روزنامه آرمان- حمید شجاعی: بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان جلسه استیضاح وزیر راه و شهرسازی در روز یکشنبه برگزار شد و نمایندگان دلواپس از حضور آخوندی در این وزارتخانه به بیان دلایل خود پرداختند که در نهایت منجر به آن شد که پس از این جلسه ۵ ساعته، آخوندی برای بار سوم سربلند از بهارستان خارج شود.
انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است و آنها تمام تلاش خود را دارند تا به اجماع برسند اما شکاف آنقدر عمیق است که از هر سو نگریسته شود، یک نفر اعلام کاندیداتوری کرده؛ از قالیباف، جلیلی و ضرغامی گرفته تا رستم قاسمی، حاجی بابایی و حمید بقایی که ظاهرا همگی سودای پاستور را در سر دارند. شاید تا یک دهه گذشته ردای ریاست جمهوری آنقدر بزرگ بود که هر شخصی جرات حضور در این عرصه را نداشت اما به لطف رئیس دولت قبل این جرات در میان تمامی افراد ایجاد شده که به فکر صندلی ریاست جمهوری بیفتند. برای بررسی ابعاد و زوایای استیضاح آقای آخوندی وزیر راه و همچنین تحرکات اصولگرایان در سپهر سیاست ایران با محمود صادقی، عضو فراکسیون امید، به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
جلسه استیضاح وزیر راه روز یکشنبه برگزار شد که البته با توجه به عمر کم باقیمانده تا پایان دولت یازدهم انتقاداتی به این تصمیم نمایندگان درخواست کننده استیضاح بود. نظر شما چیست؟
اگر از ابتدا به دلایل استیضاح کنندگان و تغییراتی که در این ترکیب صورت گرفت توجه کنیم عمدهترین عاملی که موجب کلید خوردن این استیضاح شد حادثه قطار بود که احساسات را جریحهدار کرد و زمینهسازایجاد استیضاح شد. پس از آن فاجعه، انتقادات زیادی از سوی مردم آذربایجان که مسافران قطار بودند، صورت گرفت و زمینهای شد برای اینکه نمایندگان خواسته یا ناخواسته به سمت استیضاح سوق داده شوند. اگر به استیضاح وزیر راه از این زاویه نگاه کنیم جنبه سیاسی ندارد. بنده به عنوان نماینده مجلس بر اختیارات نظارتی مجلس تاکید میکنم و اگر با هر انگیزهای استیضاح صورت گرفته باشد، نباید این اختیار تخطئه شود و میتواند تکانی به آن مجموعه بدهد. از سوی دیگر وزرا باید متوجه این چشم نظارتی مجلس باشند. این حق نمایندگان است که حتی با اغراض سیاسی از ابزارهای نظارتی خود استفاده کنند. باز هم باید این حق را برای نماینگان محفوظ بدانیم چون مجلس در راس امور است. من نیز در طی این مدت مترصد آن بودم که ببینم نکته جدی در ادله استیضاح کنندگان وجود دارد که تاثیرگذار باشد یا خیر که دلایلی نیافتم تا توجیهکننده استیضاح وزیر باشد. خود آقای آخوندی نیز گفتند وزیری
که بخواهد استیضاح شود باید مراحل قبلی را طی کند، کارت زرد بگیرد و اگر موثر نیفتاد مجلس به سمت ابزارهای نظارتی خود حرکت کند. احساس من این بود که نگاه برخی نمایندگان به مردمی بود که در آن حادثه آسیب دیده بودند و بیشتر در راستای راضی کردن این افراد تلاش میکردند.
در بطن و متن این استیضاح تلاش شده بود نگاه سیاسی پنهان شود اما وجوه دیگر استیضاح در جلسه عیانتر شد. برخی صرفا برای تخطئه شخص وزیر نه عملکرد و برنامه وی طرح مساله میکردند. یکی از نمایندگان که دانشآموخته حقوق است هم میگفت که «من در شب گذشته تا پاسی از شب جستوجو میکردم که ببینم آقای آخوندی چند شرکت ثبت شده دارد.» اگر استیضاح برپایه چنین مطالبی بخواهد شکل بگیرد خیلی کار سست و جهتداری است. خوشبختانه آقای آخوندی نیز جوابهای خوب و قانع کنندهای دادند. فراکسیون امید با وجود اینکه گلهمندی تاریخی از وزیر راه و شهرسازی داشت، به دلیل مصالح ملی و جلوگیری از تضعیف دولت در ماههای پایانی دولت اول آقای روحانی فعلا از بسیاری مسائل گذشت. در نهایت فراکسیون امید تصمیم منسجمی گرفت و در روز چهارشنبه، اولین فراکسیونی بود که با صراحت جمعبندی مجموعه را بیان کرد، خوشبختانه خیلی خوب و منسجم هم مطالب پیش رفت و با همکاری نمایندگان وزیر راه و شهرسازی رای مناسبی نصیب آقای آخوندی شد.
پیام مهمی که ما دنبال میکردیم این بود که دولت با یک پشتگرمی به خدمترسانی خود ادامه دهد و در ماههای پایانی تضعیف نشود. هرچند نقدها همچنان محفوظ است و برخی نقدها در بعضی حوزهها قابل انکار نیست، اما وزارت راه از جمله وزارتخانههای خوب و با عملکرد مثبت محسوب میشود. گستره این وزارتخانه که ترکیبی از چند وزارتخانه است اقتضا میکند این مشکلات را جدا از مشکلاتی که به ضعف مدیریتی در این دولت باز میگردد، مورد ارزیابی قرار دهیم. عمده این مشکلات میراث دولت گذشته است.
چندی است جریانی در مجلس در راستای فشار به دولت شکل گرفته که بدون پرداختن به عملکرد وزیر و نقاط مثبت و منفی ایشان، صرفا بر اساس شنیدهها به استیضاح وزیر میپردازد. فعالیت این جریان تا چه اندازه میتواند در عملکرد دولت خلل ایجاد کند؟
معمولا کسانی که پشت این ماجراها هستند، وظیفه مشخصی دارند. برخی نمایندگان هم از بعضی موضوعات برای رسیدن به اغراض سیاسی بهره برداری میکنند.احساس میشود که شیره و جوهره این حرکتها بیشتر سیاسی و عمدتا در جهت تضعیف دولت است. درباره وزیر آموزش و پرورش نیز مشخص است افرادی که پیشتر با وزارت آقای دانش آشتیانی مخالفت کردند، پشت بحث استیضاح ایشان قرار دارند. با اینکه شاید حرفهایگری کنند و نام خود را در میان امضاکنندگان قرار ندهند اما در پشت پرده همان نمایندگان موضوع استیضاح وزیر آموزش و پرورش را دنبال میکنند. برخی نمایندگان مطالبات منطقهای دارند، مثلا انتظار دارند که مدیر کل آموزش و پرورش استان یا شهر آنها با نظر، میل و خواست آنها تعیین شود که در همین مسیر جلو میافتند و توجه ندارند که مورد استفاده ابزاری جریان دیگری قرار گرفتهاند که هدفشان صرفا ضربه زدن به دولت است.
به تازگی در اردوگاه اصولگرایان آقایان رستم قاسمی، حاجی بابایی، بقایی و جمعی از مردان احمدینژاد برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کردهاند. ورود این افراد در چه سطحی است و تصور میکنید با چه هدفی اقدام به طرح نام خود زودتر از موعد مقرر کردهاند؟
در درجه اول این حرکتها نشاندهنده آشفتگی در اردوگاه اصولگرایان است. در جریان اصولگرا مهره قابل عرضهای وجود ندارد و شاید به نوعی میخواهند افکار عمومی را تست کنند. مشخص است که برخی از این افراد با صداوسیما همکاری دارند و در راستای چهرهسازی کار میکنند. یکی از این نفرات از همکاران ماست که مورد لطف مدیران رسانه ملی است. این تعدد کاندیداهایی که از طیف آقای احمدینژاد یا دیگر گروههای اصولگرا مطرح میشود، یک نوع آشفتگی در جریان اصولگرا را عیان میکند. برخی از این افراد در سطحی نیستند که طبق قانون اساسی، رجل سیاسی تلقی شوند. برخی از این افراد مسائلی دارند و مشخص است که تایید صلاحیت نمیشوند. آنها مقداری کار تبلیغاتی انجام میدهند که اعلام موجویت کنند. این مساله ناشی از عدم انسجام در اردوگاه اصولگرایان است.
از چند ماه گذشته اصلاحطلبان به کاندیدای واحد درانتخابات پیش رو رسیدهاند یعنی میدانستند باید از حسن روحانی حمایت کنند اما اصولگرایان هنوز در تشتت و چنددستگی به سر میبرند و لیدری ندارند که آنها را به یک اجماع برساند. آیا باید شاهد تکرار انتخابات ۹۲ در سال ۹۶ بود؟
اینکه اصلاحطلبان به کاندیدای واحد رسیدهاند هنوز بهطور رسمی اعلام نشده است. هرچند قرائن نشان میدهد که به فرض کاندیداتوری آقای روحانی و نهایی شدن آن، اصلاحطلبان با وجود دیدگاههای مختلف و مطالباتی که دارند، قاعدتا از وی حمایت خواهند کرد. هنوز در شورای عالی سیاستگذاری جمعبندی رسمی صورت نگرفته و البته قابل پیشبینی است که اصلاحطلبان به وحدت نظر برسند. موضع من صرفا موضع شخصی است و از سوی شورای عالی نیست که در آن عضویت دارم. بنا بر این است که گفتوگوهایی با خود آقای روحانی و دوستانی که متولی انتخابات شدهاند، صورت گیرد و در نهایت با رایگیری در شورا به موضع رسمی برسیم. تا زمانی که موضع رسمی شورای عالی اعلام نشده است، هر شخصی اعلام نظری داشته باشد صرفا نظر شخصی خود را بیان کرده است.
باید مانند سال ۹۲ از آقای روحانی حمایت شود.در جریان مقابل با احترام برای همه دوستان، این جریان با طیفها و گروههای گوناگون مواجه است و بخش قابل توجهی از اصولگرایان دسته دسته شدهاند که این تشتت معلول سیاستهای دولت سابق است که یک دوقطبی بین دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا ایجاد کرد که برای ترمیم آن قدمهایی برداشته شده اما توفیق زیادی پیدا نکرده است. تلاشهای زیادی در راستای اجماع در اصولگرایان صورت میگیرد، از جمله جبهه جدیدی که شکل گرفته و تلاش میکند به یک مدل از عمل سیاسی دست پیدا کنند تا تعیینکننده باشد. به نظر میرسد آنها نمیتوانند به یک انسجام درونی برسند چرا که در بین طیفهای مختلف اصولگرایی اختلافات عمیق است و به آنها اجازه وحدت نمیدهد. از اینرو میتوان پیشبینی کرد که آقای روحانی با رقیب جدی از سوی جریان اصولگرایی مواجه نخواهد بود.
تحلیلهایی ارائه میشود مبنی بر اینکه اصولگرایان چون نمیتوانند در دور اول انتخابات پیروز شوند با کاندیداهای متعدد شرکت میکنند تا ضمن شکستن آرای آقای روحانی، به مرحله دوم بروند و در آنجا کاندیدای مورد حمایت تمام طیفهای اصولگرا را داشته باشند.
در ارتباط با عملکرد اصولگرایان در انتخابات پیش رو سناریوهای متعددی وجود دارد. اصولگرایان چندی است فضا را به گونهای طراحی کردهاند که پروژه تخریب آقای روحانی را کلید بزنند و شاید اکنون هم در آن وضعیت قرارداشته باشند. از این جهت با این توهمات خود میخواهند مانع ورود آقای روحانی به صحنه انتخابات شوند. آنها از جهتی دیگر به عدم تایید او از سوی شورای نگهبان دل خوش کردهاند و تصور میکنند روحانی عرصه را خالی میکند. البته این نگاه در میان آنها ضعیف شده است. آنها در مرحله بعدی شاید تمام تلاش خود را به کار ببندند که آقای روحانی با آرای پایین رئیسجمهور شود که با پشتوانه قوی رای مردمی وارد عرصه نشود. این کار را میخواستند در سال ۹۲ هم انجام بدهند و نوعی هم قسمی بین آنها ایجاد شده بود که به نفع یکدیگر کنار بروند اما جالب بود که هیچکدام وفادار به آن پیمان نبودند. اصولگرایان شاید چنین پیمانهایی داشته باشند اما چنین انسجامی ندارند که به عهد خود وفادار بمانند. این موضوع در مجلس نیز قابل مشاهده است که آنها فاقد انسجام لازم هستند.
با تشتت بین اصولگرایان عملا آقای روحانی بدون رقیب جدی در انتخابات حاضر خواهند شد. این موضوع از یک سو فرصتی است که ایشان رای کامل را کسب کند و از سوی دیگر تهدیدی است که مردم با تصور بیرقیب بودن روحانی مشارکت حداکثری درانتخابات نداشته باشند. چه باید کرد؟
متغیرهای مختلفی در عرصه انتخابات دخیل هستند و تا لحظه آخر نباید کار را تمام شده فرض کرد. باید مراقبت کرد و بهویژه آقای روحانی و مجموعه دولت باید به مطالبات عمومی و سیاسی اجتماعی مردم، نخبگان و دانشگاهیان توجه کنند. در بسیاری از گردهماییها دانشجویان آشکارا نقدهای خود را به دولت مطرح کردند. در حوزه معیشتی نیز با اینکه دولت درصدد تثبیت وضع اقتصادی بوده اما مردم در رنج و فشار هستند. این مطلب قبلا نیز عنوان شده که رقیب اصلی آقای روحانی عملکرد وی است. بهويژه در حوزههای معیشتی، اقتصادی و سیاست داخلی دولت باید تحرکات بیشتری داشته باشد. بدنه دولت و بخش قابل توجهی از آن همراهی مناسبی با رویکرد و گفتمان آقای روحانی ندارند و دولت در این عرصه باید دست به یک پالایش و خانه تکانی بزند که با اطمینان بیشتری به عرصه انتخابات وارد شود.
به نظر شما اصلاحطلبان در امتداد آقای روحانی یک کاندیدا را برای پوشش و همراهی وی معرفی خواهند کرد تا به نوعی ضربهگیر وی باشد؟
پاسخ این سوال را به جمعبندی در شورایعالی سیاستگذاری موکول میکنم که مذاکرات فشردهای در حال انجام است و بعد از این مذاکرات، مجموعه به جمعبندی خواهد رسید و اعلام خواهد کرد که آیا کسانی را وارد عرصه انتخابات کنند یا آقای روحانی کاندیدای منحصر به فرد باشد.
در چند ماهه پیش رو دولت چه مسائلی را باید در اولویت کاری خود قرار دهد تا با دست پر به انتخابات ۹۶ وارد شود؟
دولت یک مجموعه نقاط ضعف و قوتی دارد که جنبه درونی دارد و موانع و محدودیتهایی هم دارد که خارج از اراده دولت است و بر دولت تحمیل میشود. من طرفدار این بودهام که در عرصه مدیریتی ثبات ایجاد شود و هردولتی با قطاری از نیروها نیاید و همه نیروهای قبل را مرخص کند. دولت گذشته تا پایین ترین سطوح دست به تغییرات زد و نیروهای خود را در سطوح مختلف به اشکال مختلفی وارد کرده بود. یکی از ضعفهای دولتآقای روحانی هم این است که نتوانسته آن مجموعه نیروهایی که در دولت قبل حضور داشتند را به گونهای پالایش کند و نیروهای همراه خود را به کار بگیرد. هرچند شاید بتوان گفت از لحاظ مدیریتی این کار درست است اما به لحاظ سیاسی، یکی از نقاط ضعف آقای روحانی به شمار میرود. پوسته این دولت از روحانی است اما هسته و درونش بقایای دولت سابق است و این از آسیبهای دولت است.
بهويژه باید تغییراتی در حوزههایی که در امر انتخابات دخیل هستند و نیروهای تابعه وزارت کشور صورت گیرد. در حوزه آموزش عالی با تغییراتی که اتفاق افتاد و استیضاح آقای فرجی دانا و مسائلی که از بیرون بر دولت تحمیل شد عملکرد وزارت علوم بعد از استیضاح و در زمان آقای فرهادی نتوانسته رضایت مجموعه دانشگاهیان با رویکرد اصلاحطلبی را جلب کند. این مورد نیز یکی دیگر از آسیبهای دولت است.
بخش عمدهای از نیروهایی که از آقای روحانی در سال ۹۲ حمایت کردند و تاثیر گذار بودند نیروهای بدنه جنبش دانشجویی بودند، اما اکنون در سطح جنبش دانشجویی یک سرخوردگی را مشاهده میکنیم. آقای روحانی باید حرکت موثری در این زمینه انجام دهد تا موجب رضایت این قشر باشد. در حوزه اقتصادی نیز نیازمند تحرک در خروج از رکود هستیم.از این جهت دولت باید برای آماده شدن در انتخابات پیش رو عملکرد موثرتری داشته باشد.
نظر کاربران
آرمان روزنامه سفارشی..... مسخره اس واقعا
سلام
آقای صادقی نشستی پشت صندلی نمایندڱی مردم
درمجلس وباماهی چندمیلیون حقوق ازاوصاع مردم خبرنداری
اصولڱراواصلاح طلب همه اش یڪ بازی است برای فریب اذهان عمومی
ڪدامیڪتان تابه حال برای مردم ورضاخداڪارڪردید؟
ما نه به اصول گرا رای میدیم و نه به اصلاح طلب.
ما به نزدیک ترین فرد به احمدی نژاد رای میدیم که مستقل و انقلابی هست.