کاهش بی سابقه آمار ازدواج
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اعلام نگرانی از بابت کاهش آمار ازدواج و افزایش آمار طلاق گفت: در هیچ دوره ای آمار ازدواج تا این حد کاهش پیدا نکرده بود به همین دلیل مسئولان باید با همکاری کارشناسان و متخصصین امر چاره ای بیاندیشند.
سید حسن موسوی چلک با اشاره به آمار کاهش ازدواجهای ثبت شده، افزود: براساس آمارهای سازمان ثبت اسناد کشور در سال ۹۱ ، ۷۹۱ هزار و ۶۵۶ ازدواج به ثبت رسیده درحالی که آمارهای سال ۹۰ ، ثبت ۸۷۴ هزار و ۷۸۲ واقعه ازدواج را نشان می دهد.
وی گفت: این آمارها حاکی از کاهش ۹.۵ درصدی ازدواجها و افزایش بیش از ۶ درصدی طلاقهای به ثبت رسیده در سال گذشته بوده و براساس آمارهای موجود در هیچ دوره ای آمار ازدواج تا این حد کاهش نداشته است.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکید کرد:در سال ۹۰ در ازای هر ۶.۵ ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده اما در سال ۹۱ در ازای هر ۵.۲ ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده بود بنابراین این موضوع خیلی نگران کننده است و نشان می دهد که ثبات خانوادگی دچار مشکل جدی شده است.
موسوی با اشاره به اینکه وقوع طلاق در میان خانواده ها از ۵ به ۳ سال کاهش پیدا کرده است ، گفت: آمارها نشان می دهد که نوک پیکان آسیبهای اجتماعی به سمت خانواده هاست و جامعه سالم در گروه خانواده سالم و با اخلاق و با ثبات است به همین دلیل باید هرچه سریعتر در این خصوص برنامه ریزی کرد .
وی به عدم ارائه آمار های آسیبهای اجتماعی در کشور اشاره کرد و گفت: متاسفانه هیچ زمانی آمارهای دقیقی از آسیبهای اجتماعی مختلف از سوی نهادهای ذیربط ارائه نمی شود و همین باعث عدم برنامه درست درجهت کاهش این آسیبها شده است.
وی اظهار امیدواری کرد که از این پس با آمارها دشمنی نشود و آمارهای آسیبهای اجتماعی از منظر اجتماعی و فرهنگی سنجیده شود.
به گفته موسوی، فقط با حرف زدن و بدون برنامه مدون و منابع مالی نمیتوان آسیبهای اجتماعی را مدیریت کرد به همین دلیل باید جلسات مختلفی را با حضور کارشناسان و متخصصین تشکیل داد و در آن تدابیری جهت کاهش آسیبها اتخاذ شود.
نظر کاربران
در هیچ دوره ای آمار ازدواج تا این حد کاهش پیدا نکرده بود
در هیچ دوره ای هم اقتصاد کشور تا این حد مشکل پیدا نکرده بود
پاسخ ها
دقیقا.مسلما رابطه مستقیم بین اقتصاد و کاهش امار ازدواج وجوداره.والبته اینکه خیلی از خانواده ها هم به دلیل مشکلات شدید اقتصادی فرو میپاشه
فقط بلدید آمار بدید!
یه خورده عمل کنید
نسل سوخته داره به دهه 70 و 80 میرسه!
خدایش چین با 1/5میلیارد چیکار میکنه؟ اشتغال ، ازدواج ، رفاه ، پیشرفت و....
اونوقت ما ثروتمندترین کشور دنیا هستیم تو 70 میلیونش موندید! چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به این آمارباید میزان طلاقهای عاطفی رو هم اضافه کنیم، منظورازطلاق عاطفی این هست که دونفرباهم دریک خانه زندگی می کنند اما رابطه ای ازسراجبار وبدون عشق وعلاقه باهم دارند وازسرناچاری باهم زندگی می کنند ، سالهاست که آسیب شناسان دراین مورد هشداردادند اما گوشهای شنوا بسیارکم شده،خیلی مهمه که روشهای سنتی درارتباط برقرارکردن جوونها تغییرکنه وبه روزبشه هرچی باشه ما الان درزمانه ای زندگی می کنیم که بین دوراهی هستیم یک راه برگرفته اززندگی بزرگترهای ما وبه صورت سنتی هست وراهی دیگه برگرفته از تبلیغات وسیع ماهواره ها واینترنت وبه اصطلاح مدرن هست و این تضادهای تفکری بین جوونها وخانواده هاشون باعث شکل گیری زندگی مشترک مبتنی براصولی نه سنتی ونه مدرن هست که نتیجه اش چیزی جز سردرگمی بیشتر ونهایت طلاق نیست
بخاطر مشکلات سخت اقتصادیست با این تورم کارمندان وکارگران به غیر از طلاق چاره دیگری ندارند
پ ن پ انتظار افزایش آمار ازدواج داشتید با این گرونی و بیکاری و ...
به لطف شرایط اقتصادی ازدواج کم شده طلاق زیاد شده !
ای خدا.کی میشه از نظر اقتصادی یک نفس راحت بکشیم.این روزای گرونی کی تموم میشه.والا من که دخترم جرئت نمی کنم ازدواج کنم وای به حال پسرااااا
ازدواج دیگه حرفش نزن دیگه با این شرایط میره بین خاطرات ما .انقدر اوضاع مملکت خرابه کسی جرات نداره سمت ازدواج بره مسئولین هم بلدن فقط حرف بزنن
گفتنی ها کم نیست .... من و تو کم گفتیم.....هی کیه که بشنوه.؟!!! همه چی آرومه ما همه خوشبختیم.. هه هه
در دوره ما (دهه 60تیا) همش بدبختی بیچارگی بوده وهست
از شیرخشک کوپنی گرفته تا کنکور های غول آسا و دانشگاه های کم ظرفیت , هزینه های سنگین تحصیل , بیکاری , جمعیت زیاد متقاضیان کار , درآمدهای پایین ,و حالا که به ازدواج رسید بدبختی و بی پولی و این شرایط اقتصادی اونم توی کشوری مثل ایران با این همه منابع
...
ما که سوختیم و هیچوقت زندگی نکردیم
افسردگی و اعتیاد و هزار و یک مشکل دیگه سهم ما از این زندگی در ایران بود , هر کی از اینجا رفت برد
اما اونایی که موندن هیچ امیدی به زندگی ندارن
کی میخواد جواب زندگی و لحظه هایی که میشد به خوشی بگذره رو بده
کی عمری رو که رفته به برمیگردونه ؟
کی جواب میده ؟ کی به این حرفا گوش میده ؟