چادرنشینی خانواده بی پول در بهشت زهرا
این بار دومی است که وسایل زندگی خود را در گوشهای از خیابان چیدهاند و تمام تلاش خود را برای پنهان شدن از نگاه سنگین عابران کنجکاو به کار میگیرند.
درباره خانوادهای حرف میزنیم که این روزها مهمان بیپناه بهشت زهرا شده و در فاصلهای ۵۰۰ متری از ضلع شرقی ایستگاه متروی حرم مطهر زیر یک درخت توت اسباب اثاثیه خود را تلنبار کردهاند.
دو دختر و مادرشان درون چادر نشستهاند، پدر خانواده هم که پنجاه و شش ساله است، میگوید: از بیست و پنجم اسفند و وقتی پولی برایمان باقی نماند تا رهن و اجاره خانه را پرداخت کنیم، ناچار به این محل آمدهایم.
این خانواده تا مدتی قبل در آپارتمانی ۴۵ متری در سرآسیاب ملارد زندگی میکردند. آنها برای اجاره خانه یک میلیون تومان پول پیش داده بودند و ماهی ۲۵۰ هزار تومان هم اجاره پرداخت میکردند، اما وقتی پدر خانواده از کار بیکار شد، اجارهها هر ماه پس از ماه دیگر عقب افتاد و در حالی که زمان قرارداد به پایان رسیده بود صاحبخانه تصمیم گرفت یک میلیون تومان به پول پیش خانه اضافه کند، آنها هم که نمیتوانستند از پس پرداخت اجاره خانه بربیایند ناچار وسایلشان را بار ماشین کرده و به این محل آمدند تا بلکه مسئولان وضع آنها را دیده و فکری به حالشان کنند.
مرد میانسال ادعا میکند تراشکار است، اما به بیماری صرع مبتلاست و هرازگاهی به خاطر حمله عصبی تشنج به سراغش میآید.
او ادامه میدهد: هر جا یک مدت کار میکنم تا وقتی که دچار تشنج نشدهام خوب است، اما وقتی تشنج میکنم صاحبکارها ترجیح میدهند دیگر برایشان کار نکنم، به همین دلیل نمیتوانم درآمد ثابتی داشته باشم.
سال ۸۶ بود که برای اولین بار خبر خیاباننشینی این خانواده با تیتر «سکونت زیر پل حافظ» در صفحه جامعه روزنامه جامجم منتشر شد.
به گفته مرد میانسال، آن موقع بهزیستی دو میلیون تومان کمکشان کرد و آنها توانستند سرپناهی برای خود فراهم کنند، اما پس از مدتی دوباره اوضاع اقتصادی آنها وخیم شد و کارشان به خیاباننشینی رسید. حالا که برای دومین بار این خانواده مجبور شدهاند اسباب و اثاثیه خود را به خیابان ببرند مسئولان و سازمانهای حمایتی دولتی و خصوصی و نیکوکارانی که قصد کمک به این خانواده را دارند باید به شکلی به آنها کمک کنند که این خانواده حداقل صاحب سرپناهی شوند یا حداقل برای نانآور خانواده شغل مناسبی پیدا شود تا او بتواند از عهده مخارج زندگی برآید و مدتی بعد برای سومین بار داستان خیاباننشینی او نقل محافل خبری نشود.
نظر کاربران
هیچی نگم بهتره فقط خواهش میکنم ازمردمی که می تونن کمکی به این شخص کنن طوری که به غروراوبرنخورد زحمت رفتن به بهشت زهرا وکمک به او را تحمل کنن تصورنکنید که فقط دولت باید به این طورافراد کمک کنه خود مردم باید بهم کمک کنند
واقعا صحنه ناخوشاينديه که يه مرد زن و بچه اش رو از سر ناچاري بياره در جايي که ديگران در حال رفت و آمد هستن و هرازگاهي هم به اونها خيره ميشن و شايد هم گاهي اوقات مورد آزار و اذيت قرار بگيرن ، چي ميکشه مرد اين خانواده ، واقعا سخته ، مسئولين يه فکري بکنن خواهشا ... .
به زودی نوبت ما هم می شود
بیاید به هم کمک کنیم تا روزی دیگران به ما کمک کنند.
لطفا
تا يه كم جون داريم يه پول و پله اي با هر حقه بازي هست جم كنيم تا اينجوري نشديم كي به كيه.
همه چی آروم!!!!! ما که سالمیم سر کارم میریم و بچه نداریم موندیم تو خرج و مخارج وای به حال این بنده خدا که کار نداره مریض هم هست بچه هم خدایا ..
قابل توجه مسئولین محترم
قابل توجه اون صاحبکاری ک ب خاطر بیماری این اقا رو بیرون کرده! خب نمیشد یه کم از کارش کم میکردی یه کم هم از حقوقش ولی اونو اینجوری در ب در نمیکردی!
سلام.از آنجايى که تمکن مالى چندانى ندارم نمى توانم کار يا محل زندگيشان را تامين کنم,ولى اگر خدا بخواهد کمک خرج ماهانه مختصرى را پرداخت خواهم کرد.بدليل دورى محل خدمتم از تهران از مسئول محترم مجله انتظار دارم در صورت امکان شماره حساب سرپرست خانواده را در اختيارم قرار دهد تا انجام وظيفه تسهيل شود.با تشکر.