هرچند «ضمانت قابل اطمینان» نقطه آسیب بیشتر معاهدههای بینالمللی محسوب میشود اما از نظر حقوقی، هیچ رئیس جمهوری در امریکا نمیتواند مستقیماً توافق هستهای را زیر سؤال ببرد یا آن را باطل کند زیرا این توافق نتیجه مذاکرات منتخبین جامعه جهانی و از جمله همه قدرتهای بزرگ و مطرح در جهان است.
علی خرم استاد حقوق بینالملل در ایران نوشت: هرچند «ضمانت قابل اطمینان» نقطه آسیب بیشتر معاهدههای بینالمللی محسوب میشود اما از نظر حقوقی، هیچ رئیس جمهوری در امریکا نمیتواند مستقیماً توافق هستهای را زیر سؤال ببرد یا آن را باطل کند زیرا این توافق نتیجه مذاکرات منتخبین جامعه جهانی و از جمله همه قدرتهای بزرگ و مطرح در جهان است. علاوه بر آن، این مشروعیت را شورای امنیت و منشور ملل متحد به توافق هستهای هم می دهد و آن را استحکام میبخشد و رئیس جمهوری امریکا بهعنوان امین منشور ملل متحد، از نظر ظاهری و علنی هم که شده باید حفظ احترام این توافق جهانی را بنماید.
ممکن است دونالد ترامپ هنوز این قواعد را نفهمیده باشد ولی خیلی زود مشاورین او نظیر هنری کیسینجر، این نکات بدیهی روابط بینالملل را برای او بازگو خواهند کرد و او هم چارهای جز مراعات این نکات نخواهد داشت. اما گروه ۱+۵ و بویژه دولت اوباما از باب محکم کاری با ظرافت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را پشتوانه توافق هستهای قرار دادند تا احدی نتواند از نظر حقوقی مزاحم استحکام آن شود و هر رئیس جمهوری در امریکا باشد بایدبه قطعنامه لازم الاجرا و لازمالاتباع شورای امنیت احترام بگذارد. بنابراین متوجه میشویم چرا تندروها در امریکا دل به تحریک ایران به نقض توافق هستهای بستهاند زیرا خودشان قادر به انجام این مهم نیستند.
در نخستین اقدام اگر ایران بتواند از نظر حقوقی ثابت کند برجام از سوی امریکا نقض شده، باید به کمیسیون مشترک نقض برجام مراجعه و شکایت کند. اگر این کمیسیون نظر ایران را بپذیرد خود شاکی و مدعی امریکا میشود. این بدین معناست که اجماعی سیاسی پشت سر ایران در مقابل امریکا به وجود میآید و احتیاج نیست ایران خود از نظر سیاسی بجنگد بلکه زبان اروپاییها، روسیه و چین علیه امریکا دراز میشود بویژه در شرایط حاضر که این کشورها به اندازه کافی از دست ترامپ به خاطر مواضع عجیب و غریبش عصبانی هستند.
کمیسیون مشترک رسیدگی به شکایت نقض برجام متشکل از همه اعضای گروه 1+5 است که دارای مشاوران حقوقی است و به دقت شکایت هر طرف را مورد بررسی قرار میدهد و با متن توافق هستهای مطابقت میدهد و در نهایت اظهار نظر میکند. این اظهار نظر برای هر دو طرف تعهدآور بوده و باید به آن عمل کنند در غیر اینصورت راه برای اقدامات حقوقی و سیاسی علیه ناقض برجام در شورای امنیت سازمان ملل متحد و دادگاههای بینالمللی باز میشود و او نمیتواند توجیه کرده یا از خود دفاع کند.
از سوی دیگر اگر فرض کنیم در طرف ایران قرار نیست توافق هستهای مورد نقض واقع شود در این صورت نگاهها متوجه ترامپ خواهد شد. با وجود منطقی بودن توافق هستهای و منطبق بودن آن با منافع و امنیت بینالملل و با وجود حمایت چندینباره جامعه علمی و سیاسی امریکا از این توافق و نوشتن نامه و توصیه به ترامپ ولی هر اقدام غیر منطقی از او بعید نیست.
خطر اصلی او در این است که دارای اندیشه سیاسی نیست، قابل پیشبینی نیست و براساس مدل کارشناسی قرار نیست عمل کند لذا هر لحظه ممکن است دست به کاری بزند که صددرصد علیه ایران یا برعکس به نفع ایران باشد. یک جمهوریخواه مجرب یا یک دموکرات به مراتب می تواند برای ایران قابل محاسبهتر باشد و ایران روی دوستی او یا دشمنی او حساب باز کند. آنها که در ایران از ترامپ در قبال کلینتون حمایت کردند یا به پیچیدگیهای جهان سیاست و اهمیت امنیت بینالملل کاملاً آشنا نبودند یا به طور حزبی از ترامپ حمایت کردند زیرا فکر می کردند آمدن ترامپ می تواند امید آنها به پاره کردن توافق هستهای را عملی سازد و کاری که خودشان نتوانستند به علت حمایت اکثریت مردم ایران از توافق هستهای، عملی سازند حالا به دست ترامپ پیاده کنند و گناه آن هم به گردن ترامپ بیفتد. غافل از اینکه ترامپ فاقد تجربه و عقل کارشناسی میتواند به عمق استراتژیک ایران خسارت وارد کند و انرژی ایران را هدر دهد.
اما از نظر حقوقی، رئیس جمهوری جدید کار زیادی علیه توافق هستهای نمی تواند انجام دهد و باید در انتظار به وجود آمدن بهانه به دست ایرانیها باشد. البته جمهوریخواهان تندرو و قسمخورده سعی بلیغ می نمایند با انجام تحریکات، نقض برجام به دست ایران صورت گیرد تا به نوبه خود، توپ در زمین ایران قرار گیرد. امری که نیویورک تایمز و واشنگتنپست، روزنامههای رسمی امریکا به وجود آن در میان جمهوریخواهان اعتراف کردهاند.
در صورت نقض توافق هستهای از سوی امریکا، ایران باید با اطمینان و اعتماد کامل موضوع را از راه سیاسی و از راه کمیسیون مشترک نقض برجام یعنی راه حقوقی، دنبال کند. هرگونه تبلیغات و بزرگنمایی موضوع میتواند محیط بینالمللی را به نفع طرف مقابل تمام کند درحالیکه تماسهای دیپلماتیک ایران با اعضای 1+5 میتواند راه سیاسی را هموار ساخته و گسترش آن به سمت و سوی کشورهای دیگر کشانده شود و همانطور که گفته شد اجماع سیاسی برای ایران علیه امریکا به وجود آورد. از راه حقوقی هم کمیسیون مشترک نقض برجام میتواند درصورتی که دلایل ایران حقوقی و قابل استناد باشد، به حمایت از ایران بپردازد. پس ایران از هر دو راه حقوقی و سیاسی قادر است بدون تنش و تشنج و بدون تبلیغات پر سر و صدا و بدون عصبانیت، راه خود را بسوی موفقیت هموار سازد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر