بهتازگی در یکی از برنامههای اجتماعی صداوسیما، موضوعی مطرح شد که انتقاد بسیاری از هموطنان را بهویژه در فضای مجازی، در پی داشت.
هوشنگ پوربابایی- وکیل دادگستری در شرق نوشت: بهتازگی در یکی از برنامههای اجتماعی صداوسیما، موضوعی مطرح شد که انتقاد بسیاری از هموطنان را بهویژه در فضای مجازی، در پی داشت. عمده این انتقادات، بیشتر به مجری این برنامه مربوط میشود؛ بهخصوص نحوه برخورد او با موضوع حق طلاق که به بانوان اعطا میشود تا در صورت لزوم از آن حق استفاده کنند. اگرچه چنین برخوردی با نگاه یکسویه و سنتی به حقوقی که برای مردان در نظر گرفته شده، درخور تأمل است و درعینحال، مانند جریان آبی است که در صورت حرکت خلاف جریان طبیعی آن، شگفتی فراوانی به همراه خواهد داشت.
نگاه سنتی به مبانی خانواده و تحکیم حقوق مردان، شبیه همان جریان آب و اعطای یک حق خلاف نگاه پیشین، برانگیختن همان شگفتی است. صرفنظر از نحوه برخورد مجری برنامه مذکور، باید نگاهی دیگر به مبانی خانواده داشت تا توازن حقوقی مردان و زنان در مسیر خانواده، تا حدی به یکدیگر نزدیک شود. خانوادهای که از ابتدا یا به صورت سنتی و بدون آشنایی عمیق زوجین با یکدیگر یا به صورت مثلا مدرن و توأم با احساسات عمیق عاطفی ولی بدون آموزش و آگاهی از مبانی زندگی، تشکیل میشود، بهطور حتم در مسیر توفانی و پرمانع زندگی زناشویی، دچار تلاطمی شدید شده و هریک برای جلوگیری از بروز خسارات ناشی از این دگرگونی، برای خود چارهای میاندیشد. چون تصور در فضای عمومی حقوقی جامعه ما، بر آن است که مردان تسلط حقوقی کاملی دارند و زنان از حقوقی نابرابر رنج میبرند؛ در چنین شرایطی، خانوادهها همت خود را در آن میبینند که بخشی از مشکلات ابتدایی ناشی از شناختنداشتن در زمان تشکیل خانواده را (که در ابتدای بحث طرح شد) به نوعی جبران کنند.
آنان با نگرانیهای پیشبینینشدهای که در زندگی هر خانوادهای اجتنابناپذیر است و همچنین توجه به حقوق غیرمادی زوجین در قوانین موضوعی، روبهرو هستند. به همیندلیل است، تلاش میکنند در ابتدای زندگی و برای جلوگیری از طیکردن مسیر پرپیچوخم دادگاهها، در مواجهه با مشکلات زندگی و تفاهمنداشتن، با توجه به اطلاق ماده ١١٣٣ قانون مدنی- که حق طلاق را به مردان اعطا کرده است- وکالت بلاعزل را در ابتدای زندگی از زوج اخذ کرده تا در صورت جمعشدن شرایط پیشگفته، بهراحتی بتوانند خود را مطلقه کنند. اما این راهحل، آن هم در ابتدای عقد نکاحی که باید توأم با حسننیت، محبت، سازش، عشق و علاقه باشد، نمیتواند راهگشای مناسبی برای زندگی باشد؛ یعنی اگر مبانی خانواده در ابتدا با سوءنیت و نگاه سودجویانه گره بخورد، طرفین عقد به راحتی نمیتوانند علاقهای را که از ضروریات عقد نکاح است، تداوم بخشند و قطعا با چنین خانوادهای، در ادامه مسیر به مشکل برخورد کرده و ناگزیرند از یکدیگر طلاق بگیرند و در این جدایی، احتمالا فرزندانی هم دچار آسیبهایی جدی میشوند یا آنقدر عشق و علاقه این خانواده کمرنگ میشود که تفاوتی بین وجود داشتن یا نداشتن
این مبانی مستحکم به چشم نمیخورد.
اگر بخواهیم با نگاهی راهحلجویانه به موضوع بنگریم، باید شرایط تشکیل زندگی زناشویی را بهگونهای فراهم کنیم که زوجین بتوانند با آشنایی کامل و آموزشهای لازم، با یکدیگر ازدواج کنند؛ یعنی تقویت نهاد نامزدی در خانوادهها؛ بهنحویکه توأم با آموزش در راستای شناخت شرایط اخلاقی و اقتصادی یکدیگر باشد و صرفا با مسائل احساسی درگیر نباشد؛ این مسائل از موارد بسیار مهمی است که معمولا در خانوادههای ایرانی از اهمیت خاصی برخوردار نبوده و بعضا قبیح شمرده میشود. تأسیس نهادها یا سازمانهایی که بتوانند به شناخت جوانان در این مسیر کمک کنند نیز از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است؛ اما آنچه این اهمیت را بیشتر میکند، آگاهی خانوادهها از این است که شناخت عمیق زوجین از یکدیگر- و نه والدینشان از هم- در تمامی ابعاد، نهتنها قبیح نیست بلکه از ضروریات زندگی است؛ چراکه بعضا خانوادهها با شناخت اجمالی از شرایط اخلاقی و اجتماعی والدین، موضوع را به فرزندانشان هم تسری داده و همین موضوع را برای ازدواج کافی میدانند.
این در حالی است که ممکن است هرشخص بهلحاظ اخلاقی و رفتاری- حتی- با والدین خود هم متفاوت باشد و دقیقا همین موضوع است که بعدها زوجین را دچار مشکل اساسی کرده و روزبهروز به دامنه آمار طلاق اضافه میشود. با این وصف، بررسی ویژگیهای رفتاری جوانان قبل از ازدواج از درجه اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
نگاه دیگر، به شرایط تصویب قانونی و حقوقی است که معمولا بانوان از آن گلهمندند و معتقدند چون قانونگذار برای آنها حقوقی مساوی مردان در نظر نگرفته (مثلا خروج از کشور باید با اجازه مرد باشد، اشتغال زنان میتواند با مانع از سوی مردان مواجه شود، حق طلاق یکسویه به مرد داده شده و...)، تلاش میکنند چنین حقوقی را تقویت کرده تا در صورت بروز مشکلات، رهایی یابند؛ اما میتوان بهنوعی دیگر هم به موضوع نگاه کرد و آن اینکه به صورت شرط ضمن عقد نکاح - معمولا در سند نکاحیه میتوان ذکر کرد- کلا حقوقی که زوجه نگران از دست رفتن آن است، اندراج کرده یا به صورت وکالت بلاعزل، حق تحصیل زوجه، حق خروج از کشور، حق اشتغال به شغل مناسب و... را از زوج اخذ کرده تا حقوقی برابر با مرد، با آنچه که وی قبلا مینگریسته، ایجاد کنند؛ یعنی تلاش کرد با اخذ وکالت، به حقوق خود فائق آمد نه آنکه به دلیل نابرابری که زن احساس میکند در زندگی برایش فراهم آمده است، با اخذ وکالت، بلافاصله مبانی خانواده را متزلزل کرده و خسارت زیادی نهتنها به خانواده خود بلکه به جامعه وارد آورد. البته بایسته است حقوقدانان معظم، حوزویان گرامی و بهخصوص رسانههای جامعه، اعم
از شنیداری، دیداری و نوشتاری هم به این موضوعات توجه کرده و آگاهی مردم را درخصوص شرایط زندگی زناشویی و تقویت نهاد نامزدی افزایش دهند تا بیم و ترس خانوادهها بهمراتب کمتر شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
اگه برابری میخواید مهریه رو بردارید اگه زن حق طلاق میخواد پس مهریه رو هم نخواد نمیشه که همه چی رو با هم خواست موج برابری یعنی همه حقوق رو به زن دادن؟این بین یه سری مردها اومدن از حقوق زن دفاع کردن!!!!!خودشون یه متر زبون دارن نیازی به خودشیرینی شماها نیست.
بدون نام
حق طلاق به هر دو بدهند و مهریه را بردارند . ضمن اینکه بعد از طلاق همه چیز را مساوی تقسیم کنند .کاری که اخیرا در مراکش انجام شد و به گفته ی خود خانم مولاوردی معاون ریس جمهور آمار طلاق را تا 80درصد کاهش داد.
خورشید
من خودم حق طلاق داشتم همسرم مریض روانی بود دست بزن داشت 5سال تحملش کردم دیگه بیشتر از اون نتونستم .مهریم رو بهش بخشیدم در برابرش حضانت پسرم رو گرفتم .بعد هم خیلی راحت جدا شدم اگه حق طلاق نداشتم به هیچ عنوان نمیتونستم طلاق بگیرم واینجوری اینده پسرم تباه میشد .با بزرگ شدنش تو خونه ای که همیشه دعوا بود.خدارو شکر الان یکی از موفق ترین بچه ها هستش.
بدون نام
همین بندها رو اضافه میکنن که دخترها ترشیده پسرها خمار و جمعیت کم میشه
نظر کاربران
اگه برابری میخواید مهریه رو بردارید اگه زن حق طلاق میخواد پس مهریه رو هم نخواد نمیشه که همه چی رو با هم خواست موج برابری یعنی همه حقوق رو به زن دادن؟این بین یه سری مردها اومدن از حقوق زن دفاع کردن!!!!!خودشون یه متر زبون دارن نیازی به خودشیرینی شماها نیست.
حق طلاق به هر دو بدهند و مهریه را بردارند . ضمن اینکه بعد از طلاق همه چیز را مساوی تقسیم کنند .کاری که اخیرا در مراکش انجام شد و به گفته ی خود خانم مولاوردی معاون ریس جمهور آمار طلاق را تا 80درصد کاهش داد.
من خودم حق طلاق داشتم همسرم مریض روانی بود دست بزن داشت 5سال تحملش کردم دیگه بیشتر از اون نتونستم .مهریم رو بهش بخشیدم در برابرش حضانت پسرم رو گرفتم .بعد هم خیلی راحت جدا شدم اگه حق طلاق نداشتم به هیچ عنوان نمیتونستم طلاق بگیرم واینجوری اینده پسرم تباه میشد .با بزرگ شدنش تو خونه ای که همیشه دعوا بود.خدارو شکر الان یکی از موفق ترین بچه ها هستش.
همین بندها رو اضافه میکنن که دخترها ترشیده پسرها خمار و جمعیت کم میشه