جنگ جهانی سوم سالها پیش آغاز شد و به پایان رسید. جنگهای بزرگ جهانی در تاریخ عبارتند از: جنگ ایران و روم،جنگهای صلیبی، سپس منازعات سخت مذهبی معروف به جنگ پروتستان و کاتولیکها از سال۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸موسوم به جنگهای ۳۰ ساله، بعد از آن جنگ جهانی ١٩١۴ تا ١٩١٩، موسوم به جنگ جهانی اول وجنگ اواخر دهه ۱۹۳۰ و اوايل دهه ۱۹۴۰ موسوم به جنگ جهاني دوم و سپس جنگ جهانی موسوم به جنگ سرد.
مهدی مطهرنیا در آرمان نوشت: جنگ جهانی سوم سالها پیش آغاز شد و به پایان رسید. جنگهای بزرگ جهانی در تاریخ عبارتند از: جنگ ایران و روم،جنگهای صلیبی، سپس منازعات سخت مذهبی معروف به جنگ پروتستان و کاتولیکها از سال۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸موسوم به جنگهای ۳۰ ساله، بعد از آن جنگ جهانی ١٩١۴ تا ١٩١٩، موسوم به جنگ جهانی اول وجنگ اواخر دهه ۱۹۳۰ و اوايل دهه ۱۹۴۰ موسوم به جنگ جهاني دوم و سپس جنگ جهانی موسوم به جنگ سرد.
از اين رو آنچه برژینسکی به عنوان جنگ جهانی سوم نام میبرد، به باورم سالها پیش شروع شده و اکنون جهان در درون این جنگ به سر میبرد. تجارب ناشی ازجنگهای گذشته به قدرتهای بزرگ و ابرقدرتهای برآمده از منازعه این قدرتهای بزرگ با یکدیگر آموخته است که هزینههای جنگ را باید به کشورهای پیرامونی منتقل کرد. پس از جنگ جهانی دوم ما شاهد عدم رودررویی قدرتهای بزرگ جهانی در یک جنگ گرم هستیم. این تجربه در جنگ سرد به نمایش گذاشته شد و این جنگ هزینههایش را به دوبلوک غرب و شرق تحميل کرد و هم اتحاد جاهیر شوروی سوسیالیستی و هم ایالات متحده آمریکا با تشکیل سازمانهایی مثل ناتو و ورشو و دیگر سازمانهای پیرامونی زمینههای تحمیل هزینههای نبرد سرد خود با یکدیگر را به کشورهای پیرامونی خود منتقل کردند و نه تنها جنگی میان آنها در حالت جنگ گرم رخ نداد، بلکه این جنگ به جنگ سردي منتهی شد كه بسياري از هزينههايش را جهان پيراموني اين دو بلوك پرداخت نمود.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و موفقیت رونالد ریگان در جنگ سرد دوم که با ورود وی آغاز شد و با فروپاشی اتحاد جماهیر شورویسوسیالیستی پایان یافت، آرامآرام جنگ دیگری در جهان آغاز شده که ابعاد جهانی، اما پنهان دارد. نگارنده این جنگ را جنگ پنهان جهانی نامیده است.در این جنگ پنهان، ابرقدرت بازمانده از مقطع قبلی تاریخ، به دنبال ایجاد فضای مناسب برای دیکتهکردن بسیاری از هزینههای جنگ قدرتهای بزرگ با خود در شکلدهی به نظم آینده جهانی به دیگر قدرتهای پیرامونی است. از این رو باید اين سخن برژینسکی را که میگوید جنگ جهانی سوم در حلب آغاز میشود، یک حرکت زیرکانه برای انتقال این هزینهها به کشورهای دیگر دانست و قدرتهای دیگر و محیط پیرامونی آنها را مدنظر قرار داد. اکنون به موازات آنچه برژینسکی گفته است، شخصیتی به نام ترامپ ظهور پیدا میکند که در کمپین انتخاباتی خود تمام متحدان ایالات متحده آمریکا را مورد خطاب قرار میدهد که باید آنها هزینههای رهبری امنیتی جهان توسط ایالات متحده آمریکا ر ا به واشنگتن پرداخت نمایند.
این جملات و گزارهها جملات و گزارههای غیرمرتبط با یکدیگر نیست، بلکه کاملا با یکدیگرارتباط ماهوی و هویتی پیدا میکند. از این روباید گفت آنچه برژینسکی گفته است تنها برجستهنمایی یک مقطع در ایجاد فضای مناسب به جهت افزایش نقش ایالات متحده آمریکا در هارتلند بزرگ به ویژه در هارتلند نو یا خاورمیانه عربی در جهت مدیریت انتقال قدرت این کشور از غرب آسیا به شرق آسیاست.
سوریه امروز نه آوردگاه منازعه میان مخالفان اسد و شخص اسدکه عرصه اصطکاک میان اب قدرت بازمانده از نظام دوقطبی قبلی با دیگر قدرتهای بزرگ جهانی برای شکلبخشیدن به نظم آینده جهان در حوزه بینالمللی است که هدفش شرق آسیاست. باید بپذیریم که نه بشار اسد اصل موضوع است، نه معارضان سوریه، بلکه آنچه در سوریه در حال وقوع است، بازتابی از یک اصطکاک و جنگ پنهان میان قدرتهای بزرگ و ابرقدرت بازمانده از نسل قبل نظام بینالمللی جهت انتقال به نسل آینده است. آنچه برژینسکی گفته است، حقیقت دارد، اما تمام حقیقت نیست، بلکه واقعیتی است که درون این حقیقت خود را به نمایش میگذارد و باید استراتژیستها و مغزهای متفکر استراتژیک در کشورهای منطقه پیام آن را بهخوبی آنالیز کرده و بر اساس تجزیه و تحلیل درست درباره آینده نظم بینالمللی و نقشی که میخواهند در آن ایفا کنند، تصمیمسازی و تصمیمگیری نمایند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر