طرح «آخر هفته دوروزه» به سرانجام نرسید؟
در ابتدای هفته جاری، طرح تعطیلی دو روزه آخر هفته در کمیسیون اجتماعی مجلس به سرانجام نرسید. بحث ساماندهی تعطیلات، با دو معضل سوءتفاهم در کارکرد و ضعف شناخت در مبانی روبهرو است.
کلیات طرح اصلاح قانون تعطیلات رسمی در کشور که برای بررسی به بهارستان رفته بود در روز کاری نخست هفته جاری در جلسه کمیسیون اجتماعی مجلس رد شد. به نظر میرسد که دو عامل نقش اساسی در عدم تامین نظر نمایندگان مجلس برای تصویب این طرح داشته است: عدم تشریح کامل فواید و دستاوردهای احتمالی طرح اصلاح تعطیلات و ذکر چالشها، اهداف و گام ثانویه این طرح به جای تاکید بر ضرورت برداشتن گام نخست مسیر اصلاح. چه به گواه استدلال بخش عظیمی از کارشناسان کشور و چه به گواه تجربه بسیاری از کشورهای جهان، دو روزه شدن تعطیلات پایان هفته ضرورتی است که از کانالهای مختلفی بر اقتصاد، سلامت اجتماعی و بهبود سبک زندگی اثرگذار خواهد بود. اما برخی سوءتفاهمات موجود در زمینه تعطیلات در ایران و برآوردهای غیرواقعی از اثر سوء دو روزه شدن تعطیلات در کشور، در کنار تردید ناشی از واهمه قانونگذاران از تغییرات اینچنینی، مانع مهر تایید قانون بر مطالبه پارلمان بخش خصوصی، فضای کارشناسی کشور و بخش قابل توجهی از شهروندان کشور شده است.
دو ادعای غیر واقعی
شاید بتوان گفت که دفاعیه اول مخالفان دو روزه شدن تعطیلات پایان هفته، تعداد بالای تعطیلات در ایران در مقایسه با سایر کشورهای دنیا باشد. اما به نظر میرسد اظهار چنین فرضیهای بیش از آنکه مبنی بر واقعیتهای آماری باشد ناشی از یک سوءتفاهم آماری است. ایران با داشتن ۲۶ تعطیلی مناسبتی دارای بیشترین تعطیلات مناسبتی در میان کشورهای جهان است. با این وجود یک روزه بودن تعطیلات پایان هفته در ایران سبب شده است که ایرانیها در مقایسه با میانگین کشورهای عضو اتحادیه اروپا، آمریکا، کانادا و کشورهای ژاپن و کره جنوبی (بهعنوان نمایندگان کشورهای توسعه یافته) حدود یک ماه کمتر در تعطیلات باشند. در صورت افزایش تعطیلات پایان هفته به دو روز، تعداد تعطیلات در ایران با احتساب تداخل بین تعطیلات به ۱۲۵روز خواهد رسید. یعنی رقمی معادل تعداد تعطیلات در کشورهایی مانند ژاپن و برزیل.
تاثیر کاهنده افزایش تعداد روزهای تعطیلات بر تولید ناخالص داخلی کشور نیز یکی دیگر از ایراداتی است که نسبت به نظام تعطیلات دو روزه پایان هفته مطرح شده است. برخی از کارشناسان نیز اقدام به محاسبه این اثر کاهنده بر تولید ناخالص داخلی کردهاند. در این بین حتی عدهای از صاحبنظران با محاسبه میانگین تولید ناخالص داخلی روزانه در کشور، این رقم را ضرر واقعی افزایش هر روز تعطیل به تقویم میدانند. اما بررسی پژوهشهای صورت گرفته نشان میدهد که اولا محاسبه اثرگذاری افزایش تعطیلات بر میزان تولید ناخالص داخلی متضمن در نظر گرفتن هارمونی بخشهایی است که تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل میدهند. تاثیر تعطیلات بر مجموعه بدنه اقتصاد نیازمند محاسبه برآیند تاثیرات فزاینده و کاهنده افزایش تعطیلات بر هریک از بخشهای اقتصادی است. ضرورتی که لااقل در نگاه اول، اظهار نظر برخی از کارشناسان در رابطه با عوارض جانبی افزایش تعطیلات بر بدنه اقتصاد را غیرکارشناسانه جلوه میدهد.
در کنار دو ادعای مطرح شده، باید توجه کرد که سوءتفاهمی مبنی بر تعطیلی روز پنجشنبه در کشور وجود دارد. سوءتفاهمی که به نظر میرسد ناشی از تعطیلی برخی نهادها و ادارات دولتی در این روز (مانند ستادهای پایتختنشین) باشد. این سوءتفاهم به سادگی و تنها با توجه به حضور بخش قابل توجهی از کارکنان بخش خصوصی و بخشهای عمومی غیرتعطیل در محل کار طی این روز نیمه تعطیل برطرف خواهد شد. علاوه بر این توجه به زمان صرف شده برای حضور در محل کار از سوی کارکنان، این روز نیمه تعطیل از لحاظ صرف وقت کارکنان در عمل تفاوت چندانی با بقیه روزهای غیرتعطیل هفته ندارد.
هدررفت زمانکار در بهرهوری پایین
در رابطه با آمار مربوط به ساعات اشتغال در کشور دو نکته حائز اهمیت وجود دارد: بالاتر بودن ساعات کار کارکنان در ایران در مقایسه با میانگین جهانی و پایین بودن معنادار ساعات کار مفید در ایران در مقایسه با کشورهای توسعهیافته. بر مبنای قانون میانگین ساعات کار هفتگی در ایران معادل ۴۴ ساعت در هفته است. در ردهبندی کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در سال۲۰۱۴، کشور ایران با فرض قرارگرفتن در این ردهبندی، از لحاظ بیشترین ساعت کاری در هفته، در بین ۵ کشور اول حاضر در این ردهبندی ۴۳ کشوره قرارمیگرفت. با وجود این ایران از لحاظ «سرانه کار مفید» در وضعیت مناسبی قرار ندارد. به عقیده کارشناسان این امر ریشه در «بهرهوری» پایین نیروی کار در محیط کاری در ایران دارد. آمارهای موجود نشان میدهد که در حال حاضر بهرهوری در کشورهای توسعهیافته بین ۲ تا ۳ برابر بهرهوری در ایران است. به عبارت سادهتر هر فرد شاغل در این کشورها به ازای زمان و هزینه مساوی با هر نیروی کار در ایران بیش از ۳ برابر ارزش افزوده ایجاد میکند.
افزایش تعطیلات، محرک بهرهوری
یکی از راهحلهای جهانی در حل چنین تناقضی کاهش ساعات کار و مدیریت تعطیلات در قالب تعطیلات همگون توزیع شده در طول سال است. استفاده از علم و تکنولوژی جدید نیاز به مزمن شدن زمان شیفت کاری را کاهش داده است. از سوی دیگر با توجه به تایید اثر فزاینده تعطیلات چندروزه بر صعود بهرهوری پس از بازگشت به کار، کشورهای توسعهیافته در یک دادوستد بین کار بیشتر کارکنان یا کارکنان دارای بهرهوری اما با ساعت کار کمتر، گزینه دوم را انتخاب کردهاند. با افزایش ساعات کاری «بهرهوری نهایی» کاهش پیدا میکند. بسیاری از مطالعات نشان میدهد که بهرهوری نهایی در بازه بین ۴۵ تا ۵۰ ساعت کار در هفته شروع به کاهش شدید میکند و در محدوده ۶۰ ساعت کاری در هفته، بهرهوری نهایی شروع به منفی شدن خواهد کرد. در بررسی رابطه بین ساعت کاری و میزان تولید در کشورهای اروپایی عضو OCED در سال ۲۰۱۱، پس از مرز ۱۹۳۵ ساعت کار در سال، به ازای هر یک درصد افزایش در مقدار کار یک درصد افت در تولید اتفاق افتاده بود. این در حالی است که هر کدام از کارکنان ایرانی حدود ۲۰۰ ساعت بیشتر از این مرز کار میکنند. بر مبنای نتایج این بررسی میتوان گفت که در واقع سالانه ۲۰۰ ساعت
از ساعات کاری هر فرد در محدوده بی بهرهوری و حتی بهرهوری منفی قرار میگیرد، یعنی تفاوت چندانی بین این حالت و یک مرخصی ۲۵ روزه وجود ندارد.
تعطیلات و سبک زندگی
نقدی بر الگوی فعلی
با نگاه به تقویم سال ۹۵، بیشترین فراوانی تعطیلات در کشور مربوط به تعطیلات یکروزه است. دو روز از این تعطیلات به علت همجواری با روز تعطیل پایان هفته تبدیل به تعطیلات دو روزه میشود.
در یک بررسی برای کمیسازی تاثیر اقتصادی تعطیلات در دانشگاه مونیخ، محققان به رابطه معناداری بین تعداد تعطیلات و تاثیر آن روی تولید ناخالص داخلی نرسیدند. از سوی دیگر در این بررسی مشخص شد تعطیلات یک روزه بر تولید ناخالص داخلی اثر منفی دارد. تعطیلاتی که حدود ۷۰ درصد تعطیلات در کشور را تشکیل میدهند. در حالی که تعطیلات چند روزه تاثیرات مثبتی در حدود ۳/ ۰ درصد روی میزان تولید ناخالص داخلی روزانه دارد. اگرچه بررسی آثار جانبی تغییر تعطیلات بر روند حرکت اقتصادی کشورهای مختلف علاوه بر ساختار و جایگاه بخشهای مختلف اقتصادی به مجموعهای از عوامل فرهنگی نیز وابسته است، اما پژوهشهای مختلف نشان میدهد که چه از منظر بهرهوری و چه از منظر نقش گردشگری تعطیلات در توسعه مناطق کمتر توسعهیافتهتر، نتایج توزیع تعطیلات چندروزه در سال نه تنها تهدیدی برای رشد اقتصادی کشورها نیست بلکه در صورت مدیریت صحیح میتواند نیروی محرکه شتاب اقتصادی باشد.
فراوانی بالای تعطیلات یک روزه در تقویم فارسی و روند متغیر پراکنش تعطیلات قمری در تقویم فارسی چند نتیجه مستقیم در پی دارد. بر مبنای تحقیقات در حوزه ارگونومی، تعطیلات یک روزه عملا تاثیری بر افزایش کارآیی نیروی کار در روزهای بازگشت از تعطیلات ندارد. علاوه بر این اثر تعطیلات بدون توجه به طول زمانی آن معمولا پس از ۷۲ ساعت بهطور کامل حذف خواهد شد. بنابراین اگر در مدیریت تعطیلات، رهاورد اقتصادی و رفاهی تعطیلات مد نظر باشد، بهترین الگوی احتمالی توزیع تعطیلات چند روزه در طول سال است. امری که با دو روزه کردن تعطیلات پایان هفته تا حدود زیادی محقق خواهد شد. به عقیده کارشناسان مکمل چنین طرحی حذف برخی تعطیلات مناسبتی موجود برای افزایش تعداد روزهای کاری مطابق با میانگین جهانی است.
در شرایط توزیع یکنواخت تعطیلات در طول تقویم، از تمرکز موج مسافرتها در تعطیلات اندک چند روزه فعلی کاسته خواهد شد و نمودار توزیع سفر در طول محور زمان یکنواخت خواهد شد امری که علاوه بر افزایش امنیت و لذت سفر، تعداد تجمعی سفر و در نتیجه آن سرعت ایجاد اشتغال ناشی از تعطیلات در مناطق کمتر توسعه یافته با کاربری توریستی افزایش خواهد یافت. بنابراین با کاهش دامنه موجهای مسافرتی مخاطرات کمتر و آسایش بیشتری در انتظار مسافران خواهد بود.
یکی از مهمترین تاثیرات دو روزه شدن تعطیلات را میتوان در تاثیر کاهنده این الگوی تعطیلاتی بر حجم آلایندگی جستو جو کرد. به عقیده کارشناسان، یکی از پدیدههای طبیعی اثرگذار بر کاهش حجم آلایندگی در شهرهای بزرگ پدیده «خود پالایندگی» است. در این صورت تنفس ۴۸ ساعته لایههای جوی، بخش زیادی از آلایندگی تجمع یافته در پایان هفته جو بالای شهرهای بزرگ را ترک خواهد کرد. این در حالی است که در نبود چنین فرصت تنفسی آلایندههای باقیمانده بهصورت تجمعی بر هم افزوده خواهند شد. شاید بتوان مهمترین اثر این پدیده جوی را با مقایسه وضعیت هوا در صبح شنبه پس از دو روز تعطیلی به چشم دید.
شنبه یا پنجشنبه؛ مساله این نیست
به منظور اجرای تعطیلات دو روزه، دو مسیر را میتوان طی کرد. مسیر اول حفظ ساعات کار هفتگی است؛ به این شکل که ساعت کار هفتگی همان ۴۴ ساعت در هفته باقی بماند و میزان کاری پنجشنبه به تناسب در روزهای دیگر تقسیم شود. مسیر دوم کاهش ساعت کاری هفتگی به ۴۰ ساعت است. با توجه به اینکه هم اکنون ساعت کار هفتگی در بسیاری از کشورها ۳۶ ساعت است، این میزان ساعت کار(۴۰ ساعت در هفته) نیز نسبت به دیگر کشورها رقم بالاتری محسوب میشود. مکمل طرح دو روزه شدن تعطیلات، ساماندهی برخی تعطیلات مناسبتی و تعطیلات نیمه دوم نوروز است. این امر کمک میکند که مساله تمرکز تعطیلات بر فصول و ماههای مشخص، رفع شود و تعطیلات در طول سال توزیع شود. جامعه به این طریق از تمرکز روزهای تعطیل رهایی پیدا میکند.
نظر کاربران
مقاله جامع و مستند و درستی بود .