روزنامه آرمان- حميد شجاعي: امروزه نقش زنان درمشاركتهاي سياسي و اجتماعي بر كسي پوشيده نيست. در جوامع توسعهيافته زنان هم پا به پاي مردان به فعاليت ميپردازند و به مقامهاي بالاي اجرايي در كشور خود ميرسند. در اين مقطع زماني، شاهد حضور زنان بركرسي رياستجمهوري، نخست وزيري، وزارت خارجه و... هستيم كه اين حضور، حكايت از نقش زنان در عرصه سياسي و اجتماعي جامعه جهاني دارد.
زنان جامعه ايراني نيز همواره نشان دادهاند كه در مشاركتهاي اجتماعي، مناصب و پستهاي دولتي تحصيلات و حقوق شهروندي جايگاهي كمتر از مردان ندارند. مويد اين بحث حضور ۴ معاون رئيسجمهور در بخشهاي گوناگون دولت يازدهم است كه در اين ميان نبايد از حضور بيسابقه زنان در مجلس دهم غافل شد اما برخي نيز در جامعه هستند كه حق مشاركت و حق تعيين سرنوشت براي زنان همطراز با مردان قائل نيستند و بسياري از فعاليتهاي گوناگون بانوان در ساحتهاي گوناگون سياسي، اجتماعي، فرهنگي، ورزشي و حتي آموزشي را تخطئه ميكنند.
اين ۲ ديدگاه متحجر و مدرن روايتگر دوانديشه غالب بر زنان ايراني است. برای بررسي نقش زنان در عرصههاي مختلف جامعه «آرمان امروز» با شهربانو اماني فعال سياسي اصلاحطلب گفتوگو کرده كه در ادامه ميخوانيد.
يكي از شعارهاي انتخاباتي آقاي روحاني در سال ۹۲ استفاده از زنان توانمند در كابينه بود. اين وعده تا چه اندارهاي محقق شده است؟
بايد در نظر داشت با توجه به تجربه عملكرد زنان در دولتهاي گذشته البته منهاي دولت قبل، تمرين، تجربه و دانش آموختگي زنان مولفه مهمي بود كه همگان بر آن واقف هستند و از سوي ديگر آقاي روحاني در وعدههاي انتخاباتي و ميثاق با زنان و جوانان قول داده بودند كه از حضور زنان در جايگاه اصلي خود در دولت استفاده خواهند كرد اما شاهد بوديم در معرفي كابينه هيچ زني در ليست احراز پست وزارت به مجلس معرفي نشد كه به همين دليل مخاطباني در شبكههاي اجتماعي، منتقدان، جامعه زنان و همچنين نخبگان و فعالان سياسي و اجتماعي به نقد عملكرد آقاي روحاني در اين زمينه پرداختند.
آقاي روحاني قول دادند كه زنان در بدنه هيات دولت به جايگاهي برسند كه حقشان است كما اينكه ميبينيم ۳ معاون وزير زن فعال هستند. نبايد فراموش كرد كه قرار نيست آقاي روحاني به تنهايي همه كارها را خودش انجام دهد. با انتصاب ۴ نفر از زنان به معاونتهاي مختلف وزرا و رياستجمهوري شاهد هستيم كه آقاي روحاني به عهد و پيماني كه با نيمي از جمعيت كشور كه زنان هستند، وفا كرد. اما در بدنه دولت چنين اتفاقي رخ نميدهد كما اينكه ميتوان اذعان كرد ۵۰ درصد فرمانداران، مشاور زن دارند، بنابراين هيات دولت بايد اين فاصله را پر كند و نشان دهد منويات رئيس دولت و شخص اول اجرايي كشور را به رسميت شناخته و قبول دارد.
به ويژه در وزارتخانههاي بسيار مهم كه جامعه هدفشان زنان هستند و بخش مهمي از همكارانشان بانوان هستند، مانند وزارتخانههاي علوم يا آموزش و پرورش بايد اين نكته بيشتر مورد توجه قرار گيرد. تاكنون در وزارت علوم يك زن به رياست دانشگاه نرسيده و اين خلاها را بايد هيات دولت پر كند، البته بار ديگر تاكيد دارم كه دولت فقط آقاي روحاني نيست. اميدوارم در چند ماه باقيمانده از دولت تغييري در حوزه زنان و نخبگان جامعه پديدار شود و به اين باور برسند كه از توان و پتانسيل اجرايي خانمها ميتوانند بيشترين كمك را براي سالمسازي، روانسازي و رسيدن به اهداف دولت داشته باشند.
يك ديدگاه سنتي در ارتباط با زنان وجود دارد كه اين طيف جامعه نبايد به مدارج اجرايي و عالي كشور برسد. با توجه به اين ديدگاه تصور ميكنيد كه اين ظرفيت در جامعه زنان وجود دارد كه به درجات بالايي برسند و همانند مردان موفق نامشان مطرح شود؟
تمايل نداشتن به پيشرفت زنان و حضور آنها در مناصب مديريتي به نحوي فرار به جلو است چرا كه اين ظرفيت در ميان خانمها وجود دارد كه به جايگاههاي مطلوب و مديريتي برسند. زماني كه بخواهند پستي بدهند، به زنان ميگويند تجربه نداريد و اينگونه القا ميكنند كه زنان تجربه مديريتي ندارند. سوال اينجاست كه مردان در كجا كسب تجربه ميكنند كه زنان نميتوانند؟ اعتماد به زنان در جامعه وجود دارد، چنانكه در انتخابات دوره گذشته شهرها و روستاها، اعتماد به زنان در اكثر روستاهاي مرزي وجود داشت. بايد به اين نكته هم اشاره داشت كه آقايان در قدرت هستند و از قدرت چانهزني بالايي برخوردارند كه چنين شرايطي، فرصت را براي خانمها ايجاد نميكند. همانطور كه جامعه اين بستر و فرصت را براي آقايان ايجاد كرد، انتظار از وزرا و مديران عالي كشور اين است كه اين فرصت را براي زنان فراهم كرده و بسترسازي كنند.
در مجلس دهم شاهد حضور بيشترين نمايندگان زن در طول ادوار مجلس هستیم اما آنها، آنطور كه انتظار ميرفت حضور يكپارچه و پررنگي ندارند، كما اينكه در دورههاي قبل نيز بانوان در خانه ملت داراي كرسي بودند اما در نبود فراكسيوني با نفوذ كه بتواند برتصميمات مجلس تاثيرگذار باشد، نقش خود را تثبيت نكردهاند. دليلش چيست؟
با توجه به هدفگذاريای كه كنشگران اجتماعي، نخبگان سياسي و حزبي براي احراز كرسيهاي مجلس انجام دادند كانديداتوري زنان نسبت به دوره قبل ۱۲ درصد رشد داشته است. اين درحالي است كه بيش از ۸ درصد كانديداهاي زنان از ادامه راه باز ماندند و برخي از آنان باوجود داشتن عضويت در تشكلهاي سياسي با مانع جدي رد صلاحيت روبهرو شدند. اين ۱۷ بانويي كه در مجلس هستند از حيث توانايي فردي در جايگاه خوبي قرار دارند. زماني كه از ورود نيروهاي زن با تجربه و كاردان جلوگيري ميشود، انسجام تشكيلاتي در ميان آنها نيز تضعيف ميشود يا بهطوركلي از بين خواهد رفت. فراكسيون زنان نسبت به ديگر فراكسيونها در مجلس دهم، عملكرد خوبي داشته است.
اگر اواخر مجلس نهم را با پنج، شش ماهه اول مجلس دهم مقايسه كنيد به اين مهم دست مييابيد كه براي نخستينبار، دفاتر نمايندگي حوزه انتخابيه تهران در شهرستانها افتتاح ميشود و خانمها بيشترين حضور در آن را دارند. اگر در حوزه زنان اختلاف سليقهاي نيز وجود داشته باشد زنان مجلسدهم يكپارچه در دفاع از حقوق شهروندي و حقوق خود مشاركت ميكنند. در اوايل كار، مجلس زماني را به استقرار كميسيونها و فراكسيونها اختصاص داد و اكنون نيز زمان بررسي برنامه ششم توسعه است. يادمان باشد كه هيچ مجلسي به اندازه مجلس دهم نيروي تازه نفس نداشته است. طبيعتا تجربه تقنيني و تدوين برنامه و بودجه براي اين افراد سودمند است. فراكسيون اميد شايسته قدرداني است كه در راستاي انتقال تجارب، نشستهايي را با اعضاي فراكسيون زنان برقرار ميكند. اين اميدواري وجود داردكه زنان در تاريخ سياسي كشور تاثيرگذارتر شوند، البته سال نخست استقرار مجلس است، ميتوان در سالهاي ديگر نسبت به عملكرد مجلس ارزيابي دقيقتري داشت، هرچند كه نبايد هيچ فرصتي را از دست داد. مجلس حاصل اراده مردم و قويترين تريبون مردم است. اميدوارم زنان از اين تريبون مردمي درباره احقاق حقوق
شهروندي استفاده كنند و بهويژه در حوزه خودشان، نسبت به مجالس گذشته جديتر و قويتر عمل كنند.
در دولتهاي هفتم و هشتم، رئيس دولت اصلاحات به حضور زنان در ردههاي گوناگون مديريتي اعتقاد داشت اما اين مساله در هيات دولت ديده نميشد مشابه اين موضوع را در دولت آقاي روحاني مشاهده ميكنيم و به نوعي جايگاه زنان در پستهاي بالا بيش از معاون وزير نيست، اين تابو شكني چه زماني اتفاق خواهد افتاد؟
دولت دهم سعي كرد از حضور زنان بهره ببرد اما دولتهايي هستند كه با اين مساله به صورت سليقهاي برخورد ميكنند. هيچ مانع قانوني و شرعي در ارتباط با حضور زنان در عرصههاي مديريتي وجود ندارد و به جز بحث كانديداتوري رياستجمهوري كه شوراي نگهبان فقط رجال را مردان سياسي تفسير ميكند در هيچ اصلي از قانون اساسي منعي براي حضور زنان در عرصههاي مديريتي و كلان كشور وجود ندارد. از طرف ديگر بخشي از مخالفان دولت نيز در زمان دولت اصلاحات و در دولت فعلي با تفسیر خاصی در ارتباط با حضور زنان در پستهاي مديريتي تاثير ميگذارند.
همانطور كه آقاي روحاني در انتصاب برخي از مردان هزينه ميدهد ميتواند با انتصاب زنان در پستهاي كليدي و وزارتخانهها هزينه دهد، اما مشخص نيست كه چرا به اين امر همت نميگمارند. اين انتظار از شخصیتي همچون آقای روحاني ميرود كه با تعامل، زمينه حضور زنان را در دولت فراهم كند. من فكر ميكنم هزينه حضور زنان در دولت بسيار پايينتر از مردان است. با وجود اينكه به برخي وزرا مسائلي را منتسب كردند و آقاي روحاني حاضر به پرداخت هزينه شد، اما بهكارگيري زنان چنين هزينهاي هم براي دولت ندارد.
حضور زنان همپاي مردان در جوامع توسعهيافته زمينه پيشرفت جامعه را فراهم کرده اما در جوامع جهان سوم اين موضوع صدق نميكند و مردان در اولويت امور هستند. بهنظر شما علت اين مساله چيست؟
در بسیاری از كشورهاي در حال توسعه و حتي در پيرامون كشور ما، شاهديم كه اين فرصت را براي زنان ايجاد ميكنند. در بحث مشاركت تودهاي، همه موافق حضور زنان هستند و درباره زنان بسيار حرفهاي زيبا گفته ميشود، اما در عمل مخالفتها با حضور زنان، آنان را از دستيابي به پستهاي مديريتي باز ميدارد. لذا يك اصطكاك بسيار زمانبر براي زنان ايجاد شده است. فكر ميكنم هراز گاهي فعالان اين حوزه چه مرداني كه قائل به حضور زنان هستند و چه زنان براي تحقق اين امر تلاش ميكنند اما موفقيتي حاصل نميكنند. همانطور كه آقاي روحاني گفتند شهروند درجه يك و دو نداريم و قانون اساسي نيز به اين موضوع تصريح دارد اما چون بستر اين حوزه فراهم نيست هدف مورد نظر محقق نميشود كه دليلش به قدرت لابي در بين مردان باز ميگردد و زنان از آن بيبهره هستند.
در مجلس نهم برخي زنان مواضعي برضدخودشان مطرح ميكردند، از جمله موضعگيري درباره عدم حضور بانوان در مجامع عمومي. علت اين قبيل موضعگيريها چه بود و آيا ذهنيت توانمندي مردان در همه امور باعث شده كه زنان به اقدام عليه خود هم بپردازند؟
برخي از زنان در يك اردوگاه سياسي قرار دارند كه بر سياسيترين كرسي كشور كه نمايندگي مجلس است تكيه ميكنند، اما همانطور كه در مجلس نهم مشاهده كرديد در برخي از طرحها و لوايح حتي اگر مردان موضوعي را فراموش ميكردند، زنان در ارتباط با مصوباتي كه بر تضييع حقوق زنان تاكيد ميكرد گاه پيشدستي ميكردند. اين وضعيت به نوعي بخش مهم يعني بيش از ۵۰ درصد جامعه كه دختران جوان و زنان مدير، مدبر و متخصص و تحصیلكرده جامعه هستند را مايوس ميكند و انرژي بسيار زيادي از آنها ميگيرد كه ناعادلانه است. با رونمايي منشور حقوق شهروندي انتظار اين است كه آقاي روحاني حقوق زنان را از دولت خود آغاز كند. هرچند كه دير است اما ما مايوس نيستيم و اميدواريم با انتصاباتي كه آقاي روحاني انجام ميدهند و ميدانيم كه هم از سوي همفكران خود و هم از سوي مخالفان تحت فشار است، به باور خود جامه عمل بپوشاند.
در شوراي عالي اصلاحطلبان تا چه حد بر ضرورت حضور بانوان در انتخاباتهاي مختلف تاكيد ميشود؟
يش از نيمي از اعضاي شوراي عالي، حزبي هستند و احزاب نيز مانند حوزه زنان مشكلات خاص خود را دارند. زماني كه احزاب ميخواهند به شوراي هماهنگي يا شوراي عالي نمايندهاي معرفي كنند سعي دارند اين نماينده، دبيركل يا قائم مقام حزب باشد. هرچند كه ساختار شوراي عالي طوري طراحي شده كه حضور زنان كم است اما هدفگذاري انجام شده در انتخابات مجلس چنين بود كه در ليست تهران نزديك به ۳۰ درصد زنان حضور داشته باشند كه آقايان نيز دفاع كردند، مخصوصا اعضاي هيات رئيسه كمك كردند و شخص دكتر عارف اين نظر را دادند. اميدوارم هر نهادي چه شورايي و چه حزبي كه شكل ميگيرد به نحوي رفتار كند كه خانمها از ادامه راه خسته نشوند و بدانند كه اين مساله يك پروژه نيست، بلكه يك فرایند بسيار طولاني است تا اين ديوارها و موانع را از پيش روي خود بردارند و هم تاثيرگذاران و تصميمسازان و تصميمگيران همين سياست را پيشه كنند.
با روي كار آمدن دولت اصلاحات احزاب فعالتر از قبل شدند، اما هرچه پيش رفتيم، نقش زنان در احزاب كمرنگتر شد، تا جايي كه زنان حتي به مدارج بالا در احزاب هم نرسيدند.
اولا حوزه سياسي يك حوزه هزينهبر و سخت است، بسياري از زنان كه كانديداي انتخابات شدند صرفا به دليل عضويت در يك حزب رد صلاحيت شدند. زماني كه فرهنگ سياسي جامعه اين بستر را براي رشد احزاب به وجود نميآورد اين مسائل اجتناب ناپذير است. بعد از ۳۸ سال بايد يكبار براي هميشه در ارتباط با احزاب و نهادهاي حزبي وسياسي تصميم بگيریم. در دولت اقاي روحاني سعي شد فضاي امنيتي به سمت فضاي سياسي اجتماعي برود. زماني كه هزينه فعاليت سياسي سخت، سنگين و بيشتر مردانه است بالطبع بانوان سعي ميكنند يا در انتخابات مستقل شركت كنند يا چون پيشينه فعاليت سياسي شناسنامهدار ندارند شايد احزاب خيلي آنها را جدي نگيرند. خوشبختانه در جريان اصلاحطلبي فضا بازتر شده و در اكثر شوراهاي مركزي آقايان به دنبال خانمها ميروند. اميد است كه رسانهها در فرهنگسازي و ايجاد شبكههاي سياسي شناسنامهدار چه سياسي و چه صنفي به اين فرهنگسازي كمك كنند. اين ايراد به زنان در اين حوزه نیز وارد است. البته بايد كار به صورتي پيش برود كه زنان از حضور در اين عرصه خسته نشوند.
آيا شما تخريبها و هجمههاي مخالفان، عليه دولت را سازماندهي شده ميدانيد؟ آيا اقدامات آنان را به نوعي اعتراف به شكست در انتخابات آینده نميدانيد؟
يك عدهاي زماني هم كه در قدرت بودند پاسخگو نبودند و همواره فرافكني و فراربه جلو داشتند. متاسفانه فرهنگ بداخلاقي در دستور كارشان است و فرقي هم نميكند كه آقاي روحاني رئيسجمهور باشد يا شخص ديگري. اين عده زماني كه در نماز جمعه به عنوان يك فريضه مهم ديني شركت ميكنند و حرمت آن را نگه نميدارند و به معاون پارلماني دولت مهر و تسبيح پرتاب ميکنند، اين حركت سازمان يافته است. البته بخشي از اين مساله قصور دولت بوده است. دولت اگر در همان سال اول گزارش ارزيابي عملكرد دولت قبل و آنچه از دولت قبل تحويل گرفته را به مردم گزارش ميداد، شايد بخشي از اين مسائل رخ نميداد. در اين بين شخص آقاي روحاني و چند نفر ديگر در كابينه بار سنگين مسئوليت را به دوش گرفتهاند كه در مظان تهمت، افترا و بداخلاقيهاي بسيار جدي قرار دارند. مخالفان دولت چون از خود چيزي براي ارائه به مردم ندارند سعي ميكنند آقاي روحاني را به زحمت بيندازند که وي را با سختي روبهرو كنند تا نسبت به سال ۹۲ راي كمتري بياورد.
آنها از هر ابزاري در اين راستا استفاده ميكنند و حتي اگر دستشان برسد شايد اتفاقات ديگري نيز رخ دهد. اين افراد به گفته آقاي روحاني رانتهاي تحريمها را بردهاند. چه كساني از آرامش كشور زيان ميبينند؟ طبيعتا كساني كه از رانتهاي مختلف سياسي و اقتصادي بهره ميبرند و دوست ندارند دولت به موفقيت برسد و كشور را به سمت توسعه و پيشرفت حركت دهد، چون منافع اين افراد در منافعی است كه از تحريمها بردهاند. جاي سوال است كه چرا اين افراد براي مخالفت با دولت گاه تاجایی پیش میروند که با دشمنان همصدا ميشوند؟ با وجود ضعف تيم اطلاعرساني دولت اين تخريبها به نفع آقاي روحاني است و مردم در زمان مقتضي تصميم عاقلانه و درستي خواهند گرفت.
نظر کاربران
شهربانو کیه؟
اگه به نفعش این همه عصبانیت باسه چیه بخند بخند حقوق نجومی که سر جاشه تخریب چیا هم که دارن به نفعتون کار میکنن
سال آینده رای به روحانی تعلق نداره
روحانی بدرد ریاست جمهوری نمیخوره