سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟
برخی از صاحبنظران و فعالان بخش خصوصی، منتقد دسترسی دولت به حسابهای بانکی افراد هستند و کارایی این قانون را زیر سوال میبرند و از نحوه اجرای آن نگرانند. آنها معتقدند حتی با اجرای این قانون، بازهم متخلفان رو به شگردهای جدیدتری میآورند تا بتوانند همچنان به فرار مالیاتی خود ادامه دهند.
![سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری) سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری)](https://static1.bartarinha.ir/servev2/2Q2OTk2NDI0O/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
عدم شفافیت و فساد، سالهاست گریبان اقتصاد بیمار ایران را میفشارد و اجازه تحرک و رونق را از آن سلب کرده است. در این میان، ضرورت مقابله با این جریان پشت پرده که به باور بسیاری از کارشناسان، اکنون فرمان اقتصاد کشور را در دست گرفته، بر کسی پوشیده نیست. اما آیا ابلاغ چنین بخشنامه یا آییننامههایی که بسیاری از رسانهها از آن با تیتر «سرکشی به حسابهای مردم» یاد کردهاند، بهتنهایی یارای زدودن فساد را از چهره اقتصاد دارد؟ اگرچه برقراری عدالت اجتماعی و مبارزه با پولشویی امری اجتنابناپذیر است، اما به صرف دسترسی یک نهاد دولتی به حسابهای بانکی، آیا میتوان مانع از فرارهای مالیاتی شد؟ فرارهایی که حجم آن طبق آمارهای غیررسمی حتی به ۳۰ هزار میلیارد تومان نیز میرسد؛ پول هنگفتی که اگر با سازوکار درستی وصول شود، میتواند تاثیر بسزایی در بودجه کشور و کاهش وابستگی اقتصاد به نفت داشته باشد.
برخی از صاحبنظران و فعالان بخش خصوصی، منتقد دسترسی دولت به حسابهای بانکی افراد هستند و کارایی این قانون را زیر سوال میبرند و از نحوه اجرای آن نگرانند. آنها معتقدند حتی با اجرای این قانون، بازهم متخلفان رو به شگردهای جدیدتری میآورند تا بتوانند همچنان به فرار مالیاتی خود ادامه دهند. یکی از این شگردها که اخیراً باب شده، پدیده «حسابهای بانکی اجارهای» است که همانند کارکرد کارت بازرگانی اجارهای، به متخلفان اجازه میدهد که این بار با «چراغ خاموش» به اندوختن مال نامشروع مشغول باشند و نشانی از آنها نباشد.
در پرونده پیشرو، چندوچون این سیاست دولت را بررسی کردهایم و این پرسش را مطرح کردیم که دسترسی به حسابهای بانکی افراد از سوی یک نهاد دولتی چه آثاری دارد و نیز تا چه اندازه در هدف اصلی خود موفق خواهد بود.
پویا جبل عاملی: با نگاهی به روندهای نظارتی طی چهار دهه گذشته که در نظام بانکی بینالمللی حاکم بوده، ملاحظه میشود که در تمام دنیا نیز نظام بانکی کشورهای مختلف، از حالت محرمانه خارج شده و به سوی دیگری در حرکت است. شاید ۴۰ سال پیش در کشوری نظیر سوئیس بانکهایی فعالیت داشتند که به هیچوجه برایشان هویت صاحبان سپردهها اهمیتی نداشت و اطلاعات حساب افراد را کاملاً محفوظ نگهداری میکردند.
در گام دوم، موضوع یارانهها مطرح است. در این بحث، دولت خود را در برابر افراد کمدرآمد مسوول میداند و به همین دلیل اعتقاد دارد که یارانه باید در اختیار قشر کمدرآمد جامعه قرار گیرد. پیشتر اما یارانه به گونهای یکسان میان تمامی اقشار توزیع میشد، اما اکنون مرحله دیگری مطرح است. در حال حاضر اجماع کارشناسان به گونهای شکل گرفته که یارانه نقدی باید به حساب مستحقان آن واریز شود. اکنون این سوال مطرح میشود که چگونه میتوان این تمییز را میان افراد مستحق و سایرین قائل شد؟ بسیاری از عوامل در این میان میتواند دخیل باشد، از جمله استفاده از شاخصی به نام سپرده حساب بانکی افراد که دسترسی به آن میتواند مجاز باشد.
![سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری) سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری)](https://static3.bartarinha.ir/servev2/jc0ZWE0OTE4N/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
بنا به شرایط خاص یک فرد یا شرکت و با اجازه مقام قضایی، این مجوز باید در اختیار دولت قرار گیرد که حساب بانکی مورد نظر را رصد کرده و وجود فرار مالیاتی را مشخص کند؛ به عنوان مثال افرادی که با فرار مالیاتی شناخته شدهاند یا شرکتهای بزرگی که به انحای مختلف مالیات ناچیزی میپردازند. در اینجا دولت به عنوان حافظ منافع مردم، میتواند به این افراد یا شرکتها مشکوک شده و با استفاده از ابزار در اختیار خود، به کشف حقایق و احیاناً تخلف بپردازد. به نظر میرسد در این شرایط دسترسی به حسابها مشروع بوده و با توجه به ادبیات موضوع و تجربه سایر کشورها، چنین اقدامی کاملاً مرسوم است. به این معنا که در تمامی دنیا، در شرایطی که «نیاز» باشد، حتی ایمیل افراد نیز مورد تفتیش قرار میگیرد.
یکی دیگر از نگرانیهایی که عموماً به عنوان یک پیامد منفی این قانون مطرح میشود، خروج سپردهها در صورت دسترسی سازمان امور مالیاتی به حسابهای بانکی افراد است. تا زمانی که نرخ سود واقعی همانند شرایط فعلی مثبت باشد و نیز تا هنگامی که شرایط پیشبینی مردم از تورم به همین شکل تداوم یابد، رصد حسابهای بانکی از سوی حاکمیت، سبب آن نخواهد شد که افراد سپرده خود را از بانک خارج کنند. (اگرچه به نظر میرسد این شرایط به دنبال نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده میتواند با تغییر مواجه شود.) بنابراین اجرای چنین قانونی سبب سلب اعتماد سپردهگذار از نظام بانکی نخواهد شد. چراکه اگر این دسترسیها به صورت موردی و حسب نیاز صورت گیرد، نگرانی و بیاعتمادی از این بابت در میان افراد یا شرکتهایی که به قانون پایبند هستند، جایی نخواهد داشت. از طرف دیگر نرخ سود واقعی مثبت است و بر این اساس سپردهگذاری همچنان تداوم خواهد یافت.
بهطور کلی نمیتوان در مورد این بحث که چنین روشهایی آیا سبب بروز نوعی نااطمینانی و ریسک میشود، پاسخ قطعی داد. ناگزیر هر سیاستی که اتخاذ میشود، مجموعهای از پیامدهای مثبت و منفی به همراه خواهد داشت. شاید تا حدودی ریسک افراد افزایش یابد، اما اگر افراد به این باور برسند که سیاست جدید، یک امر مرسوم در دنیاست، نوعی اطمینان خاطر ایجاد میشود. اکنون نظام نظارتی در بانکداری بینالملل نسبت به گذشته تغییرات بسزایی داشته و جنبههای نظارتی بر حسابهای بانکی و کل نظام بانکی افزایش پیدا کرده است.
اگر عاملان اقتصاد و مردم به این واقعیت برسند و اطمینان حاصل کنند آنچه در کشور جریان دارد، امری فارغ از آنچه در دنیا صورت میگیرد، نیست، آنگاه دیگر اعتراض و نگرانی وجود نخواهد داشت. به عنوان نمونه، سقف ورود ارز همراه توسط هر مسافر از خارج از کشور که تا پیش از این معادل پنج هزار دلار بود، اکنون با تصمیم بانک مرکزی و هماهنگی با سایر دستگاههای مربوط به میزان ۱۰ هزار دلار افزایش داده شده است و افراد چنانچه بیش از این مقدار همراه داشته باشند، لازم است آن را به مسوولان اظهار کنند. چنین روالی در کشوری نظیر آمریکا نیز مرسوم بوده و این قانون یکی از مواردی است که در مبارزه با پولشویی و در راستای مباحث FATF مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین تا زمانی که سیاستگذار بر مبنای قواعدی قانونگذاری میکند که فارغ از خوب یا بد بودن آن، در سایر کشورهای جهان نیز مرسوم است، مردم نیز پذیرای آن خواهند بود.
غلامرضا سلامی از بایدها و نبایدهای دسترسی به حسابهای بانکی میگوید
در مردادماه سال گذشته بود که رئیسجمهور با هدف شفافیت فعالیتهای اقتصادی، ۶۰ بند از قانون مالیاتهای مستقیم را ابلاغ کرد. بر اساس این بندها، بانکها و موسسات مالی و اعتباری مکلف شدند از ابتدای سال ۱۳۹۵، اطلاعات مربوط به جمع گردش و مانده سالانه انواع حسابهای بانکی اشخاص حقیقی و حقوقی را در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار دهند؛ قانونی که یک ماه قبل و با عنوان «اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم» از تصویب مجلس گذشته بود. اگرچه ابلاغ این قانون واکنشهای متفاوتی به دنبال داشت، اما اکنون این طرح در آستانه اجرا قرار گرفته است. استدلال اصلی مخالفان، ریزش اعتماد سپردهگذاران به نظام بانکی و دولت در صورت اجرای این قانون بوده و هست.
![سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری) سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری)](https://static1.bartarinha.ir/servev2/2EyZmUyNDA1Z/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
سازمان امور مالیاتی مجوز قانونی دسترسی به حسابهای بانکی افراد را اخذ کرده است. حال آنکه برخی مخالف این کار هستند. اما رئیس کل سازمان امور مالیاتی میگوید این سازمان تا پیش از اخذ این مجوز و به موجب ماده 169 قانون مالیاتهای مستقیم حق سرکشی به حسابهای بانکی را دارا بوده است. از طرفی برابر قانون اساسی هر نوع تجسس و تحقیق در زندگی مردم ممنوع است. عدهای میگویند بین این دو قانون مغایرت وجود دارد. به نظر شما قانون نیازمند اصلاح است یا اعتراض مخالفان وارد نیست؟
مشخصاً اعتراض وارد نیست. توجه داشته باشید که این قانون است که به سازمان امور مالیاتی به عنوان یکی از نهادهای حاکمیت، حق دسترسی به حسابهای بانکی را داده است و آن هم برای تخلفاتی که در زمینه فرارهای مالیاتی و پولشویی مطرح است. بنابراین این دسترسی غیرقانونی نیست و تقریباً در تمامی کشورهای دنیا، این مساله جاافتاده و در حال پیگیری است. اما مهمتر از متن این قانون، نحوه اجرای آن است. بگذارید مثالی برای درک بهتر موضوع بیاورم. فرض کنید یک فرد، مجرم جنایی باشد، در این صورت پلیس مجبور است که وارد زندگی خصوصی فرد شود و به تحقیق و تفحص بپردازد. بنابراین در چنین مواردی، قانون استثنا قائل شده است. در مورد مالیات نیز چنین است.
اکنون این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان به گونهای از این قانون استفاده کرد که ضمن تحقق اهداف مورد نظر، اثرات منفی نیز نداشته باشد. به نظر شما سازوکار صحیح چگونه میتواند باشد؟
ببینید در کشورهای اروپایی و آمریکا، اشخاص برای مجموع درآمد خود نیز اظهارنامه ارائه میکنند. در این اظهارنامهها تمامی درآمدها، هزینهها و مالیاتهای پرداختی توسط اشخاص آورده میشود. در این شیوه از اخذ مالیات، تمام عواید شخص از منابع مختلف درآمد روی هم محاسبه میشود و معمولاً پس از کسر بخشودگیهای مقرر در قانون با نرخهای تصاعدی مشمول مالیات قرار میگیرد. سازمان متولی اخذ مالیات در این کشورها، در واقع اظهارنامه اشخاص را مبنا قرار میدهند.
![سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری) سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری)](https://static2.bartarinha.ir/servev2/GFlZTg4OTFhY/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
پیش از ابلاغ بخشنامه این طرح، بانک مرکزی مخالف افشای حساب سپردهگذاران بانکها بود. فکر میکنید این نگرانی چه علتی داشت؟
در آن مقطع بانک مرکزی نگرانی بجایی داشت و عمده این نگرانی نیز مربوط به نحوه دسترسی و استفاده دولت از حسابهای بانکی افراد بود. چنانکه اگر این فرآیند به صورت ناشیانه و سلیقهای صورت پذیرد، میتواند ریزش اعتماد مردم به نظام بانکی را در پی داشته باشد؛ عدم اعتمادی که سبب خروج سپردهها از بانک خواهد شد و نهایتاً در نظام اقتصادی ایجاد اختلال خواهد کرد. به عبارت دیگر سپردهگذاران وقتی احساس امنیت نداشته باشند و احتمال دهند که حساب آنان مورد استفاده سوء قرار گیرد و لازم است گاه و بیگاه برای موجودی حساب خود توضیح دهند و مدرک ارائه دهند، ترجیح میدهند که پول خود را از نظام بانکی خارج کنند و در مسیر دیگری به کار ببندند. بنابراین همانطور که اشاره کردم، نگرانی بانک مرکزی بیمورد نیست. حال آنکه هم بانک مرکزی و هم سازمان امور مالیاتی، هردو جزیی از حاکمیت هستند و باید چنان تعاملی با یکدیگر داشته باشند تا از این مجوز قانونی در مسیر مثبتی استفاده شود. در غیر این صورت به صورت سلیقهای رفتار شده و ایجاد هرجومرج میکند.
اکنون با توجه به سابقه و عملکردی که شما از بانک مرکزی و سازمان امور مالیاتی میشناسید، در صورت اجرایی شدن این طرح، رفتار سپردهگذاران را چگونه پیشبینی میکنید؟
این پیشبینی، کاملاً وابسته به چگونگی رفتار این دو نهاد است. بانک مرکزی تاکنون عملکرد قابل قبولی داشته و میتوان گفت اصل محرمانه بودن حسابهای بانکی مردم را به خوبی رعایت کرده است. در واقع بانک مرکزی که متولی نظام بانکداری در کشور است، تاکنون اجازه نداده از این بابت میان سپردهگذاران نااطمینانی ایجاد شود. اما به هر حال یک ضعف بنیادی در نظام اطلاعات مالیاتی وجود دارد و این احتمال وجود دارد که سازمان امور مالیاتی به منظور پوشش این ضعف، به حسابهای مردم مراجعه کند.
![سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری) سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری)](https://static0.bartarinha.ir/servev2/GMyMmQzZmVlY/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
مطابق ارزیابی شما، اگر بپذیریم روش دسترسی به حسابهای اشخاص، با ریسک همراه است و میتواند لطمات جبرانناپذیری به اقتصاد وارد کند، آیا روشهایی وجود دارند که اهداف مورد نظر را با مخاطره کمتر محقق کنند؟ آیا شما اساساً با این روش موافق هستید؟
ببینید مساله قابل توجهی که در کشور مطرح است، وجود یک بازار زیرزمینی گسترده به منظور فرار مالیاتی است. فرض کنید شخصی یک چک با ارزش یک میلیارد تومان در وجه خودش و برای خرید یک دستگاه آپارتمان صادر میکند. پشت این چک را امضا میکند و آن را تحویل فروشنده میدهد. اکنون این چک، به یک چک در وجه حامل تغییر ماهیت میدهد و اگر صد بار هم در دست افراد مختلف بگردد، نه اثری روی نظام بانکی دارد و نه در سیستم مالیاتی. به عبارت دیگر اگر به واسطه این چک، صد معامله دیگر اعم از قانونی یا غیرقانونی صورت بگیرد، امکان پیگیری آن وجود ندارد. اوراق مشارکت بینام نیز چنین حکمی دارد و مانند یک چک در وجه حامل عمل میکند.
![سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری) سرکشی به حساب های مردم به خاطر مالیات؟ (اسلایدشو - فوری)](https://static1.bartarinha.ir/servev2/TFiN2YxYzk0O/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
شاید شما هم شنیده باشید، برخی میگویند که اگر دولت برای مالیاتهای دریافتی شفافسازی کند و بگوید که آنها را در چه بخشهایی هزینه کرده است، مردم خود برای پرداخت مالیات راغب خواهند شد و نیازی به اینگونه اقدامات ریسکی نیست. آیا شما با این استدلال موافق هستید؟
برای فردی که به عنوان یک شهروند قانونمند، مالیات خود را پرداخت میکند یا برای کارمندی که مالیات از حقوقش بدون اراده وی کم میشود، این حق وجود دارد تا بداند مالیاتی که از او اخذ میشود در کجا هزینه شده است. اما برخی اینگونه موضوعات را بهانه میکنند و شاید اصلاً برایشان اهمیت نداشته باشد که دولت با این مالیاتها چه خواهد کرد. آنها صرفاً به فکر منافع خود هستند و با آوردن چنین بهانههایی، از پرداخت مالیات طفره میروند. آنها درآمدهای کلانی به واسطه امنیت اقتصادی کشور حاصل میکنند اما مالیات پرداخت نمیکنند. امنیتی که در سایه دریافت همین مالیاتها برای فعالان اقتصادی کشور تامین شده است.
برخی از فعالان بزرگ اقتصادی هم میگویند که پرداخت مالیات از سوی آنها هیچ نگرانی ایجاد نمیکند، ولی نباید فقط یک بخش از قانون مالیاتهای مستقیم اجرایی شود. کدام بخشها بهزعم آنان اجرا نمیشود؟
در واقع مهمترین بخشی که اجرایی نمیشد، عدم تحقق عدالت مالیاتی بود. یک کارمند یا یک فردی که درست و شفاف عمل میکند، مالیات خود را میپردازد. اما ممکن است یک فرد که درآمد به مراتب بیشتری داشته باشد، از پرداخت مالیات فرار کند و این بیعدالتی است. در واقع تمامی صاحبان درآمد، به نسبت درآمد خود مالیات نمیپردازند و عدهای فرار مالیاتی دارند.
آیا خطر باندبازی در سازمان امور مالیاتی جهت سرپوش گذاشتن برخی موارد تخلف وجود دارد؟ ضمن اینکه برخی فعالان اقتصادی و تاجران با گردش حساب بالا، امکان دارد رو به حساب بانکی اجارهای بیاورند تا از پرداخت مالیات فرار کنند. آیا ارتش و اینگونه ترفندها کارکرد این مجوز قانونی را زیر سوال نمیبرد؟
بهطور کلی زمانی که در اقتصاد یک کشور فساد نهادینه میشود، در مورد هر اقدام اصلاحی این بیم وجود دارد که برخی به واسطه سوءاستفاده از شرایط مهیا شده، رشوه بگیرند و کارکرد آن اقدام را زیر سوال ببرند. اما در مورد حسابهای اجارهای، جریان متفاوت است. در بررسی کارتهای بازرگانی اجارهای، با مراجعه صاحب کارت، ملاحظه میشد فرد وضعیت مالی قابل قبولی ندارد و این در حالی بود که حجم زیادی از معاملات سنگین از طریق کارت وی صورت گرفته بود.
نظر کاربران
کی قراره حساب های خود مسئولین رو مورد بررسی قرار بده؟
بانک ها ورشکسته میشن
جون مادرتون حساب منم سرکشی کنید ببینید چه خبره. 9 ماه هست بیکارم با زن و بچه نمیدونم چه خاکی بر سرم بریزم. شاید دل حقوق بگیرهای نجومی به رحم اومد و دست از این کاهاشون برداشتن.
حساب های خودتان هم سرکش کنید
از کجا معلوم تا الان سرکشی نمیکردن
سازمان امور مالیاتی در درجه اول به جای اینکار قانونی که در آن مالیات اشخاص حقوقی که تا چند وقت قبل مانند کشورهای پیشرفته بر اساس گزارش حسابرس های شرکت محاسبه میشد را اجرایی کند نه اینکه ممیز مالیاتی طی نهایت یک هفته میزان مالیات شرکت را محاسبه کند و معلوم نیست در یک هفته چطور وقت رسیدگی به دفاتر شرکت را دارد در حالی که حسابرس نزدیک به ده ماه در شرکت کار میکند و دفاتر شرکت را کنترل میکند و نتیجه آن میشود فرار مالیاتی اشخاص حقوقی و خدای نکرده یک ممیز مالیاتی فاسد.