روایت خانواده معدنچیان از حادثه آزادشهر
سه روز از تراژدی تلخ یورت زمستان میگذرد. تراژدی که معدنچیان آزادشهر در ٩٠ کیلومتری گرگان مرکز استان گلستان در عمق ١٨٠٠ متری زمین محبوس شدند. ٧٢ ساعت تلاش اما تنها پیکر ٢١ جستوجوگر طلای سیاه از دل یورت زمستان پیدا شد. از نیروهای مختلف امدادی گرفته تا انواع و اقسام دستگاهها و ماشینآلات آواربرداری. همه امکانات بسیج شده است.
روزنامه شهروند: سه روز از تراژدی تلخ یورت زمستان میگذرد. تراژدی که معدنچیان آزادشهر در ٩٠ کیلومتری گرگان مرکز استان گلستان در عمق ١٨٠٠ متری زمین محبوس شدند. ٧٢ ساعت تلاش اما تنها پیکر ٢١ جستوجوگر طلای سیاه از دل یورت زمستان پیدا شد. از نیروهای مختلف امدادی گرفته تا انواع و اقسام دستگاهها و ماشینآلات آواربرداری. همه امکانات بسیج شده است.
سه روز فعالیت شبانهروزی به امید زنده پیدا شدن ١٣ کارگر محبوس شده. خانواده ٢١ کارگر پیکرهای بیجان قربانیانشان را از پزشکی قانونی تحویل گرفتهاند و آنان را به خاک سپردهاند، اما خانواده محبوسشدگان در مقابل ورودی معدن یورت زمستان در انتظار معجزهای هستند؛ معجزۀ زنده ماندن.
بعد از گذشت ٧٢ ساعت، اعضای گروههای تخصصی معدن به دلیل احتمال ریزش آوار به صورت نوبتی و سه ساعت یکبار وارد تونل مخروبه میشوند و کار آواربرداری و ایمنسازی مسیر را به منظور دسترسی به محل حادثه انجام میدهند. شش گروه تخصصی فنی امدادی از معادن زغالسنگ البرز شرقی، طبس، کرمان و سوادکوه برای شتاب بخشیدن به کار آواربرداری و دسترسی به محل حادثه آمدهاند. گفته میشود طول تونل شماره یک معدن ١٨٠٠ متر است که حادثه انفجار در ١٤٠٠ متری آن رخ داده است.
علت اولیه حادثه
در بررسیهای اولیه علت این حادثه ضعف دستگاه تهویه ٢٤ ساعته معدن بوده است که باعث جمع شدن گاز در فضای معدن شده؛ ساعت ١١ صبح روز چهارشنبه وقتی موتور دیزل از کار میافتد کارگران خارج میشوند و هنگام برگشتن و تعمیر دیزل، با روشن شدن آن، در اثر یک جرقه، و به علت تجمیع گاز متان انفجار رخ میدهد. این درحالی است که حسین حبیبی، بازرس کانون عالی شوراهای اسلامی کار میگوید: «تحقیقات علت این حادثه دلخراش توسط نمایندگان تشکلهای کارگری در استان گلستان آغاز شده و پس از اینکه نتیجه قطعی مشخص شد پیگیریهای لازم انجام میشود.»
مدیرکل مدیریت بحران استان گلستان میگوید: «هرگونه امکانات و تجهیزات که مورد نیاز بود و درخواست داشتیم برای ما در اسرع وقت مهیا شده و از این نظر با مشکلی روبهرو نبودیم. در بحث تونل ما مشکل مونواکسیدکربن و انفجار انباشت گاز را داریم و برای اینکه افراد امدادگر دچار مشکل نشوند، امداد با دقت زیادی انجام میشود. بحث تونل بحث متفاوتی است و باید با تجهیزات محدود وارد عملیات شویم و امکان انفجار دوباره وجود دارد و این عملیات ما را با کندی روبهرو کرده است. تا روز نخست به عمق یکهزار متری تونل رفتیم و مشکلاتی پیش نیامده بود اما هنوز شرایط نوسازی تونل مهیا نشده است. شرایط نخست در تونل به علت انفجار شدید سبب شده امدادرسانی با کندی روبهرو شود.»
مدیرکل مدیریت بحران استان گلستان تأکید کرد: «از سراسر کشور با تجهیزات نیروهای امدادی حضور دارند. تلاش ما این است در زمان کوتاه امدادرسانی را تمام کرده و در سه نقطه آواربرداری پس از انفجار اولیه انجام شده و قدمبهقدم آوارها را خارج میکنیم.»
مقدم با بیان اینکه با پیشروی و به اقتضای شرایط وضع امدادرسانی ما تغییر پیدا میکند و نیاز به تجهیزات جدید داریم، یادآور شد: «در روز نخست نیاز به این تجهیزات نبود و تا عمق یکهزار و ٣٠٠ متری نیز توانستیم برویم. درصدد این هستیم وضع افرادی که در انتهای تونل محبوس هستند را بتوانیم مشخص کنیم.»
امدادگران هلالاحمر در محل حادثه
«پس از حادثه روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشتماه در آزادشهر استان گلستان و انفجار معدن، بلافاصله نیروهای امدادی اقدامات خود را در دستورکار قرار دادند. نیروهای هلالاحمر هم از همان دقایق نخست در محل حادثه حضور داشتند. شرایط معدن و فعالیت امدادگران در عمق هزار و ۵۰۰ متری زمین بسیار دشوار است و بهطور چرخشی، ۴۰ امدادگر مرتب در زیر زمین حضور داشته و عملیات آواربرداری را انجام میدهند». این را مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان گلستان میگوید.
حسین احمدی در ادامه به «شهروند» گفت: «با توجه به اینکه بدنه فنی و توان انسانی جمعیت هلالاحمر گلستان توانایی مدیریت حادثه را داشت، تنها نیروهای امدادی استان گلستان در امدادرسانی این حادثه حضور دارند. نگران وقوع حادثه جدید در محل معدن آزادشهر هستیم و به همین خاطر تاکید شده است که امدادگران به هیچوجه برای خروج پیکرها بیاحتیاطی نکنند.
وی افزود: در اقدام اولیه ۱۶ پیکر از زیر آوار خارج شد و این حادثه ٧٦ مصدوم برجای گذاشت که به بیمارستان منتقل شدند و در مرحله دوم نیز موفق به خارج کردن پیکر ۵ کارگر دیگر شدیم. همه عوامل امدادی با نهایت توان در کنار یکدیگر مشغول امدادرسانی به مصدومان حادثه هستند و از سیستم هوارسانی برای تخلیه گاز متان که قابلیت انفجار مجدد دارد و اکسیژن رسانی استفاده میکنیم.»
احمدی در رابطه با آمار کارگران محبوس در زیر آوار معدن زمستان یورت هم گفت: براساس آمار اعلام شده از سوی پیمانکار در بدبینانهترین حالت ممکن ۱۳ کارگر در زیر آوار محبوس بوده و امیدوار هستیم هرچه سریعتر نیروهای امدادی بتوانند کارگران را از زیر آوار خارج کنند.
تعطیلی فعالیت معدن
روز پنجشنبه بود که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در حاشیه جلسه شورای تأمین استان که با حضور وزیر صنعت، معدن و تجارت و استاندار گلستان در شهرستان آزادشهر اعلام کرد که فعالیتهای معدن زغالسنگ زمستان یورت شهرستان آزادشهر به مدت شش ماه به منظور بررسی کارشناسانه علت حادثه انفجار و تجهیز و ایمنسازی آن تعطیل خواهد بود.
علاوه بر این سه کمیته صبح شنبه جهت بررسی دلایل این حادثه در دفتر وزیر صنعت، معدن و تجارت تشکیل و مسائل مربوط به حقوق و مزایای معوقه و بیمه کارگران را پیگیری و در این زمینه تصمیمگیری میشود.
وی همچنین از تشکیل کمیته نوسازی جهت مرمت کارگاههای این معدن خبر داد و افزود: «تصمیمهای اتخاذ شده در این کمیته برای سایر معادن مشابه در کشور اجرا خواهد شد.»
آغاز تحقیقات میدانی درباره حادثه معدن آزادشهر
تیم قضائی هم کار تحقیقات میدانی از محل حادثه و جمعآوری اسناد و مدارک را آغاز کرده است. پرونده قضائی در دادسرای آزادشهر باز است و پس از تحقیقات، کار رسیدگی به پرونده آغاز میشود. بازپرس ویژه در پزشکی قانونی شهرستان آزادشهر مستقر است. این بازپرس به همراه تیم پزشکی قانونی کار تعیین هویت و صدور جواز دفن جانباختگان را انجام میدهد.
هادی هاشمیان رئیسکل دادگستری گلستان از مطالبه سوابق بازرسیهای معدن زمستان یورت غربی آزادشهر از اداره کار استان گلستان خبر داد و گفت: این سوابق به منظور بررسی تخلفات احتمالی مدیران معدن یا دستگاههای اجرایی، از اداره کار استان خواسته شده است.
همسر داغدار
به گزارش ایسنا، روزنامه «شهروند» در ادامه روایتهایی از خانوادههای معدنچیان و یکی از کارگران این معدن منتشر کرده است.
همسر داغدار یکی از این قربانیان این حادثه، میگوید: ١٦ سال بود که در معدن کار میکرد. قبل از ازدواج هم معدنکار بود. تازه مسئول شیفت یورت شده بود. همسرم همیشه برای کارش نگران بود، مسئولیتشناس و دلسوز کار.
اینها را همسر عباس طاهردوست به «شهروند» میگوید. زن جوانی که حالا باید به تنهایی بار سنگین زندگی را به دوش بکشد و برای بچههایش هم مادر باشد و هم پدر: «١٠ سال پیش که عباس به خواستگاری من آمد، معدنکار بود؛ یعنی ٦ سال بود که در معدن کار میکرد. بعد از ازدواج هم کارش را جدیتر ادامه داد. ما دو دختر داریم. مهدیه ششساله و مهدیس که تازه دو سالش تمام شده است. عباس در کارش جدی بود، به همین دلیل هم همیشه برایش کار بود. روی او حساب میکردند و مسئولیتهای بیشتری به او میدادند. عباس چند سالی بود که مسئول شیفت شده بود؛ البته یک روز در میان ٥ صبح از خانه میرفت، ١١ شب برمیگشت.»
همسر عباس از چهارشنبه، تلخترین روز زندگیاش به ما میگوید: «چهارشنبه ساعت ٢ بعدازظهر بود که شنیدم معدن منفجر شده است، چند بار به عباس زنگ زدم. فایدهای نداشت. بلافاصله از مینودشت حرکت کردیم. وقتی به معدن رسیدیم، به ما گفتند عباس با نیروهای امدادی داخل معدن است. تا ساعت ٢ صبح پنجشنبه به ما امید میدادند که عباس زنده است. اما بعد از چند دقیقه جنازه او را به ما نشان دادند.»
او صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «تا جایی که ما اطلاع داریم، عباس همراه چند نفر دیگر بعد از وقوع انفجار میرود تا به آنهایی که داخل تونل هستند، کمک کند. آنها برای کمک رفته بودند. اما به خاطر نشت گاز و نبود اکسیژن خفه میشوند.»
حالا عباس در مینودشت آرام گرفته و همسرش با صدای بغضآلود میگوید: «عباس که از دست رفت، خیلیهای دیگه هم در این حادثه کشته شدند، اما کاش مسئولان معدن یورت قبل از اینها به فکر میبودند و این معدن را ایمن میکردند.»
چشم انتظار برادر
تازه سه روز بود که در این معدن مشغول به کار شده بود. چند روز قبل از این حادثه معدن حدود ٤٠ نفر نیروی جدید گرفت. با آنها به اینجا آمد اما از چهارشنبه تا الان خبری از او نیست. به ما گفتند با چندتای دیگه از همکارانش در انتهای معدن گیر افتاده است. اینها را برادر «عباس دامن زن» یکی از معدنچیان محبوسشده معدن یورت به «شهروند» میگوید؛ برادری که ٥ سال از عباس بزرگتر است و از روز چهارشنبه که این خبر را شنیده خودش را به یورت رسانده و مثل خیلیهای دیگر جلوی ورودی معدن در انتظار خبری از عباس است.
او میگوید: «چهارشنبه حدود ساعت یک ظهر بود که خبر را شنیدم. با موبایل عباس تماس گرفتم اما کسی جواب نمیداد. من هم همراه یکی از برادرانم از آزادشهر به طرف معدن حرکت کردیم. از چهارشنبه حدود ساعت ٣ بعدازظهر اینجا هستیم، اما هنوز خبری نیست.»
حسین ادامه میدهد: «همه خانواده نگران عباس هستند، همسرش خیلی بیتابی میکند، عباس دو تا بچه دارد، یک پسر ٤ساله و یک دختر ٦ساله، ما فقط دعا میکنیم که عباس زنده باشد اما با این شرایط فقط با معجزه زنده میمانند.»
او درباره شرایط معدن و اقدامات صورتگرفته برای نجات معدنچیان میگوید: «نیروهای امدادی حضور دارند، از همه جا هستند؛ نیروهای معدن، بچههای هلالاحمر و اورژانس. اما با توجه به عمق ١٨٠٠ متری این تونل و نشت گاز هر کسی نمیتواند وارد معدن شود، شرایط کار سخت است. از صبح پنجشنبه نیروهای متخصص معدن، شیفتی کار میکنند تا آواربرداری انجام شود. ما اطلاع درستی از علت وقوع حادثه نداریم، اما همکاران عباس میگویند جرقه استارت لکوموتیو حمل زغالسنگ باعث انفجار شده است.»
روایت یکی از کارگران یورت از روز حادثه
سیدحبیبالله میرفندرسکی یکی از معدنچیان یورت است. یکی از همانهایی که برای نجات همکارانش به تونل شماره یک یورت رفت، اما خودش هم در تونل بیهوش شد. نیروهای امدادی پیکر نیمه جان او را بیرون آوردند. حبیب در بیمارستان به هوش آمد، تا او الان بهعنوان یکی از شاهدان انفجار معدن، اتفاقات آن روز را برای ما تعریف کند.
او میگوید: «ساعت ١١ صبح بود، ما در معدن پایین مشغول کار بودیم که سرکارگر مسئول شیفت به ما گفت در معدن بالا انفجار رخ داده. بهسرعت برای کمک به سمت تونل شماره یک رفتیم. داخل تونل شدیم، همه جا تاریک بود، ٢٠٠ متری دهانه تونل چند تا از بچهها را دیدیم که روی زمین افتادهاند، ما بهسرعت آنها را خارج کردیم. بعضی از آنها هنوز هوشیار بودند، گاز نفسشان را بند آورده بود. متان و منواکسید کربن بو ندارد. کمکم ما هم بیحال شدیم. چند تا از بچهها کپسول اکسیژن را برداشتند و برای کمک بقیه بچهها جلوتر رفتند، اما کپسولهای ما چند سال بود که شارژ نشده بود. یکی از مهندسان نقشهبردار معدن با همین کپسولها داخل رفت، من پنجشنبه فهمیدم که او بر اثر گازگرفتگی خفه شده است.»
این کارگر معدن ادامه میدهد: «من وقتی به هوش آمدم، در بیمارستان بودم. باورم نمیشد، درست نمیدانستم برای بچهها چه اتفاقی افتاده است، پنجشنبه بعدازظهر بود که از بیمارستان مرخص شدم، در راه خانه بود که متوجه شدم خیلی از بچهها کشته شدهاند. همه این بچهها همکاران من بودند، ما چند سال است که کنار هم کار میکنیم. شب و روزمان با هم بود. حالا به جای آنکه همدیگر را در معدن ببینیم باید به سرخاک آنها برویم.»
حبیب درباره علت حادثه توضیح میدهد: «یکی از لکوموتیوهای حمل زغالسنگ در تونل شماره یک زیر کارگاه استخراج خاموش میشود. برای روشنشدن از استارت استفاده میکنند و همین مسأله باعث انفجار میشود. البته که غلظت گاز بیش از حد مجاز بوده ولی با وجود این اگر از استارت بادی استفاده میشد، انفجاری رخ نمیداد ولی متاسفانه استارت بادی در این مجموعه نبود. به همین دلیل از استارت شارژی و سیم کابلی استفاده میکنند و انفجار رخ میدهد.»
او در ادامه صبحتهایش به نبود امکانات و تجهیزات ایمنی کافی در معدن یورت هم اشاره میکند: «در کل این معدن ٤ دستگاه دیجیتال گازسنج داشت. همه آنها قدیمی بودند، تا جایی هم که من یادم هست این دستگاهها هیچ وقت چک نشدند. بقیه تجهیزات هم تعریفی نداشت. متاسفانه یکی از مهندسان ما در همین حادثه جانش را به خاطر فاسدبودن کپسول اکسیژن از دست داد. او رفت تا به بچهها در عمق تونل کمک کند، کپسول را برداشت تا نفس بکشد، ولی نمیدانست که آن کپسول شارژ ندارد. خوب این تجهیزات باید به صورت دورهای بازبینی شود. این مجموعه حدود ٥٠٠ نفر نیرو دارد. نزدیک ٣٠٠ نفر در یورت مشغول به کار هستند.»
حبیب تأکید میکند: «ما چند بار به مسئولان گفتیم که این معدن مداربسته است. الان چندین سال است که در معدنهای مداربسته استخراجی صورت نمیگیرد. معدنی که فقط یک راه ورودی و خروجی داشته باشد، به دلیل نبود تهویه و تجمع گاز هر لحظه امکان حادثه دارد، یکی از مسئولان ایمنی معدن چند بار به شرکت گزارش داد، آنها را تحت فشار گذاشت تا این مشکل برطرف شود، اما کسی به این حرفها توجه نکرد او را هم به جای دیگری منتقل کردند. حالا بعد از کشتهشدن این همه معدنچی بیگناه تازه قرار است معدن را به مدت ٦ ماه تعطیل کنند تا ایمن شود. حتماً باید کلی آدم قربانی شوند تا آقایان به فکر بیفتند.»
نظر کاربران
بدلیل وجود عده ای سودجو ، آدمهای بیگناه باید کشته شوند .