رویاهای برباد رفته سیاستمدار شکست خورده
دور زمانی نیست که بهار توریستی استانبول را تنها در خاطرات و کتاب ها جستجو خواهیم کرد، چون این مرد نشان داده، قمار بازیست که تنها می بازد و باز هم با همان فرمول قدیمی و شکست خورده به بازی خود ادامه می دهد.
خبرآنلاین: دور زمانی نیست که بهار توریستی استانبول را تنها در خاطرات و کتاب ها جستجو خواهیم کرد، چون این مرد نشان داده، قمار بازیست که تنها می بازد و باز هم با همان فرمول قدیمی و شکست خورده به بازی خود ادامه می دهد.
هاکان یاوز استاد ترک تبار علوم سیاسی دانشگاه یوتای آمریکا در کتاب «سکولاریسم و دموکراسی اسلامی در ترکیه» می نویسد: وقتی از پندیک عازم کارتال بودم، از راننده تاکسی نظر او را در خصوص اردوغان پرسیدم، راننده پاسخ داد: اردوغان کابادایه کاظم پاشا بود که رفت اما یه اتیلری برگشت.»
یاوز در ادامه می نویسد: کاظم پاشا محله ای پر شور با سکنه ای غالبا مرد و متشکل از کارگران، کولیها و ماهی فروشان است. اما در برابر آن سکنه اتیلر از نخبگانی ثروتمند و بی درد هستند.
اما داستان اردوغان تنها به خروج از کاظم پاشا محدود نمی شود، سیاستمدار زیرک و کاریزمایی که روزگاری الگوی جهان اسلام بود و در بحبوحه بهار عربی، جامعه معترض به حکومت های خودکامه عربی تصویر او را به دست می گرفتند، آتش گرفت بر اعتباری که ذره ذره برای خود و ترکیه جمع کرده بود.
ترکیه ای که روزگاری قرار بود مدل اسلام میانهاش به الگوی حکومتهای عربی تازه از یوغ دیکتاتوری خلاص شده بدل شود، حالا آتش نزاع و درگیری را نه بیرون مرزها که در سر چهارراههای استانبول و آنکارا و ارزروم می بیند.
فرجام مدیریت اردوغانی در سیاست خارجی و انگاره ناصحیحِ امکان بهره گیری از جریان های تروریستی ترکیه را در باتلاقی فرو برده که مسئولیتش تنها گردن یک نفر است. همانی که خود به تنهایی تورم سه رقمی ترکیه را به تاریخ سپرد و همانی که اقتصاد این کشور را به رتبه شانزدهم ارتقا داد، چند سالی است با اشتباهات مکررش، تنها و فقط هزینه پرداخت می کند.
وقتی مایکل روبین، در امریکن اینترپایز از احتمال تجزیه ترکیه می گوید و آناتولی تحت مدیریت رجب طیب را در مسیر زوال پیش بینی می کند، حتما باید منتظر بحرانهایی بیش از حادثه ترور سفیر روسیه در روز روشن آنهم توسط افسر تیم محافظت ترکی باشیم.
انفجارهای روز به روز در جای جای ترکیه که دیگر به عادت ترک نشدنی ترکها تبدیل شده است. ناآرامی و بی ثباتی در بخش های کردی اصل اجتناب ناپذیر مناطق شرقی ترکیه امروز است.
حلب و سوریه ای که رجب طیب اردوغان در سوگ آن این روزها می گرید و از پایمال شدن حقوق انسانی آنچه او غیرنظامیان می نامد، سخن به زبان می آورد، مهلکه ای است که خود او و دوستان خلیج نشینش به پا کرده اند. اگر اردوغان فراموش کرده که بحران در سوریه را چه کسانی بر پا کردند، اسلحه به دست مخالفین را چه دولت هایی دادند و البته آتشِ توپ و تانک داعشیان را کدام کشورها مهیا نمودند، ما هنوز اتحادهای آنکارا و داعش را از یاد نبرده ایم.
همچنان در ذهن داریم وقتی اردوغان سودای ایجاد بازوی جنگ نیابتی در منطقه با داعش را در سر داشت، فکر اینجای قصه را نکرده بود. وقتی سیاستمدار شجاع اما کم تدبیر کاظم پاشا تصور می کرد با خرید نفت از داعش، می تواند از تروریست ها، استفاده ای بهین نمیاند، پایان قصه تکراری دست در دست شدن با تروریست ها را نخوانده بود. اردوغان کتاب تاریخ همیاری با تروریست ها را به پایان نرسانده بود که اگر تا پایان می خواند، در می یافت که تمام آنان که در تاریخ چنین کردند، مار در آستین پرورش دادند و هیولای رشد کرده در دامان خودی، به هیچکس رحم نخواهد کرد. آنچنان که طالبان و القاعده به آمریکا نکرد.
بی تدبیری دیپلماتیک که در روزاروز گام های سیاست ورزی اردذوغان موج می زند، کماکان ادامه خواهد داشت. هرچند که پوتین بعد از آشتی با ترکیه واکنش قهرآمیزی به ترور سفیرش آنهم توسط نیروی امنیتی ترکیه نشان نخواهد داد، اما بار سنگین این فاجعه بر دوش ترکیه و اردوغان سنگینی خواهد کرد.
اردوغان در شرایطی در بحران های درهم تنیده خاورمیانه خواست مقابل ایران قرار گیرد که نه تجربه جمهوری اسلامی برخوردار بود و نه تدبیر و دور اندیشی تهران را در کارنامه داشت. ایران اگرچه در ابتدای تحولات موسوم به بهار عربی به بیان گروهی از سیر تحولات عقب ماند و مصر، تونس و لیبی با شعارهای اردوغانی حکومت های خود را کنار زدند، اما تهران تنها پای سوریه ایستاد و تنها سوریه است که هنوز رهبرش همانی است که بود.
ایران آنجا که باید نیروهای نظامی زمینی اش را به کار گرفت تا آتش درگیری و بی ثباتی به مرزهای کشورش نزدیک هم نشود، اما اردوغان که به معنای واقعی کلمه با آتش بازی کرد، هنوز بیش از اینها با این بحران دست و پنجه نرم خواهد کرد. مردی که رویای حکمرانی بر خاورمیانه و آسیای مرکزی را در سر می پروراند و با برنامه های فرهنگی و آموزشی فراوان حتی تلاش داشت مناطق ترک نشین ایران را هم به سوی خود جلب نماید، حالا ترکیه خود ساخته را روز به روز ویران تر می کند. دور زمانی نیست که بهار توریستی استانبول را تنها در خاطرات و کتاب ها جستجو خواهیم کرد، چون این مرد نشان داده، قمار بازیست که تنها می بازد و باز هم با همان فرمول قدیمی و شکست خورده به بازی خود ادامه می دهد.
نظر کاربران
واقعا درست گفت خاک بر سرت اردوغان خرفت