فراخوان جنگ نفتی سعودی ها
آنچه عربستان انجام میدهد بیشتر بازی سیاسی برای تحت فشار قرار دادن ایران است و به زعم خود در یک بازی دو سر برد نه تنها مشکلات مالی و مسائل اقتصادی خود را حل میکند، اینگونه نیز القا میکند که دستاورد ایران را در برجام محدود میکند.
خبرگزاری ایلنا: آنچه عربستان انجام میدهد بیشتر بازی سیاسی برای تحت فشار قرار دادن ایران است و به زعم خود در یک بازی دو سر برد نه تنها مشکلات مالی و مسائل اقتصادی خود را حل میکند، اینگونه نیز القا میکند که دستاورد ایران را در برجام محدود میکند.
کشورهای عضو اوپک در حالی خود را برای مهمترین رویداد نفتی هفته جاری در روز ۳۰ نوامبر( ۱۰ آذر ) آماده میکنند که بازار نفت طی سه سال گذشته دستخوش تغییرات در خور توجهی شده و به تبع آن قیمتها نیز تحت تاثیر قرار گرفته است از جمله این تغییرات میتوان به ورود شیل اویلها اشاره کرد. ورود این تازه وارد فتح بابی شد تا اوضاع دگرگون شود و قیمت نفت تحت تاثیر قرار گیرد و تولیدکنندگان اوپک را به تصمیمی با عنوان فریز نفتی وادارد که البته پشت پرده ها را نیز نباید از نظر دور داشت چرا که همواره در هر واکنشی به تحولات جدید ارادهای سیاسی نهفته است تا اذهان را منحرف و فرع را اصل جلوه دهند و تا بدان جا که برخی با دست آویز قرار دادن هر حربهای سعی در از میدان به در کردن رقیب از ماراتن تولید برای صادرات بیشتر دارد.
در این میان عربستان به عوان کشوری که بیشترین تولید و سهم اوپک را به خود اختصاص داده، بیش از دیگران طمعورزانه کارشکنی کرده و موجبات ضربه به اعضا و البته خودزنی را فراهم کرده است.
عربستان که به ظاهر بزرگترین حامی طرح کاهش سقف تولید برای حفظ قیمت است با اغراض سیاسی سعی در بر هم زدن معادلات بازیای دارد که میتواند به فرجامی خوش بینجامد.
سوء نیت این کشور برای به نتیجه مثبت نرسیدن نشست روز چهارشنبه تا حدی است که درست یک روز مانده به نشست کارشناسی اعضای اوپک از حضور در آن خودداری کرد تا توافق ۲۸ سپتامبر الجزیره را که بر پایه آن ایران، نیجریه و لیبی معاف از کاهش تولید شده بودند، با چالش مواجه کند و در نهایت برای چهارمین سال متوالی تقاضا فراتر از عرضه باشد و روند تعدیل قیمتها مبهم باقی بماند.
آنچه به واقع نزدیک است آنکه ریاض با ترتیب دادن این بازی با توسل به انواع لطایف الحیل با ظاهر مبارزه با شیلها، غلبه بر ایران را هدف غائی خود قرار داده و برای این منظور از هیچ خدعه و نیرنگی دریغ نمیکند.
سعودیها در کنار عراق طی ۱۲ سال گذشته در غیاب اعضایی مثل ایران به دلیل تحریم، جنگهای داخلی و ناآرامی در لیبی و نیجریه و مشکلات فنی ونزوئلا توانست بیشترین سهم تولید در اوپک را به خود اختصاص دهد به طوری که سهم خود را از تولید ۲۹.۱ درصدی در سال ۲۰۰۴ به ۳۱.۵ درصد در سال ۲۰۱۶ رساند. در مقابل ایران که در سال ۲۰۰۴ ، ۱۲.۷. درصد از تولید سازمان سهم داشت به تولید ۸.۶ درصدی در سال ۲۰۱۶ سقوط کرد، در این بین عراق نیز در این فراز و فرود و آشفته بازار بی بهره نماند و توانست خود را از سهم ۶.۵ درصدی تولید در سال ۲۰۰۴ به ۱۳.۲ درصد در سال جاری میلادی برساند. همچنین امارات از ۷.۷ درصد تولید به ۸.۸ درصد و کویت از ۷.۶ درصد به ۸.۴ درصد در فاصله سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۶ برسد.
از سوی دیگر با نگاه به وضعیت عرضه و تقاضای نفت در سال ۲۰۱۵ در مییابیم که عرضه از تقاضا پیشی گرفته به طوری که در این سال میزان تقاضای جهانی ۹۳.۲ میلیون بشکه در روز بوده که از این میزان ۶۳.۱ میلیون بشکه را غیر اوپک تامین کرده و بازار از اوپک نیز خواسته که ۳۰.۱ میلیون بشکه تولید داشته باشد در حالی که اوپکیها ۳۲.۱ میلیون بشکه در روز تولید کردند بنابراین ۲ میلیون بشکه بیش از آْنچه تقاضا وجود داشته، تولید کردند که این میزان روانه ذخیره سازی نفتی شده است سال ۲۰۱۴ هم این رقم مازاد یک میلیون بشکه در روز بوده است. در سال ۲۰۱۶ نیز میزانی که از اوپک تقاضا شده ۳۱.۹ بشکه است با توجه به شرایط فعلی اگر تولید اوپک در حد همین میزان باقی بماند، به ۳۳ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه میرسد و در سال جاری هم یک میلیون بشکه مازاد عرضه خواهیم داشت در نتیجه توده عظیمی از مازاد عرضه در بازار وجود دارد که قیمتها را نیز نزولی کرده است.
مازاد عرضه را چه کسی روانه بازار کرد؟
عربستان در حال حاضر ۱۰ میلیون و ۶۲۵ هزار بشکه در روز تولید دارد که در مقایسه با متوسط تولید این کشور در سال ۲۰۱۴ (زمانی که ایران در تحریم بسر میبرد) بیش از یک میلیون بشکه افزایش تولید داشته و عراق نیز میزان تولید خود را از ۳ میلیون ۱۱۰ هزار بشکه در سال ۲۰۱۴ به ۴ میلیون و ۷۷۶ هزار بشکه رسانده است.حال سعودیها با ترفندهای گوناگون سعی در فرافکنی و متهم جلوه دادن ایرانی دارند که طی سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ تحت تاثیر تحریمها تولید خود را محدود کرده بود.
عربستان سرخورده از توافق هستهای و نتایج برجام با توجه به اینکه منبع اعلام تولید هر کشوری منابع ثانویه اعلام شده و با علم به اینکه این منابع نیز میزان تولید ایران را با دستکاری کمتر از تولید واقعی گزارش میکنند، (منابع ثانویه:۳ میلیون ۷۶۰ هزار بشکه، اعلام رسمی کشور: ۳ میلیون و ۹۸۰ هزار یشکه) با توسل به هر روشی از جمله خریدن آنها سعی در جلوگیری از افزایش و یا حتی کاهش تولید ایران دارد.
بنابراین ناگفته پیداست که آنچه عربستان انجام میدهد بیشتر بازی سیاسی برای تحت فشار قرار دادن ایران است و به زعم خود در یک بازی دو سر برد نه تنها مشکلات مالی و مسائل اقتصادی خود را حل میکند، اینگونه نیز القا میکند که دستاورد ایران را در برجام محدود میکند و از دیگر سو هزینه هنگفت نظامی خود را در سوریه، بحرین، لیبی و یمن هم تامین میکند.
در این بین آنچه بیش از هر چیز غرض ورزی سیاسی این کشور عربی را نسبت به ایران آشکارتر میکند، میزان تولید عراق است که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۶ از ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز به ۴ میلیون ۶۰۰ هزار بشکه رسیده و هیچ انگشت اتهامی نیز متوجه این کشور نیست بطوری که حتی عنوان کرده که با اوپک به تفاهم میرسد و هیچ تصمیمی هم برای کاهش تولید ندارد.
به هر روی قدر مسلم آنکه ایران همواره به دنبال توافق و رسیدن به سقف تولید بر اساس کشش تقاضای بازار است و عقل نیز همین را حکم میکند عربستان نیز توان تولید ۱۰.۷ میلیون بشکه در روز ندارد و در صورت عدم حصول توافق در نشست پیش رو بیش از ما ضرر میکند.
حال جدای از گمانه زنیها و صرفنظر از شواهد امر باید منتظر باشیم و ببینیم که صف آرایی اعضا در نشست ۱۷۰ ام کنار هم و یا رو در روی هم خواهد بود.
ارسال نظر