پاسخ صریح «جواد امام» به نامه اخیر مشایی
فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری و در پی اعلام نامزدی جناب آقای حمید بقایی، دوست و همراه ایشان آقای مشایی دست به قلم شدند و خطاب به رئیس دولت اصلاحات نکاتی را مطرح کردند، بدین گمان که میتواند فتح باب گفتوگو باشد. با شناختی که من از آقای خاتمی دارم تصور نمیکنم ایشان پاسخی به نامه ایشان بدهند.
خبرگزاری ایسنا به نقل از روزنامه اعتماد نوشت: فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری و در پی اعلام نامزدی جناب آقای حمید بقایی، دوست و همراه ایشان آقای مشایی دست به قلم شدند و خطاب به رئیس دولت اصلاحات نکاتی را مطرح کردند، بدین گمان که میتواند فتح باب گفتوگو باشد. با شناختی که من از آقای خاتمی دارم تصور نمیکنم ایشان پاسخی به نامه ایشان بدهند.
آقای مشایی از «اصلاحطلبی» میگویید و اینکه رأی «مردم» در سال ٨٨ به جناب آقای احمدینژاد هم برآمده از همین نگرش مردم بوده است و میافزایند: «اینجانب قاطبه مردم را ملزم و پایبند به اصولی میدانم که «اصلاحات» را تضمین میکند...» چنانکه ملاحظه میشود تعریفی که آقای مشایی از اصلاحطلبی دارند همان است که در سخنان و مواضع و سیاستهای آقای احمدینژاد متجلی است.
نمیتوان تصور کرد آقای مشایی تفاوت فاحش میان دیدگاه اصلاحطلبانه رئی سدولت اصلاحات با سخنان و حرکات آقای احمدینژاد را درک نمیکند. مشکل ایشان این است که تصور میکند با تغییر نام عوامانگیزی به اصلاحطلبی میتوان مبانی مشترکی برای گفتوگو دست و پا کرد. آن یکی شیر است که آدم میخورد / و آن دگر شیر است که آدم میدرد / آن یکی شیر است اندر بادیه / و آن دگر شیر است اندر بادیه.
ایشان البته میان دعوا نرخ هم تعیین کردهاند و پای رأی «مردم» را به میان کشیدید و گریزی به انتخابات سال ٨٨ زدهاند و برآمدن آقای احمدینژاد از این انتخابات را نتیجه الزام مردم به اصول اصلاحطلبی دانستهاند.
جناب آقای مشایی، در این نزدیک به هشت سال، کجا بودند و چه میکردند؟ بهگونهای صحبت میکنند که گویا دیروز از خارج به ایران تشریف آوردهاند و به یاد نمیآورند ایشان و دوستانشان در آن هشت سال چه بلایی بر سر کشور و همین مردمی که اصلاحطلبشان میخوانند و فرزندان و جوانانشان آوردند. خدمتشان سربسته میگویم و میگذرم: تخلف کردید، راضی نشدید؛ کشور را به روز سیاه نشاندید و کاری با ذخایر مملکت کردید که مغول نکرد.
مرورش برای خود ما هم سخت است اما اینقدر ایشان کمحافظه شدهاند که در دولت فخیمهشان «نخبگان و فرهیختگان ایرانی در داخل و خارج از کشور» را که خس و خاشاک شدند و ... به یادشان آورد؟ خلاصه اینکه چنین موضوع پرمناقشهای، نمیتواند نقطه خوبی برای آغاز گفتوگو باشد و برای ما جز تازه شدن زخمهایمان؛ نتیجهای ندارد اما برای ایشان و همفکرانشان نمیدانم، برخی میگویند فرصتطلبی است و برخی دیگر تحلیل میکنند و تلاش برای ماندن به هر قیمت پس از پایان تاریخ مصرف و ... .
به ایشان توصیه میکنم تلاش بیهوده نکنند، جز صدها نمونه خلاف هیچ نخواهند یافت. چنانکه گفتم تکلیف اصلاحطلبان روشن است. آقای بقایی در صورتی که برخلاف دیگر مدیران آقای احمدینژاد که به اختلاس و زندان متهم شدهاند اگر از این اتهامات تبرئه شده یا شوند، حقشان است که در انتخابات حضور یابند. اما آقای مشایی به راستی فکر میکنند آقای بقایی رقیب اصلاحطلبان است که از رد صلاحیتش خشنود باشیم؟ اما آیا تکلیف آقای مشایی و همفکرانشان با این سؤال روشن است؟
آن هشت سال کذایی را نادیده میگیریم؛ به هر حال سرمستی قدرت بادآورده هوش از سر آدمی میبرد و اصلاً به صرافت نمیافتد که شاید آنچه اکنون دارد به شایستگی خود کسب نکرده، شاید ابزاری است برای هموار کردن راه. اما در سه سال اخیر که ایشان و همفکرانشان از اسب قدرت به زیر افتادند چرا حتی یکبار در دفاع از حق انتخاب شدن سخنی نگفتهاند؟
وقتی به این موارد میاندیشم، در شگفت میمانم که ایشان به چه رویی شخصی همچون رئیس دولت اصلاحات را که شعارش همیشه زندهباد مخالف من بوده، مخاطب چنین سؤالی قرار دهد و انتظار پاسخ هم دارد؟ اما وقتی به یاد نامهنگاری آقای احمدینژاد به ترامپ و ... میافتم میفهمم جای شگفتی نیست و مهم نیست سخن به قاعده بگوییم، مهم این است که مطرح باشیم.
نظر کاربران
خیلی خوب شد. مشائی به هدف زد. سطح شعور و ادب اصلاح طلب ها با این نامه برای خیلی ها روشن شد. البته قبلا تو سخنرانی های خاتمی و توی این سه سال روحانی معنای واقعی زنده باد مخالف من رو دیده بودیم.
پاسخ ها
زنده باد مخالف من معنیش این نیست که مخالف هر تهمتی بزنه و بگیم دستت درد نکنه باز هم بگو
شرط اول ادبه که امثال مشایی رعایتش نمیکنن همونطوری که گفته اند: ادب مرد به ز دولت اوست
زنده باد اصلاحات
اصلاً مقصر برترینهاست که اینقدر از اینهااااا....(آدمهای معلوم الحالی که دستشون برای ملت، رو شده)خبر و مطلب میذارن تا آقایون متوهم تر از گذشته شده و فکر کنندکه چقدر برای ملت ایران، مهم هستند.
خب خبراشونو منتشر نکنید تا اونها هم به هدفشون نرسند. اُفتـــــــــــــاد...........................
خطاب به جناب سیدمحمد خاتمی:
در روایات معتبره آمده است (رَدُّ جَوَابِ الْکِتَابِ وَاجِبٌ کَوُجُوبِ رَدِّ السَّلَام)، بر اساس این حدیث؛ جواب نامه، مثل جواب سلام واجب فوری است.
از شما انتظار رعایت اخلاق داشتیم ولی ظاهرا تفاوتی بین شما و اصولگرایان اقتدارگرا و خودبرتر بین نیست.
نخود اش که میگن یععععععنی چهههههه? ????
اقای محترم این اخلاقه که نامه کسی دیگه رو تو جواب بدی ,?تو چکاره آقای خاتمی هستی مشاورشی معاون شی. یا هر چیز دیگه. اون اقا یه نامه به اقای خاتمی نوشته ,خوب ,اینکه داغ کردن نداره ,اقای خاتمی خودش. هم ادبش وهم دست به قلمش ازشماها که میخوان خودتون رو مطرح کونین بهتره صلاح دونست جواب میده ندونست نمیده ! پس سعی کنین خودتون رو تو هر قضیه ای صاحب نظر نندونین ,لطفا! !!!!!.