هر صورت هفته آينده رئيس‌جمهوري بعدي مشخص خواهد شد.

آيا مي‌خواهند کسي بر سر کار بيايد که عزت ايران را حفظ و ايراني را سرافراز کند يا دوباره ايران را در داخل و خارج تضعيف کند، کرامت انساني را زير سؤال ببرد و حوزه‌هاي مختلف کشور را در سراشيبي سقوط قرار دهد؟ البته او نسبت به روزهاي پاياني و تصميم‌گيري مردم براي حضور پرشور خوشبين است، زيرا مي‌گويد: تجربه انتخابات گذشته نشان مي‌دهد مردم در روزهاي پاياني و حتي در روز انتخابات حضور پر شور خود را ثبت خواهند کرد.

رئيس فراکسيون زنان مجلس بر اين‌ باور است که دستاوردهاي دولت يازدهم بسيار زياد بوده اما ابعاد خسارت‌‌هاي به‌ جا مانده از دولت دهم به اندازه‌اي است که اثرات عملکرد دولت فعلي در درازمدت مشخص خواهد شد. به عبارت ديگر براي به‌ بار نشستن زحمات دولت روحاني به‌ ويژه برجام، نيازمند گذشت زمان است. با اين توضيح که هميشه خراب‌کردن آسان است اما سال‌ها طول مي‌کشد تا تخريب‌هاي يک کشور آباد شود، مصداق اين موضوع هشت سال جنگ تحميلي ايران است.

به گفته سلحشوري، به تمامي حوزه‌ها در دولت دهم ضربه شديدي وارد شد و افت بخش‌هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي کاملا محسوس است. پيامد عملکرد دولت نهم و دهم نابساماني و عدم ثبات بود که در سه سال و نيم گذشته، دولت روحاني تمام تلاش خود را براي بهبود وضعيت به‌ کار بسته است. رئيس‌جمهوري، شأن و جايگاه خود را با رفتار و برنامه‌هاي دولت خود حفظ کرده، برجام به ثمر نشسته، روند رشد منفي متوقف شده و صنعت گردشگري رونق يافته است. اينها بخشي از عملکرد قابل‌توجه دولت روحاني است که مردم را به حضور گسترده در انتخابات تشويق مي‌کند اما تبعات تحريم، موضوعي است که بسياري از کارشناسان سياسي بارها درباره آن اظهارنظر کرده‌اند.

با اين‌ حال، در آستانه هر انتخابات، افرادي که تمايل به رأي ندارند براي عده‌اي ديگر تبديل به دغدغه مي‌شوند زيرا به نظر آنها حضور تک‌تک افراد، نقش مؤثري در انتخاب رئيس‌جمهوري آينده ايران خواهد داشت؛ نکته‌اي که سلحشوري نيز در صحبت‌هاي خود به آن اشاره مي‌کند و مي‌گويد: بي‌تفاوتي اجتماعي، ضربه شديدي را به کشور وارد کرده که نمونه آن سال ۸۴ است. بسياري از مردم در آن سال به اين نتيجه رسيده بودند که نبايد مشارکت کنند و همين عدم مشارکت پر شور موجب شد دولت‌هاي نهم و دهم را تجربه کنيم اما مشارکت عموم در سال ۹۲ نشان داد مردم خواهان قرار گرفتن ايران در ريل توسعه هستند.

به عقيده اين نماينده مجلس، بايد درباره مسئوليت اجتماعي مردم با آنها صحبت کرد. بايد بدانند که افراد با آراي خاکستري، نقش اثرگذاري در نتيجه انتخابات دارند؛ بنابراين بايد در صحنه باشند و براي سرنوشت آينده خود تصميم بگيرند. بايد آرامش ايران حفظ شود و نخستين کساني که از تغيير روند فعلي صدمه خواهند خورد، همين افرادي هستند که اصرار دارند در انتخابات مشارکت نکنند.

تأکيد سلحشوري بر اين است، آنهايي که در دو دوره انتخابات دولت‌هاي نهم و دهم شرکت نکردند در قبال آن چه در آن سال‌ها براي ايران اتفاق افتاده مسئول هستند زيرا فضاي باز سياسي و فرهنگي به‌ جا مانده از دولت خاتمي، جاي خود را به فضاي بسته و امنيتي در دولت احمدي‌نژاد داد. خاتمي کرامت و شأن مردم را پاسداشت؛ اينها فقط نمونه‌هايي است از پيامد تحريم انتخابات. اگر رسانه‌هاي بيگانه، ايرانيان را به عدم حضور در صحنه سياست کشور ترغيب مي‌کنند بايد بدانند در هر صورت فرقي به حال آنها نمي‌کند، اين ما هستيم که در اين کشور زندگي مي‌کنيم و حضورمان چگونگي وضعيت آينده را سمت‌وسو خواهد داد.

به عقيده رئيس فراکسيون زنان مجلس دهم، ما نمي‌خواهيم کشور را به دست افرادي بسپاريم که خواهان ونزوئلا شدن ايران هستند بلکه مي‌خواهيم همچون مالزي باشيم در مدار رشد و توسعه؛ بنابراين شور و شوق را بار ديگر به عرصه سياست کشور بازگردانيم تا مسير رشد اقتصادي به همين شکل سپري شود.

سلحشوري در جمع‌بندي اظهارات خود دوباره مردم را خطاب قرار مي‌دهد و مي‌گويد: آراي خاکستري از روند نزولي کشور در دوران دولت‌هاي احمدي‌نژاد آگاه هستند؛ زماني که هنر و وضعيت زنان به ابتذال کشيده شد و حالا هم توسعه ورزش و هنر و جايگاه زنان را شاهد هستند. با اين ميزان تفاوت و ارتقاي بخش‌هاي مختلف، مردم بدانند که حضور آنها نقش تعيين‌کننده‌اي در آينده ايران خواهد داشت.