در دنیای ترامپ، اروپا تنها است
اروپا دوباره تنها شد. بعد از جنگ جهانی دوم اروپا همواره به جهان از دریچه ترنس آتلانتیک نگریسته است.
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تهدیدی برای این اتحاد دیرینه به شمار می آید و دست کم اکنون این نگرانی وجود دارد که با روی کار آمدن دولت ترامپ این اتحاد برای همیشه خاتمه یابد. ترامپ بیشتر از آن که به اتحاد و همبستگی با متحدانش معتقد باشد، به کشیدن دیوار و اقیانوس ها باور دارد و تا کنون نیز به وضوح به همگان نشان داده که کشور آمریکا از اهمیت بسیاری برای وی برخوردار است و اولویتی اصلی او را تشکیل می دهد.
نخست آن که، تضمین ها و تعهدات آمریکا دیگر قابل اتکاء نیستند. ترامپ در سخنرانی های انتخاباتی خود، موضوع حمایت آمریکا از کشورهای اروپای شرقی عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را به طور کامل زیر سوال برد و اعلام کرد در صورتی که این کشورها برای دفاع از خود اقدامات بیشتری را انجام ندهند آمریکا برای دفاع از آنها اقدامی انجام نخواهد داد. همچنین ترامپ در خصوص عربستان سعودی نیز موضع گرفت و اعلام کرد که این کشور باید برای امنیت آمریکا هزینه بپردازد.
دوم، ترامپ موضع متفاوتی را در قبال نهادهای جهانی در پیش خواهد گرفت. ما تا پیش از این با نگرش و رویکرد غالبی روبرو بودیم و آن این بود که نظم لیبرال جهانی ایجاد شده توسط آمریکا پس از جنگ جهانی دوم ارزان ترین راه دفاع و حفاظت از ارزش ها و منافع آمریکایی است اما ترامپ اساساً با این نگرش مخالف بوده و آن را به طور کامل رد می کند. همان طور که جورج دبیلو بوش پس از حوادث 11 سپتامبر سال 2001 میلادی مواضع خود را در قبال نهادهای جهانی و بین المللی تغییر داد، ترامپ نیز بر این باور است که نهادهای جهانی محدودیت های غیرقابل تحملی را برای آزادی عمل آمریکا بوجود آورده اند. وی تقریباً در مورد تمامی نهادها و سازمان های بین المللی از جمله سازمان تجارت جهانی، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و سازمان ملل متحد رویکرد تجدید نظر طلبانه ای را در پیش گرفته است.
سوم، شکی نیست که ترامپ در روابط آمریکا با دیگر کشورها تغییرات بنیادینی ایجاد خواهد کرد اما نگرانی و ترس آشکاری در این زمینه وجود دارد و آن این است که آمریکا با دشمنانش مهربانتر از متحدانش رفتار کند. یکی از چالش برانگیزترین مسائل و نگرانی های اروپاییان نگرش بسیار مثبت ترامپ نسبت به «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه است. اگر ترامپ در راستای دستیابی به تعاملات تجاری گسترده، روابط خود با پوتین را تقویت کرده و مسئله الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت بشناسد، بدون شک اروپا در شرایط بسیار سخت و دشواری قرار خواهد گرفت.
چهارم، رفتار ترامپ غیر قابل پیش بینی است. حتی در طول 18 ماه فعالیت انتخاباتی ترامپ نیز شاهد بودیم که وی تقریباً در تمامی مسائل و موضوعات رویکردهای متناقضی داشته است. ترامپ در اظهار نظرات خود ثبات چندانی ندارد به طوری که اظهاراتی که امروز به زبان می آورد را روز بعد به طور کامل تکذیب کرده و حتی نمی پذیرد که نظر خود را در آن موضوع خاص تغییر داده است. رفتارهای ضدونقیض ترامپ نشان از بی ثباتی روش ها و مواضع وی دارد.
یکی از مزایای سیستم سیاسی آمریکا این است که مهلت دو ماهه ای را به منظور انتقال قدرت و ایجاد شرایط مساعدی برای پذیرش دولت جدید در نظر گرفته است. حال سوالی که در این جا مطرح می شود این است که اروپاییان چه اقدامی را باید در این خصوص انجام دهند؟
نخستین اقدامی که ما باید در این زمینه انجام دهیم این است نفوذ و اعمال فشار خود بر آمریکا را افزایش دهیم. ما از نوشتارها و رفتارهای ترامپ دریافته ایم که او می کوشد تا همانند روسای جمهور دیگر قدرتمند عمل کرده و از ضعف ها به مثابه فرصتی برای ابراز قدرت استفاده کند. ما از تجربه عراق آموختیم که یک اروپای نامتحد نفوذ چندانی بر آمریکا نخواهد داشت و هرگاه کشورهای اروپایی در زمینه مسائل مختلف از جمله حفظ حریم خصوصی، سیاست رقابتی و مالیات هماهنگ و متحد عمل کرده اند، موفق شده اند تا با آمریکا از موضع قدرت برخورد کند.
دوم آن که، کشورهای اروپایی باید از طریق اتحاد با دیگر کشورها، امکان باخت و شکست خود در این مسیر را تا حد ممکن کاهش دهند. اتحادیه اروپا باید بکوشد تا از طریق ارتباط و اتحاد با دیگر قدرت ها، نهادهای بین المللی و جهانی را تقویت کرده و از آنها در مقابل طرح ها و برنامه های ترامپ محافظت کنند. همچنین کشورهای عضو اتحادیه اروپا به جای آن که منتظر شوند تا ترامپ این اتحادیه را در مقابل قدرت هایی چون روسیه و چین به حاشیه براند، باید اقدامات ویژه ای را ترتیب داده و تلاش کنند تا روابط بین المللی و سیاست خارجی خود را متنوع سازند. اما آیا اتحادیه اروپا برای آن که ارزش و اهمیت اتحاد ترنس آتلانتیک را به آمریکا یادآوری کند، باید در زمینه تحریم های تسلیحاتی خود با چین مشاوره و گفتگو کند؟ آیا اتحادیه اروپا می تواند رابطه متفاوتی را با ژاپن ایجاد کند؟ و اگر ترامپ به دنبال تقویت و بهبود روابط خود با روسیه باشد، آیا لازم است تا این اتحادیه کنترل مذاکرات و نشست «نورماندی» برای حل بحران اوکراین را بدست گیرد؟
سوم آن که، اروپایی ها باید سرمایه گذاری های لازم در خصوص امنیت منطقه خود را آغاز کنند. در حال حاضر تحلیلگران و کارشناسان اروپایی موضوع امنیت اروپا را از بسیاری جهات، از بحران اوکراین گرفته تا جنگ سوریه و از حملات سایبری گرفته تا حملات تروریستی، مورد بررسی و واکاوی قرار داده اند. جمعیت 500 میلیونی اتحادیه اروپا به خوبی دریافته که دیگر نمی تواند مسئولیت تأمین و برقراری امنیت خود را به کشوری همچون آمریکا بسپارد، اما با این وجود اتحادیه اروپا تاکنون اقدام چندانی را در راستای کاهش فاصله میان نیازهای امنیتی و توانایی های خود صورت نداده است. شاید زمان آن رسیده باشد تا اتحادیه اروپا توجه ویژه ای را نسبت به طرح پیشنهادی فرانسه و آلمان برای تأمین امنیت و دفاع از اروپا مبذول داشته باشد. همچنین ضروری است تا اتحادیه اروپا شیوه های نهادینه ای را به منظور متعهد ساختن بریتانیا در معماری امنیتی جدید این اتحادیه بیابد.
اما با تمامی این تفاسیر، اروپا باید بکوشد تا درهای خود را همچنان به سوی اتحاد ترنس آتلانتیک باز بگذارد چراکه ارزش این اتحاد برای اروپا از هر کشور دیگری بیشتر است. به هرحال ریاست جمهوری ترامپ نیز همیشگی نبوده و روزی تمام خواهد شد، اما در صورتی که طرفین این اتحاد درک درستی از منافع خود داشته باشند و از آنها دفاع کنند، به احتمال زیاد این اتحاد دوام و پایایی بیشتری خواهد داشت.
اتخاذ چنین رویکرد و دستور کاری از سوی اتحادیه اروپا بسیار سخت و دشوار خواهد بود چرا که اروپا در حال حاضر در درون خود با برخی گروه های حامی پوپولیسم مواجه و روبروست. «مارین لوپن»، رهبر حزب راست افراطی جبهه ملی فرانسه یکی از اولین رهبرانی بود که پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به وی تبریک گفت.
نظر کاربران
گور بابای ترامپ و اروپا