مصباح یزدی: آیت الله هاشمی بر همه ما حق دارند
آیت الله مصباح یزدی گفت: به مناسبت درگذشت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام که عمری را در یاری امام (ره) و در راه تلاش براي تحقق منویات امام (ره) و منویات علما و بزرگانی که اين انقلاب را سامان دادند و بر همه ما حق دارند، تلاش کرد؛ این مصیبت را تسلیت عرض ميکنم و برای همه گذشتگان و حقداران، مخصوصا آن بزرگان طلب مغفرت و عفو الهی و پاداشی در خور کرم و فضل خدا دارم.
پایگاه خبری انتخاب: آیت الله مصباح یزدی گفت: به مناسبت درگذشت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام که عمری را در یاری امام (ره) و در راه تلاش براي تحقق منویات امام (ره) و منویات علما و بزرگانی که اين انقلاب را سامان دادند و بر همه ما حق دارند، تلاش کرد؛ این مصیبت را تسلیت عرض ميکنم و برای همه گذشتگان و حقداران، مخصوصا آن بزرگان طلب مغفرت و عفو الهی و پاداشی در خور کرم و فضل خدا دارم.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) که این سخنان را در همایش «بررسی اخلاقی آثار غفلت در پیدایش فتنه» به زبان آورد ، ادامه داد: در بسیاری از موارد، انسانها در عمل دچار اختلافاتی میشوند و گاه یکدیگر را تخطئه میکنند و گاه خدای ناکرده از این هم بالاتر میرود و به فتنه ميانجامد.
وی با طرح این سئوال که منشأ این اختلافات چیست و چه باید کار کرد که از آن مصون ماند، ادامه داد: گاهی علت اختلاف در ارزشگذاری و قضاوت نسبت به دیگران، جهل است و فرد یا افرادی به خاطر سوء تفاهم، اهمیت و ارزش کار دیگری را درک نمی کنند، و گاهی وجود یک رذیله اخلاقی مانند حسد یا تکبر است که سبب میشود قضاوت نامناسبی نسبت به دیگران انجام شود.
این مفسر قرآن کریم با اشاره به داستان فرزندان حضرت آدم (ع) و برادران حضرت یوسف (ع)، افزود: در این دو مورد، رذیله اخلاقی حسد، سبب شد تا قضاوت ناصحیحی صورت بگیرد؛ در قضیه فرزندان حضرت آدم (ع)، علیرغم این که قاضی حقیقی برای قبول کردن قربانی خدا بود، یکی به خاطر حسد، دیگری را به قتل رساند، و در قضیه برادران حضرت یوسف (ع) نیز علاقه پدر به حضرت یوسف (ع) سبب برانگیخته شدن حسادت برادران و قضاوت ناصحیح در مورد یوسف (ع) شد. لذا انسان بايد در وهله اول خود را اصلاح کرده و از رذائل اخلاقی پاک کند تا تحت تأثیر این امور به قضاوت اشتباه و اختلاف مبتلا نشود.
وی با اشاره به عاملي دیگر در اختلافات، اظهار داشت: گاهی علت اختلاف در قضاوت، نکتهها و ملاحظاتی عملي است؛ بهگونهاي که فردی با توجه به نکتهها و ملاحظاتی، فعلي را خوب میپندارد و دیگری چنین ملاحظاتی نداشته و آن عمل را بد میداند. لذا برای عدم ابتلا به اشتباه و اختلاف در این قضاوتها باید همه نکتههایی که درحسن و قبح یک فعل اثر دارد را بشناسیم و آن را در فعل شخص احراز کنیم.
مصباح یزدی با اشاره به روایتی مبني بر اين که دو نفر وارد مسجد میشوند، یکی نماز میخواند که سبب بهشتی شدن وی میشود و دیگری نیز نماز میخواند که سبب شقاوت و جهنمی شدن وی میشود؛ اظهار داشت: تفاوت اين دو به خاطر نیت است که یکی برای خدا و دیگری از روی ریاست، لذا دو عمل شبیه به هم و یکسان میتوانند اثراتی کاملا متفاوت داشته باشند؛ از این رو باید توجه داشت که ارزش کار و ملاک ارزیابی آن، تنها شکل و حجم کار نیست، بلکه مهم ترین عامل در ارزشگذاری فعل، نیت فاعل است. همین امر سبب میشود تا قضاوتهای متفاوتی نسبت به کار یک فرد وجود داشته باشد؛ برخی نیت او را فاسد و در نتیجه کار را بد میدانند، و برخی نیت او را صالح میدانند.
وی با اشاره به اهميت حسن فعلی کار بر اساس موازین شرعی، ادامه داد: ولي برخی امورظاهری خوب دارد، اما به دليل فساد در نيت و نداشتن حسن فاعلي، نه تنها ثواب و ارزش ندارد، بلکه گناه هم دارد؛ ولو این که برای آن میلیاردها تومان هزینه کرده باشد؛ چرا که ریا هم مبطل است و هم حرام.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم با تأکید بر شرط اخلاص در عمل اظهار داشت: هر کس کاری انجام میدهد، باید به دلش نگاهی بیندازد که برای خدا انجام میدهد یا برای غیر خدا؛ البته خدمت به مردم برای رضای خدا نه تنها مانعی ندارد که امری مطلوب است، چون اين دو در طول هماند؛ اما اگر کاري برای رضايت مردم انجام شود و شخص رضايت مردم را در عرض رضايت خدا قرار دهد، هیچ ارزشی نخواهد داشت. لذا در ارزشگذاری کار، نیت فاعل آن مهم است، و البته این نیت و اخلاص، دارای مراتبی است که هر چه بالاتر باشد، ارزش آن نیز بیشتر است.
وی به نوع دیگری از عوامل اختلاف در ارزشگذاری و قضاوت درباره کارها اشاره کرد، و افزود: گاهی خود فرد در اررزشگذاري کار خود اشتباه میکند و آن را ارزشمند ميشمارد.
آیت الله مصباح یزدی در تبیین این قسم از ارزشگذاری اشتباه اظهار داشت: ارزش و مطلوبیت یک امر، گاه مستقیما فهمیده میشود و گاه با واسطه استدلال یا استدلالاتی. در جایی که امری ذاتا مطلوب و ارزشمند بوده، نیازی به واسطه نداشته باشد، شناخت مطلوب بودن آن ساده است، اما وقتی با واسطه يک يا چند استدلال به چیزی میرسد که ارزش ذاتی دارد، هم تشخیص مشکل تر و هم احتمال اشتباه در این استدلالها بیشتر میشود.
وی ادامه داد: به عنوان نمونه، طبق فرمایش قرآن کریم، کمک کردن به فقیر کافر نیز برای این که به اسلام خوش بین شود مطلوب است؛ چرا که در قدم اول به اسلام خوش بین شده و چه بسا در صدد تحقیق در مورد اسلام برآید و شاید مسلمان شود؛ در این جا آنچه ارزش ذاتی دارد اسلام است، اما کمک به فقیر کافر نیز با چند واسطه ارزش مییابد.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: گاهی فاعل، خودش در تشخیص مقدمات یا ابزار و واسطهها اشتباه میکند و گمان میکند کار وی مطلوب است، درحالي که حقيقت غير از اين است. به عنوان نمونه امر به معروف و نهی از منکر وضع شده تا حکم خدا روی زمین اجرا گردد؛ و برای امر به معروف و نهی از منکر باید روحیه طرف راشناخت. چه بسا فرد خودش فکر میکند امر به معروف با اخم و قلدری کار خوبی است، حال آنکه ممکن است انجام اين کار با اخم و قلدری نه تنها اثر نگذارد، بلکه فرد را جری تر کند، اما اگر با خوشروئی و دلسوزی بگوید، اثرگذارتر خواهد بود.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به نمونههای دیگری نتيجه گرفت: لذا تشخیص نادرست در واسطههایی که ما را به ارزش ذاتی میرساند، میتواند عامل دیگری براي اشتباه در ارزیابی افعال -حتي فعل خود شخص- باشد.
مصباح یزدی در بخش دیگری از سخنانش ادامه داد: در انجام کارهای خود و تشخيص ارزش آن نباید ملاک ما قضاوت دیگران باشد، زيرا ارزش کار الهی به این است که خدا بپسندد، ولو این که هیچ فرد دیگری آن را نپذیرد.
وی با اشاره به روایتی از امام باقر (ع) اظهار داشت: ما بنده خداییم و هدفمان از کارمان فقط باید رضای الهی باشد؛ لذا طبق فرمایش امام باقر (ع)، ولیّ اهل بیت (ع) کسی نیست مگر آنکه اگر همه مردم جمع شوند و بگویند تو آدم بدی هستی، ناراحت نشود، و اگر همه جمع شوند و شعار زنده باد سرداده و پایش را برای تبرک ببوسند، شاد نشود؛ بلکه باید تنها نگاهش به خدا و رضای او باشد.
آیت الله مصباح یزدی نتيجه گرفت: وقتي میخواهیم کاری را انجام دهیم، بايد به اندازه اهمیتش در موردش فکر کنیم، و با کسانی که اهل هوی و هوس نیستند، مشورت کنیم تا اشتباهات ما کم شود و به ارزش واقعی عمل برسیم.
نظر کاربران
خداوند ایت اله مصباح را برای انان که دلشان برای نظام و انقلاب و دین میسوزه نگه داره ...
پس با این اظهار نظرهایی که بعد از فوت آیت الله از بعضی از مخالفان سرسخت ایشان شنیدیم به این نتیجه میرسیم که اختلافات سران کشور یک جور جنگ زرگری برای مشغولیات مردم عادی میباشد زیاد نباید جدی بگیریم